سال ۹۸ تمام شد؛ البته با کولهباری از خاطرات خوب و بد. سال با سیل خانمانبرانداز و ویرانگر شروع شد، با اتفاقات تلخ در آبان ماه به نیمه رسید و با کرونا پایان یافت.
در این میان بخش مهم اتفاقات در سه ماهه آخر سال رخ داد. ترور منتهی به شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی، ساقط شدن هواپیمای اوکراینی با اصابت موشک پدافند و مرگ ۱۷۶ مسافر، حمله به پایگاه آمریکاییها در عین الاسد، جان باختن تعدادی از هموطنان در مراسم تشییع سردار سلیمانی و در ادامه همهگیر شدن بیماری کرونا در اسفند ماه.
اما با وجود همه این رخدادها چگونه باید همچنان امیدوار بود و چه درسی میتوان از این اتفاقات گرفت؟ در ارتباط با این اتفاقات و تجارب سال ۹۸ و همچنین چشمانداز سال آینده با حسن محدثی گیلوایی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید؛
با یک نگاه کلی به اتفاقات باید گفت اعتراضات بنزینی آبان ماه، ترور و به شهادت رسیدن سردار سلیمانی و حمله موشکی ایران به پایگاه نظامیان آمریکایی در عراق، سقوط هواپیمای اوکراینی و نیز شیوع ویروس کرونا در بسیاری از استانهای کشور از مهمترین رویدادهای خبری بود که ایران را در صدر اخبار جهان قرار داد و واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی برانگیخت. تحلیل شما از ماهیت اتفاقات سال ۹۸ چگونه است؟
اینها بخشی از اتفاقاتی است که ما در سال ۱۳۹۸ تجربه کردیم و از سر گذراندیم و سال ۱۳۹۸ را به سالی سخت و دشوار برای ایرانیان بدل کردند. تقریباً همه این اتفاقات با نحوه اداره جامعه و نحوه حکمرانی و مدیریت جامعه نسبت وثیقی دارند. این رویدادها در نظر من پیش از هر چیز بر مدیریت غیرعلمی در کشور، توسعهنیافتگی و فقدان برنامهریزی منظم و عقلانی دلالت دارد. بخش قابلتوجهی از این رویدادها قابل اجتناب بودهاند و مدیریت حاکم بر جامعه در آن مواردی که در وقوعشان مسئول نبوده، در مدیریت و مهار و کنترل پیآمدهای آنها مسئول بوده و بخش قابل توجهی از این پیامدها قابل اجتناب بودهاند.
نکته مهم این است که اغلب این رویدادها محصول بذرهای خسارتباری هستند که سالها پیش کاشته شده و تغذیه شدهاند و سرانجام به این پیآمدها منتهی شدهاند. نکته مهمتر این است که این رویدادها به بخشهای مختلف حاکمیتی و مدیریتی جامعه مرتبطاند: بخشی از آنها مربوط به قوه قضائیه هستند، بخشی مربوط به قوه مجریه و وزارتخانههای مختلف، بخشی به کلیت نظام سیاسی، در تعیین خط مشی نظام در سیاست خارجی و سیاست داخلی، بخشی مربوط به اقتصاد کشور، بخشی مربوط به سیاست، و بخشی مربوط به فرهنگ است.
با نگاهی به چگونگی وقوع این حوادث، پرسشهای زیادی به ذهن خطور میکند. تحلیل شما از پیامدهای این اتفاقات در ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی چگونه است؟
بررسی این رویدادها نشان میدهد سال ۱۳۹۸ سالی فاجعهبار بوده است و در قلمروهای مختلف حیات اجتماعی، مسائل و مشکلات حاد و بزرگی پدید آمده است و مردم ایران در این سال گرفتار نگرانی و در معرض خطرات و مشکلات فراوانی بودهاند.
بگذارید از سیل آغاز کنیم. سیل یک بلای طبیعی است که اگر در طی دههها مدیریت صحیحی وجود داشته باشد، تبدیل به فاجعه نمیشود. اما در فروردین ۱۳۹۸ بارندگی زیاد در کشور ما فاجعهای بزرگ پدید آورد و تعدادی از هموطنان جانشان را از دست دادند و زندگیهای زیادی ویران و تخریب شد و خسارات زیادی به بار آمد. مدیریت نامناسب، بلایی طبیعی را به یک فاجعه بزرگ و خسارتبار بدل ساخت. بیماری کرونا نیز که در آخر سال یعنی در بهمن و اسفند ۱۳۹۸ بروز و ظهور کرد، اگرچه ریشه در کشور ما نداشت، اما ناکارآمدی مدیریتی در کنترل و قرنطینه کردن برخی از شهرها فاجعهبار شد. ابعاد اپیدمی کرونا افزایش یافت، ملی شد و تعداد زیادی از هموطنان ما از دست رفتند و هنوز هم ماجرا ادامه دارد و ممکن است تا ماهها هم طول بکشد و خسارات بیشتری بهبار خواهد آورد.
در عرصه سیاسی نیز رویدادهایی بزرگ رخ داد: نظیر ترور یک سردار برجسته نظامی توسط آمریکا، سایه تهدید جنگ، ساقط شدن هواپیمای مسافربری در کوران این ماجرا، تلفات کرمان در برنامه تشییع پیکر سردار سلیمانی، انتخابات اسفند و... در همه این موارد عملکرد حکومت و نحوه مواجهه با امور و ورود به برخی چالشهای پرهزینه محل نقد و بررسی است و دستکم در برخی از آنها خطاهای آشکار و مسیرهای انتخاب شده پرمسئله وجود دارد که هر یک جداگانه میبایست مورد بحث و بررسی و نقد و گفتوگو قرار گیرد.
در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز رویدادهای مهمی رخ دادهاند که محصول خاص نظام سیاسی در دهههای گذشته بودهاند و فقدان مدیریت علمی در شکلگیری آنها مؤثر بوده است. گران کردن بدون برنامهریزی بنزین و سپس برخورد با معترضان آبانماه از دردناکترین اتفاقات سال ۱۳۹۸ بود.
سال ۹۸ به پایان رسید و سال ۹۹ را همچنان با اپیدمی کرونا شروع کردهایم. به نظر شما چه عبرتها و درسهایی میتوان از این رویدادها گرفت؟
میتوان گفت که حکمرانی نامطلوب، مدیریت ایدئولوژیک و غیرعلمی، عدم توجه به منافع ملّی، فقدان برنامهریزی در قلمروهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی و تصمیمگیری بدون بررسیهای علمی خسارات بزرگی به کشور وارد خواهد کرد. اما گفتن این سخنان دیگر بیهوده بهنظر میرسد. مهم این است که اصلاً در سطح کلان کشور و در حاکمیت و دولتمردانِ سطح بالا، «عبرتگیری» جایی داشته باشد. اینکه چه کسی باید عبرت بگیرد، خیلی مهم است. گفتن ما، تکرار مکررات است. بگذارید خلاصه کنم که حکمرانیمان در قلمروهای مختلف مسئلهساز است و مدیریتمان فاجعهپرور. اگر میخواهیم روزگار روی خوشی به ما نشان بدهد میبایست از این دو اجتناب کنیم. این چنین ایامی را خود برای خویش رقم زدهایم. من پیشتر در یک مناظره تلویزیونی در برنامه زاویه در شبکه چهار (در ۱۳ دی ۱۳۹۶)، بخشی از این مسائل را به صورت تئوریک و نیز مصداقی توضیح دادهام. به نظرم هر چه جلوتر میرویم، ابعاد مسائلی که جامعه ما و نظام سیاسی ما با آن مواجهاند، بیشتر خود را نشان میدهند.
به نظر میرسد مهمترین رویکرد مسئولان در سال جدید این باشد که با درک درست شرایط، مقوله وحدت ملی را جدی بگیرند. یعنی همه با یکدیگر در پی جبران این خسارات بربیایند. از دیگر سو نهادهای قدرت باید منعطفتر از همیشه عمل کنند و با افزایش آزادیهای سیاسی و اجتماعی بتوانند تا حدی جبرانکننده نقائص پیش آمده باشند. با وجود وقوع همه این اتفاقات در سال گذشته و پیامدهای آن آنها، چشمانداز سال ۱۳۹۹ را چطور میبینید؟
با توجه به اپیدمی کرونا، تداوم تحریمها، قیمت پایین نفت، تداوم همان شیوه حکمرانی و مدیریتی و وضع بد اقتصاد کشور، باید واقعبین باشیم و بدانیم بههیچ وجه چشمانداز مطلوبی پیش روی ما نیست و حتی ممکن است بر اثر تداوم مدیریت نامطلوب و ناکارآمد در مواجهه با اپیدمی کرونا، نارضایتی مردمی افزایش یابد و اشکال دیگری از رویدادهای اجتماعی دردناک را هم مشاهده کنیم. البته من نیز آرزو میکنم سال خوبی را پشت سر بگذاریم! اما برای اینکه آرزوهایمان تحقق پیدا کند، باید لوازم آنها را محقق سازیم.