تهران-ایرناپلاس- در حالی فیلم محمدرضا لطفی با نام «تعارض» در بخش نگاه نو سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد که کارگردانش به حضور در این بخش اعتراض دارد.

«تعارض» داستان رویاها و واقعیت‌های فردی را روایت می‌کند، البته داستان جدید و تازه‌ای نیست. اما فیلمساز با رویکرد فرمی و استفاده از تکنیک‌های جدید بصری سعی کرده روایت تازه‌تری از این داستان داشته باشد. البته نباید فراموش کرد که شهرام مکری در ویدیو آرت‌هایش ایده تصاویر همزمان و تداخل زمان را مطرح کرده بود. اما لطفی تا حدی در تعارض سعی کرده بخش‌های جدیدتری همچون تئوری جهان‌های موازی را به این الگو اضافه کند. علی علایی منتقد سینما و رییس سابق انجمن منتقدان، این فیلم را واجد بازیگوشی‌های جذاب دانست و آن را در ژانر سایکودرام دسته بندی کرد که با نزدیک شدن به جهان‌های موازی، فراز و نشیب‌ ترس‌ها و آرزوهای کاراکتر را به نمایش گذاشته است.

خبرنگار ایرناپلاس با محمدرضا لطفی کارگردان این فیلم سیاه و سفید، در حاشیه جشنواره فیلم فجر گفت‌وگویی کوتاه درباره متن و فرامتن فیلم و حضور در جشنواره انجام داده که می‌خوانید:

درباره شروع فعالیت خود و ورود به عرصه سینما توضیح دهید.

همزمان که کار روزنامه‌نگاری می‌کردم در سینما دستیاری هم می‌کردم. همچنین فیلمنامه نوشته و فیلم کوتاه هم ساخته‌ام. نخستین فیلم بلند من «روایت ناپدید شدن مریم» نام داشت که در ۱۳۹۲ به نمایش درآمد. فرم و ساختار هر دو فیلم یعنی روایت ناپدید شدن مریم و تعارض برای نخستین بار در ایران پیاده شده است. در فیلم اول سراغ فرم متفاوتی از ژانر وحشت رفتم و در این فیلم گونه سایکودرام را تجربه کردم.

فیلم تعارض چگونه شکل گرفت و ایده اولیه آن از کجا آمد؟

ایده اولیه تعارض در ابتدا با فرم شکل گرفت که نحوه روایت داستان با استفاده از دوربین‌های مدار بسته بود. پس از آن به ساختار داستان و قصه فکر کردم و در نهایت نسخه پیش روی شما با روایت غیرخطی و به شکل سیاه و سفید برای نخستین بار در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمده است. یکی از عناصری که تماشاگر را درگیر می‌کند رنگ است و کاراکتر فیلم من مدام فریاد می‌زند که جامعه او را ببیند. این سیاه و سفید بودن در راستای فرم فیلم است. فیلم من با منطق دوربین مدار بسته فیلمبرداری شده است؛ چون فیلم و دوربین من سوبجکتیو است و فضای محدودتری را باید نمایش دهم.

درباره حضور فیلم در بخش «نگاه نو» اعتراض داشتید و گویا در نشست فیلم هم مطرح کردید. چرا فیلم در این بخش گنجانده شده است؟

 می‌گویند من یک فیلم اولی هستم اما این فرضیه درست نیست. چرا که پیش از این فیلم روایت ناپدیدشدن مریم را ساختم که دوستان آن را به جهت پروانه نمایش ویدئویی به حساب نیاوردند. در هر صورت عوامل من که فیلم اولشان نیست. این سیاست، اجحاف به عوامل فیلم است. آیا هنرنمایی و خلاقیت رضا بهبودی یا بخش موسیقی یا دیگر بخش‌های فنی و تکنیکی فیلم شایسته داوری شدن نیستند؟ امیدوارم سال آینده این مشکلات حل شود و تدبیری برای این مشکل صورت بگیرد. ما در بخش هنر و تجربه هم داوری نمی‌شویم. این یک اعتراض نیست بلکه انتقاد است.

فیلم تعارض یکی از آثار  تجربی و خاص این دوره از جشنواره است که جلوه‌های فرمالیستی آن بسیار به چشم می‌آید. درمورد این ساختار و نحوه روایت که خیلی هم در سینمای ایران مرسوم نیست چه نظری دارید؟

به طور کلی جهان بینی هر عنصر از سه المان زمان، مکان و شخصیت تشکیل شده است. زمان فیلم ما متغیر و دائم در حال عقب و جلو رفتن است. مکان ثابت است و شخصیت گم‌گشته، سیال و مدام در حال تغییر از رویا به واقعیت است. از این نظر جهان‌بینی تعارض با فیلم‌های مشابه تفاوت‌هایی دارد و مخاطب می‌بایست آن را مد نظر خود قرار دهد.

آیا منطق زمانی در فیلم وجود دارد؟

صد درصد. زمان در فیلم تعارض قاعده و منطق دارد. در فیزیک، قاعده‌ای وجود دارد که به حرکات کاتوره‌ای معروف است و بیانگر آنست که مدل مورد اشاره در عین بی‌نظمی تابع یک قاعده و نظم است. در این فیلم نیز منطق زمانی، منطق کاتوره‌ای است و با وجودی که روال و روند فیلم نامنظم به نظر می‌رسد، اما این بی‌نظمی با نظم و دیسیپلینی خاص چیدمان شده است.‌

در بخش تداخل رویا و واقعیت نیز ابهاماتی در فرم فیلم وجود دارد. تماشاگر چگونه می‌تواند رویا و واقعیت را از هم تمیز دهد؟

این سوال شما در واقع مساله اصلی فیلم است و قطعیتی در آن وجود ندارد. هرگز نمی‌توان رویا و واقعیت را از هم تشخیص داد. قاعده جهان‌های موازی می‌گوید شما در دنیا وجود دارید و به هیچ وجه نمی‌توان مشخص کرد کدام کاراکتر واقعی و کدام خیالی و رویایی است. در فیلم نیز شخصیت رضا دارای لحظات مختلف کابوس، رویا و واقعی است که مشخص نمی‌شود کدام رویا و کدام رئال است و این یکی از تمهیدات مضمونی و ساختاری فیلم است که به عمد در فیلم تعبیه شده است.

ریتم کند یکی از نقدهایی بود که درباره فیلم شما بیان شده، آیا با این نقد و روند روایت کند داستان موافق هستید؟

ریتم کند فی نفسه چیز بدی نیست و فیلمنامه و فضای فیلم مشخص می‌کند ریتم فیلم چگونه باشد. گاهی باید تعمق کرد و به اندازه کافی وقت و حوصله گذاشت. من ریتم فیلم را کند نمی‌دانم. ۹۰ درصد فیلم را در ۱۴ قاب می‌بینید. ریتم فیلم در راستای فیلم است. یکی از درخشان‌ترین فیلم‌های امسال فیلم مجید برزگر بود که رسانه‌ها به آن کم توجهی کردند و دلیل آن کندی ریتم عنوان شد. از نظر من فیلمنامه و ساختار داستان، ریتم فیلم را تعیین می‌کند و بعد از آن تدوین و مونتاژ تعیین کننده است.

در مورد انتخاب رضا بهبودی به عنوان بازیگر اصلی فیلم بگویید.

رضا بهبودی نخستین کسی بود که به این فیلم اضافه شد. رضا در فیلم قبلی من هم حضور داشت و اصولا من نقش اول این فیلم را برای رضا بهبودی نوشته بودم. به نظرم  درآمدن و درنیامدن فیلم بستگی زیادی به نقش آفرینی رضا داشت که او نقش چند وجهی شخصیت اصلی فیلم را به بهترین شکل ایفا کرده است.

برای اکران چنین فیلم‌هایی که جنبه تجربی و هنری دارند چه چالش‌هایی وجود دارد و پیش بینی شما از آن چیست؟

بازخوردهای فیلم خیلی متفاوت بود برخی فیلم را دوست داشتند و برخی نتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. در مورد فروش و اکران هم نظری نمی‌توانم بدهم. چون پدیده اکران در ایران به عوامل زیادی از جمله پخش‌کننده و زمان نمایش بستگی دارد و اصولا قابل پیش‌بینی نیست. به علاوه اینکه نظر تهیه کننده نیز در این مورد خیلی حایز اهمیت خواهد بود.

گفت‌وگو از محمد تقی‌زاده