تهران- ایرناپلاس- در شرایطی که اعلام هدف گرفتن اشتباه هواپیمای مسافربری افکار عمومی را در غم و حیرت فروبرده بود، این توقع از صداوسیما می‌رفت که همدلی بیشتری با مردم و به‌ویژه خانواده‌های داغدار از سقوط هواپیما داشته باشد، اما با شگفتی شاهد برنامه‌های عادی و روتین شبکه‌ها بودیم و این به عصبانیت بیشتر مردم منجر شده است.

صبح روز چهارشنبه هنوز شیرینی انتقام شهادت سردار سلیمانی‌ از آمریکایی‌ها زیر زبان مردم مزه نکرده بود که خبر رسید یک هواپیمای اوکراینی که از فرودگاه امام خمینی(ره) بلند شده، دقایقی بعد، سقوط کرده است و ۱۷۶ مسافر و خدمه هواپیمای بوئینگ به مقصد کیف جان سپرده‌اند.
مردم که چند روز قبل و با ترور حاج قاسم سلیمانی به عزا نشسته بودند، باز داغشان تازه شد و غم روی غم آمد.
صداوسیما در روزهای قبل از این حادثه، به‌حق عزادار شهادت سردار سلیمانی بود و همه شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی یکسره به سوگ نشسته بودند و مرتباً صحنه‌هایی از تشییع او را پخش می‌کردند. نوحه‌خوانی‌ها و نواختن مارش عزا و حتی تغییر گرافیک و لوگوی برخی شبکه‌ها به نشانه عزا از جمله اقداماتی بود که صداوسیما انجام داد و گرچه اکثر برنامه‌ها شبیه به هم بود، اما به هر حال مدیران شبکه‌ها سعی کردند به شایستگی شهادت این سردار بزرگ انقلاب را گرامی بدارند.

در همین ایام یک روز هم از سوی دولت به‌عنوان عزای عمومی برای کشته‌شدگان مراسم تشییع حاج قاسم سلیمانی در کرمان و مسافران هواپیما اعلام شد، اما این همه ماجرا نبود.
صبح روز شنبه و پس از اعلام اینکه سقوط هواپیما به دلیل خطای انسانی و شلیک پدافند خودی اتفاق افتاده، غم و حزنی دوچندان جامعه را فراگرفت و به‌ویژه دانشگاهیان را در بهت فرو برد. بخشی از این بهت و غم به دلیلی اصل جان باختن هموطنان بود، اما اعلام دلیلی سقوط، آن هم پس از سه روز کتمان، غم بزرگ‌تری را پدید آورد که همدلی و همراهی بیشتری را می‌طلبید.
در حالی که از صداوسیما توقع می‌رفت همدلی بیشتری با مردم و مخصوصاً خانواده‌های داغدار داشته باشد، اما با حیرت شاهد برنامه‌های عادی و روتین شبکه‌ها بودیم و حتی نوار مشکی گوشه صفحه تلویزیون هم حذف شد. این در حالی است که در اتفاق سقوط هواپیمای سی۱۳۰ در سال ۸۴ که باعث شهادت تعدادی از خبرنگاران رسانه‌ها و صداوسیما و تعدادی از نظامیان شد، چند روز سوگواری و عزا را در دستور کار خود داشت و مراسم تشییع و بزرگداشت آن افراد را مفصل پخش کرد.
رویکرد متفاوت و دوگانه تلویزیون برخی از مخاطبان را به‌شدت عصبانی کرد و اعتراض به این عملکرد در شبکه‌های مجازی بالا گرفت.

خبرنگار ایرناپلاس عملکرد صداوسیما را در اتفاق سقوط هواپیما، با شهرام گیل‌آبادی در میان نهاد. وی که خود روزی از مدیران صداوسیما بوده، درباره عملکرد رسانه ملی گفت: من هم روز گذشته که برنامه‌های رادیو و تلویزیون و حتی رسانه‌های دیگر را مشاهده کردم، متوجه شدم رسانه‌هایی مانند رادیو و تلویزیون برنامه‌های عادی خودشان را دنبال می‌کنند. اما وقتی مردم داغدار هستند و مشکلات جدی دارند، نوع نگاه رسانه باید با توجه به نیاز مخاطب تنظیم شود که این تنظیم صورت نگرفته بود. متأسفانه رسانه جایی که باید در کنار مردم باشد و نقش راهبردی را در هدایت افکار عمومی داشته باشد، قرار نگرفته است. نکته بعدی این است که رسانه‌ها در حال حاضر در دنیا پنج رسالت و کارکرد دارند. اگر رسانه‌ها از این پنج کارکرد یکی را از دست بدهند، موجب سلب اطمینان می‌شود و وقتی اعتماد نسبت به رسانه از بین برود، دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند جایگزین آن باشد.



گیل‌آبادی درباره نقش‌های پنج‌گانه رسانه‌ها ادامه داد: اطلاع‌رسانی اولین مورد در نقش پنج‌گانه است. بعد از اطلاع‌رسانی،دومین مورد آگاهی‌بخشی، سومی‌اش نقد، چهارمین مورد تحلیل و پنجمین آن آینده‌نگاهی است که مفهومی از آینده‌پژوهی دارد. اگر رسانه‌ها کارکردهای پنج‌گانه را داشته باشند، در مواقعی که باید در کنار مردم باشند و در عین حال به افکار عمومی جهت دهند، مردم باورشان می‌کنند و این باور، یک باور راهبردی است. ولی متأسفانه مردم رسانه‌های ما را باور نمی‌کنند. در بسیاری از مواقع چون مردم باورشان نمی‌کنند، حرفشان هم نمی‌تواند برای کشور و مردم حرفی باشد که کارایی لازم را در مواقع لزوم داشته باشد.

مخاطب را در دامن رسانه‌های خارجی گذاشتیم

مدیرعامل خانه تئاتر در پاسخ به این سؤال که به چه دلیل صداوسیما این رویه را برخلاف وضعیت سوگوار مردم و جامعه در پیش گرفته است، با به کار بردن کلمه رسانه به‌جای تلویزیون یا صداوسیما گفت: رسانه‌های دولتی تکلیفشان کاملاً مشخص است. به اعتقاد من تا زمانی که رسانه‌هایی نداشته باشیم که وجاهت توجه به نیازهای مردم را داشته باشند، دچار نقص هستیم. کارکرد رسانه‌های مکتوب و شبکه‌های سایبری خودمان را هم کارکرد مطلوبی نمی‌دانم. معتقد هستم نظام ارتباطی کشور دچار مشکل است. جاهایی که باید به نظام ارتباطی رسانه‌ای کشور توجه جدی می‌شد و به آن پر و بال و اجازه نقد و تحلیل می‌دادند، این اتفاق نیفتاد. یک‌جانبه‌نگری و اتفاقات دستوری باعث شد رسانه‌ها در بسیاری از مواقع به سمت سکوت حرکت کنند. در صورتی که یکی از  کارکردهای جدی رسانه‌ها، نقد و تحلیل است، نقد با انتقاد متفاوت است. نقد و تحلیل اگر در دستور کار رسانه‌ها نباشد، رسانه را به سمت مرگ حرکت می‌دهد. به همین دلیل است که در یک دوره‌ای، خودمرگی را به رسانه‌های‌مان تزریق کرده‌ایم که کارکرد این  دوره خودمرگی، الان خود را نشان می‌دهد.

رسانه‌ای از آن سر دنیا دایه مهربان‌تر از مادر شده

وی در ادامه با اشاره به عملکرد و جایگاه رسانه‌های خارجی در بین مردم کشور گفت: نباید اجازه بدهیم رسانه‌ای از آن سر دنیا بیاید و دایه مهربان‌تر از مادر شود. اگر این اتفاق بیفتد نمی‌توانیم اعتراض کنیم که فلان رسانه با پول سعودی‌ها اداره می‌شود، چون با سیاست‌های غلط خودمان باعث شدیم آن رسانه‌هایی که به با پول دشمنان بالا می‌آیند، مخاطب پیدا کنند، و مخاطب را در دامن آن رسانه گذاشتیم.

رسانه‌های ما به صدای مردم بودن بازگردند

او معتقد است: باید به فکر کشور باشیم و خیانت ارتباطی را در اسرع وقت جبران کنیم. فقط رسانه‌هایی که برای اعتبار و اعتماد خود به‌عنوان سرمایه جدی کشور برنامه‌سازی می‌کنند، آن رسانه‌ها می‌توانند در جای خود کارکرد ملی و مردمی داشته باشند. رسانه‌های ما باید به صدای مردم بودن بازگردند و به نیازهای مردم توجه کنند. در این مواقع که می‌بینم صورت رسانه‌ها مخدوش شده، باید به عملکرد غلط خودمان توجه داشته باشیم.

رجوع به شبکه‌های فارسی زبان خارج از کشور

گیل‌آبادی درباره بی‌اعتمادی مخاطب به رسانه‌های داخلی گفت: متأسفانه اعتبار رسانه‌ها در کشورمان کاملاً مخدوش شده است. هیچ جایی در دنیا نیست که اعتبار رسانه‌اش را با چیز دیگری عوض کند. یعنی اعتبار، سرمایه یک رسانه است. اگر به این نکته توجه نداشته باشیم، در بزنگاه‌هایی که رسانه‌ها باید به مردم و کشور کمک کنند، در کنار کشور قرار بگیرند و نقش راهبردی خود را بازی کنند، کسی به آنها توجه نمی‌کند. ما در حوزه حرفه‌ای نظام ارتباطی‌مان دچار مشکل و نقص جدی هستیم. نگاه غلط باعث می‌شود رجوع به رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور در موارد و بزنگاه‌هایی که کشور به همگرایی نیاز دارد فراوان شود. به اعتقاد من این مسئله عدم کارایی رسانه‌های داخلی را نشان می‌دهد. رسانه‌های داخلی اگر درست کار نکنند، هیچ زمانی نمی‌توانند برای موارد این‌چنینی حرفی داشته باشند که اعتبار لازم را داشته باشد و مخاطب به آن رجوع کند. این رجوع باعث می‌شود که جامعه به هر طریق به سمت یک آرامشی حرکت داشته باشد.