روزی که محسن صفاییفراهانی، رئیس فدراسیون فوتبال شد به او گفتند شما از فوتبال چیزی نمیدانید، گفت که من آمدهام فوتبال از روزمرگی و دوبارهکاری نجات بدهم و بروم. او توانست با کمک افرادی که کنار خود داشت، فوتبال ما را با فیفا ارتباط دهد و به فوتبال حرفهای نزدیک کند. بعد یک روز همه را به ناهار دعوت کرد و گفت که من میروم! چون اکنون رسیدهایم به یک میز و صندلی که از این به بعد نخواهند گذاشت من به جلوتر بروم!
پس از سالها، هنوز مدیران ما نمیتوانند با یک بازیکن یا مربی خارجی یک قرارداد حرفهای ببندند. آنهایی که خوب نیستند، میروند، اما آنهایی که کمی به درد بخور هستند، میروند و در فیفا شکایت میکنند و ما طبق رسم همیشگی بازنده دادگاههای بینالمللی هستیم! در بین مربیان داخلی هم اتفاقات عجیب زیاد دیده میشود. بعنوان مثال، مجید جلالی سرمربی نساجی از این تیم کنار میرود، بلافاصله سرمربی گلگهر سیرجان میشود.
چرخه مربیان روی یک دایره خاص
نادر دستنشان در عرض کمتر از چهار سال سرمربی تیمهای ماشین سازی تبریز، صنعت نفت آبادان، خونه به خونه آمل، ملوان بندر انزلی، مس کرمان و اکنون سپیدرود رشت میشود، چرا؟! تواناییهای او بالا است که اگر بود در عرض این چهار سال، سرمربی شش تیم نمیشد! چرا چرخه مربیان روی یک دایره خاص میگردد؟ یک مربی هنوز از این تیم بیرون نیامده به تیم دیگری میرود! ما کی میخواهیم از این دوبارهکاری و روزمرگی نجات پیدا کنیم؟ در این سالها چه تغییراتی در نحوه تمرین فوتبال صورت پذیرفته و چه سیستمی وارد فوتبال ما شده است؟
کدام طرف راست میگوید
خیلی وقت است فکر میکنیم دیگر خودمان نیستم! فوتبال ما شده تکرار مکررات: کارهای تکراری و بیمعنی و نتایج تکراری. فوتبال ما آنقدر به روزمرگی افتاده که دیگر یادمان نمیآید آخرین بار چه زمانی طعم قهرمانی در میادین بینالمللی را چشیدیم. آیا شما میدانید چه اتفاقی افتاده است؟ قضاوت درباره یک دروغ؛ باشگاه استقلال درست میگوید یا استراماچونی؟ ما واقعاً نمیدانیم کدامیک از طرفین راست میگویند. ما هم مثل هواداران استقلال ماندهایم. هر روز یک خبر جدید میآید. بدون تردید مظلومترین قشر، اول بازیکنان و بعد هواداران استقلال هستند که از هر دو طرف، در حقشان اجحاف شده است.
مشکل چیست؟
بدون تردید محتوای ایمیل اتوره مازیلی، به باشگاه استقلال و طرح خواستههای خارج از عرف موکلش آندرهآ استراماچونی، میتواند پایان کار هر مربی با هر باشگاهی باشد. اما، ایمیلی که باشگاه استقلال آن را مطرح نموده، اگر بندهایی که بهعنوان خواستههای «ماچونی» از طرف باشگاه استقلال مطرح شده، حقیقت داشته باشد، بسیار غیر منطقی است. البته استراماچونی وجود این ایمیل را تکذیب کرده و همه واقعاً ماندهاند که مشکل چیست؟ ما -رسانهها- هم مثل هواداران استقلال ماندهایم که کدام طرف راست میگوید و کدام دروغ!
این ایمیل چند روایت دارد
دیدن این ایمیل -چه درست باشد و چه غلط- چند روایت دارد که اولی از ذهن «ماچونی» و دومی از ذهن وکیل او، سومی از سوی باشگاه و چهارمی از نظر هواداران استقلال است که ما قصد داریم آن را مورد نقد و بررسی قرار دهیم. ظاهراً «استرا» فضاهای هواداری اطراف آبیها را خوب درک کرده و اینگونه تشخیص داده که با طرح خواستههایی عجیب خود میتواند قرارداد جدیدی با این باشگاه به امضا برساند، اما ممکن است روایت وکیل او این باشد که استراماچونی مبلغی حدود ۴۰۰ هزار یورو طلبکار است و باشگاه باید حقوق معوقه او و دستیارانش را پرداخت کند تا دوباره او را روی نیمکت این تیم ببینیم.
ادعای جعلی بودن ایمیل
روایت سوم از سوی باشگاه استقلال است؛ دریافت دستمزد باقیمانده، خرید بازیکن تا ۹۰۰ هزار یورو و نکات دیگری که البته اغلب بدیهی است و میتواند پوشال محتوای اصلی قرارداد محسوب شود، چیزی نیست که برای باشگاه مقدور باشد و از همه مهمتر این که حتی در صورت امکان اقتصادی باشگاه، امضای چنین قراردادی، منطقی نیست و نباید آنها زیر بار چنین بندهایی بروند. اما مسأله اصلی این نیست، چرا که در روایت چهارم، آنچه که باعث میشود هواداران استقلال را با باشگاه همراه نکند و آنها همچنان خواهان بازگشت «استرا» باشند، ادعای جعلی بودن ایمیل منتشر شده از سوی باشگاه است.
«ماچونی» بازیگر اصلی این بازی
در واقع باید گفت این بیاعتمادی آنها به باشگاه محصول عملکرد چندین ساله مدیران این باشگاه است. بدون تردید اگر اختلاف بین این مربی ایتالیایی و باشگاه در دورهای رخ میداد که اعتماد بین هواداران و رسانهها به باشگاه وجود داشت، شاید آندرهآ استراماچونی بازنده این بازیای که براه انداخته بود. این مربی ایتالیایی خیلی هنرمندانه تلاش میکند بازیگر اصلی این بازی باشد. زیرا چنین بازی جذاب و پولسازی در کمتر باشگاهی پیدا میشود و بهتر از این تبلیغی برای خود نمیتوانست پیدا کند! اکنون باید هواداران استقلال هوشیار باشند تا در این مقطع بخاطر بیاعتمادیهای گذشته، مدیران باشگاه را وادار به قبول بندهای جدید وکلای آندرهآ استراماچونی نکنند.
سوءاستفاده از نام هوادار
اما یک چیز مشخص است: هر دو طرف از کلمه هوادار به سود خودشان سوءاستفاده میکنند. در بیانیههای هر دو طرف کلمه هوادار دیده میشود. بهعنوان مثال، باشگاه استقلال میگوید: «به خاطر هواداران میپذیریم قرارداد «استرا» از دو سال به یک سال کاهش یابد.» و یا مربی ایتالیایی میگوید: «به رئیس باشگاه هیچ قولی ندادم، اما به آن کودک استقلالی قول قهرمانی دادم، الان قولی که به آن هوادار کودک دادم مرا تشویق میکند تا برگردم.» این اشتباه است یک اشتباه بزرگ و نابخشودنی! چرا که شما را بهعنوان مدیر انتخاب کردهاند تا مانند هوادار تصمیم احساسی نگیرید. هر دو طرف باید پایبند قرارداد مکتوب شده خود باشند.
هواداران هوشیار باشید!
همیشه در چنین مواقعی اشتباهات مدیریتی به فوتبال ما ضربه زده است و هنوز نمیتوانیم درست و حسابی یک قرارداد حرفهای ببندیم. سال گذشته امیرحسین فتحی بر اساس فشارهای هواداران در فضای مجازی قرارداد وینفرد شفر را دو برابر کرد. آیا همان هوادارانی که باشگاه را برای این کار تحت فشار گذاشته بودند، اکنون حاضرند پول شفر را از جیب خود بدهند؟! کمی هوشیار باشید! چون آندرهآ استراماچونی که خود یک حقوقدان است، احتمال دارد بخواهد از این شرایط به سود خود استفاده کند. ما اکنون در قرن بیست و یکم هستیم و شما باید منطق را جایگزین احساسات کنید.
تا وقتی این ذهنیت و فرهنگ در هواداران باشد، این اتفاقات تکرار خواهد شد. بخاطر داشته باشید وینفرد شفر از این جو سوءاستفاده کرد و باشگاه را وادار به دو برابر کردن قراردادش کرد. اکنون نیز ممکن است راجع به استراماچونی همین اتفاق رخ بدهد. ما نمیخواهیم زود قضاوت کنیم، اما اگر باشگاه استقلال این دروغ را درباره «ماچونی» منتشر کرده باشد، کار غیرانسانیای انجام داده و باید مسببین آن معرفی و برای همیشه از حضور در حوزه ورزش محروم شوند. فراموش نکنیم اگر یک مدیر ضعیف در راس امور یک باشگاه و یا فدراسیون باشد، به فکر آینده باشگاه و یا فدراسیون نخواهد بود. در واقع تنها به دنبال به به و چه چه هواداران است!
سالهای متمادی بخاطر همین مدیریت ضعیف است که استقلال، پرسپولیس و حتی فوتبال کشورمان در ساختار خود دچار مشکل شده و همیشه مدیران به میز چسبیده به جای منطق، براساس احساسات تصمیم میگیرند و چالش ایجاد میکنند. شروط یازدهگانه این مربی برای ادامه همکاری را می توان منشور یازده فرمان نامید و این موضوع باعث خواهد شد از فردا حتی بازیکنان هم مدعی شوند، کل قرارداد یک فصل خود را پیش پیش دریافت کنند!