عجیب و باور نکردنی است در کشوری که ادعای برترین تیم آسیا را دارد، قحطالرجال مربی شده و تیم ملی امیدش را به دست افرادی میسپارد که خوب گزینش نشدهاند یا در نیمهراه به بهانههای مختلف کنار گذاشته میشوند! در طول این سالها کلی هزینه مربیان خارجی کردهایم، اما هیچ خروجی در آن دیده نمیشود و تنها حسرت آن را داریم که این همه هزینه برای چه بوده است؟! راستی آخرین قهرمانی ما در جام ملتهای آسیا کی بود؟ آخرین بار چه سالی قهرمان جام باشگاههای آسیا شدهایم؟ اما، کدام مربیان، در چه بازههای زمانی و از چه جغرافیایی به ایران آمدند و چه تأثیراتی روی فوتبال ایران گذاشتند؟
باز شدن دروازههای علم اروپا
در سال ۱۳۳۵ بود که اکبر علیکنی، رئیس فدراسیون فوتبال وقت از ادموند مایوفسکی، اتریشی - لهستانی خواست تا برای مربیگری در تیم ملی به ایران سفر کند. او در نامهای خطاب به عباس ایزدپناه، رئیس سازمان تربیت بدنی وقت دلیل دعوت از این مربی را «باز شدن دروازههای علم اروپا به روی فوتبال ایران» خواند. اما، این دروازهای شد برای ورود مربیان فوتبال اروپا و آمریکای جنوبی به ایران. اکنون سیاههای طولانی از نام مربیان خارجی در باشگاهها و تیمهای ملی دیده میشود و در پس زمینه ذهنمان تصویری شکل میگیرد که از این اولین پایهگذاری تاکنون، فوتبال ما چه نفعی برده است؟!
روابط سیاسی و کیفیت فنی
تقسیمبندی مربیانی که پیش از انقلاب وارد فوتبال ایران شدند، برگرفته از دو فاکتور روابط سیاسی و کیفیت فنی آنها بود. برای مثال یک سال پس از آن که ادموند مایوفسکی از ایران رفت، فرانس ساروش مجاری جای او را گرفت که هر دو بدون بازدهی رفتند، اما سومین خارجی فوتبال ایران گئورگی سوچ، اصلیتی مجاری و اتریشی داشت و مهمترین اقدامش آموزش به نسل اول فوتبال ایران برای ورود به عرصه مربیگری بود. او به درخواست فدراسیون فوتبال ایران بیش از ده سفر به شهرستانهای ایران و برگزاری کلاسهای مربیگری داشت.
جوانگرایی و کشف استعدادها
بدون تردید زدراکو رایکوف تأثیری ماندگار روی فوتبال ایران گذاشت. حدفاصل سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ به مدت هفت سال روی نیمکت تاج سابق نشست و این تیم را به اولین قهرمانی آسیا رساند. اما اساس حضورش در فوتبال ایران قراردادی بود که در سال ۱۳۴۷ بین فدراسیون فوتبال و او بسته شد. فدراسیون از رایکوف بهعنوان مربی همزمان تیمهای جوانان و بزرگسالان دعوت کرد. یک سال بعد او همزمان مربی تیمهای جوانان و بزرگسالان ایران و باشگاه تاج سابق بود. تأثیرش در جوانگرایی و کشف استعدادهایی مانند ناصر حجازی، محمود خوردبین، مسعود معینی، منصور رشیدی، فریدون معینی، اکبر کارگرجم و علی پروین بود.
نامدارترین مربی تاریخ فوتبال ایران
فرانک اوفارل را روابط سیاسی حسنه ایران و بریتانیا به تهران آورد. مردی ایرلندی که خیلی خوشاخلاق نبود، اما کارنامهای درخشان داشت. اوفارل هنوز هم نامدارترین مربی تاریخ فوتبال ایران محسوب میشود. او مربی منچستریونایتد بود؛ سال ۱۳۵۳ به ایران آمد و مربی تیم ملی شد، به قهرمانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران رسید، ایران را به المپیک ۱۹۷۶ مونترال رساند و رفت و البته تمام داشتههای خود را به حشمت مهاجرانی که دستیارش بود، نیز انتقال داد. آلن راجرز هم پایهگذار سبک فوتبال کلاسیک انگلیسی در فوتبال ایران بود؛ فوتبالی مبتنی بر سانتر و ضربههای سر. در همان مقطع حسین کلانی و همایون بهزادی در پرسپولیس با ضربات سر خود، چهره شدند.
تأثیرگذارترین مربی تاریخ فوتبال ایران
بعد از انقلاب هم پای بسیاری از مربیان به فوتبال ما باز شد، اما در میان آنها تومیسلاو ایویچ میتوانست یکی از تأثیرگذارترین مربیان تاریخ فوتبال ایران شود. او برای هدایت ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ به تهران آمد. اما تلاش کرد تا در کمتر از ۹ ماه، تمام ساختار فنی فوتبال ایران را تغییر دهد. هر چند پافشاری ایویچ روی تغییرات تاکتیکی و دو دسته شدن بازیکنان، او را پس از شکست عجیب هفت بر یک مقابل آ.اس.رم (همان دیداری که فرانچسکو توتی چهره شد) در فاصله کمتر از یک ماه تا آغاز جام جهانی، از تیم ملی دور کرد. آنچه بعدها به آن کودتای بازیکنان گفته شد و همینطور دلایل اخراج او را سیاسی خواندند.
کامیابترین مربی بلوک شرق
پس از او، باید به نام برانکو ایوانکوویچ اشاره کرد. او کامیابترین مربی بلوک شرق در فوتبال ایران است. برانکو بهعنوان دستیار میروسلاو بلاژویچ به ایران آمد، اما پس از جدایی او در تهران ماند و سرمربی تیم امید و تیم ملی ایران شد. طی سالهای حضورش به قهرمانی بازیهای آسیایی بوسان، مقام سوم جام ملتهای آسیا و صعود مستقیم به جام جهانی ۲۰۱۶ دست یافت. او سال ۱۳۹۴ دوباره به ایران بازگشت و با پرسپولیس سه سال متوالی قهرمان لیگ برتر، دو بار قهرمان سوپرجام، یک بار قهرمان جام حذفی و یک بار نایب قهرمان آسیا شد. گویی هنوز هم علاقه مدیران فوتبال ایران به همنشینی کنار مربیان خارجی از بین نرفته است.
عدم راهیابی به مسابقات المپیک
اگر بخواهیم راهیابی به المپیک ۱۹۸۰ مسکو را به دلیل تحریم شوروی سابق فاکتور بگیریم، عدم راهیابی به مسابقات المپیک در ۱۰ دوره متوالی پس از المپیک ۱۹۷۶ مونترال، نهتنها غیر قابل هضم بوده، بلکه باورش هم برای ما بسیار دردناک است. ناهماهنگیها و در پارهای اوقات، حتی کشمکشهایی که در امر مدیریت این تیم بین فدراسیون فوتبال و کمیته ملی المپیک و گاهی هم سازمان تربیت بدنی وقت رخ داده، سبب شده تا این موضوع یکی از عوامل مهم عدم نتیجهگیری این تیم در بازیهای آسیایی و ناکامی مطلق در رقابتهای انتخابی المپیک شود. این روزها نیز این تیم بهشدت تحت تأثیر تصمیماتی قرار گرفته که از سوی فدراسیون فوتبال طراحی میشود و شرایط بههیچعنوان خوب نیست.
چندان هم عجیب نیست!
برای حضور در رقابتهای المپیک توکیو نامهای کوچک و بزرگ داخلی و خارجی متعددی برای هدایت تیم ملی امید بر سر زبانها افتاد تا اینکه قرعه به نام زلاتکو کرانچار خورد. امیدها تا پیش از شروع سال جاری و پس از انتخاب کرانچار، شرایط خوبی در برگزاری اردوها داشتند، اما به یکباره پس از کنار گذاشتن این مربی به دلیل اینکه امیدها نتوانستند بهعنوان تیم اول، راهی مرحله بعد شوند، تصمیمی که در همان برهه ابهاماتی را به ذهن متبادر میکرد، چرا که فدراسیون فوتبال پیش از برکناری کرانچار، گزینهای برای جایگزینی او در نظر نگرفته بود. هر چند این موضوع به امروز مربوط نمیشود و ما سالها با همین روش کارها را پیش بردهایم و چندان هم عجیب نیست!
«کارنامه خوب» و «تجربه بالا»
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال در این باره گفت: «بعد از کرانچار گزینه قطعی ما انتخاب مربی داخلی بود و برای همین با مربیان زیادی وارد گفتوگو شدیم. یحیی گلمحمدی، حسین فرکی، امیر قلعهنوعی، مهدی مهدویکیا و وحید هاشمیان از جمله گزینههای مدنظر حمید استیلی بودند که هیچیک حاضر به پذیرش نشدند.» و اینگونه بود که فرهاد مجیدی بدون رزومه انتخاب شد. در حالی که ملاک انتخاب سرمربی «کارنامه خوب» و «تجربه بالا» است و فرهاد مجیدی فاقد تجربه مربیگری بود. اولین بار بعد از باخت برابر ازبکستان آن هم در دو بازی دوستانه موجب شد تا همگان از صعود تیم ملی امید به بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو قطع امید کنند!
شایسته صعود
بدون تردید قضاوتها آنقدر تلخ است که انگار این دو دیدار دوستانه مقابل ازبکستان از مسابقات مرحله انتخابی بوده و با این دو شکست کار تیم امید به پایان رسیده است! در حالی که باید بپذیریم آنچه در بازیهای دوستانه بسیار اهمیت دارد، پی بردن به داشتهای تیم و رفع اشکالات تا آغاز بازیهای رسمی است. بهجرئت میتوان گفت که این تیم، پرامیدترین تیم ما برای صعود به المپیک است. چرایی این ادعا هم واضح و روشن است. برخی از بازیکنان تیم امید هم بازیکنان سابق تیم ملی جوانان هستند. تیمی که در جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۱۶ بحرین بر سکوی سوم ایستاد و حضور در جام جهانی را تجربه کرد و دهها دیدار دوستانه مقابل تیمهای شاخص انجام داد.
سومین سرمربی
فرهاد مجیدی، عادت خود را ترک نکرده، ناگهان در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد که از سمت سرمربیگری تیم امید استعفا داده است. او دلیل این تصمیم خود را دخالت حمید استیلی در امور کارش عنوان کرد. مجیدی به دعوت مهدی تاج، سکان هدایت تیم امید را بر عهده گرفت، اما کنارهگیری خود را در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد! او در این مدت، دو مساوی و دو شکست در کارنامه خود بر جای گذاشت که باعث انتقاداتی به عملکردش شد. کمتر از دو سال پیش، این تیم پروژه صعود به المپیک را در برنامه کاری خود قرار داد و با رفتن فرهاد مجیدی مسئولیت تیم به حمید استیلی سپرده شد تا بهعنوان سومین سرمربی، تیم را برای مسابقات انتخابی المپیک در تایلند آماده سازد.
استرالیاییها تیم دونده و قدرتی
یحیی گلمحمدی پس از بازی با تیم ملی امید کیفیت فنی این تیم را ستود و در حد و اندازههای صعود به المپیک دانست. این تیم اکنون مهیای بازی دوستانه با استرالیا میشود. گراهام آرنولد سرمربی تیم بزرگسالان هدایت تیم المپیک استرالیا را در اختیار دارد و رنه مولنشتین هلندی هم دستیار اوست که هر دو مربیان شناخته شدهای هستند. آنها به فوتبال مالکانه اعتقاد دارند و استرالیا با آرایش ۲-۴-۴ برابر ما قرار میگیرد. استرالیاییها تیم دونده و قدرتی هستند و سبک فوتبال روی زمین و حفظ توپ را هم بهخوبی اجرا میکنند. اینجا میتوان به این واقعیت پی برد که استرالیا چگونه از مربیان خود بهره میبرد و ما به دنبال چه هستیم؟
اکنون تیم ملی امید باید مشق بازی با تیمهای بزرگ را برای خود مرور کند. آنها با آمدن استیلی شروع بسیار خوبی داشتند و نمایش این تیم مقابل شهر خودرو کاملاً امیدوارکننده بود. با برنامهریزی لازم میتوانیم گام به گام پیشرفت کنیم و از این مسابقه هم بهخوبی استفاده کنیم، زیرا فوتبال ما توانمندی عبور از سد تیمهایی چون چین و ازبکستان را دارد و میتواند برابر کره جنوبی رقابت پایاپایی داشته باشد.
گزارش و تحلیل از مجید روانستان