بامداد دیروز ۱۳ مهرماه زلزلهای روی گسل گرگان در ۲۳ کیلومتری شرق بهشهر با بزرگی ۴.۱ ریشتر ثبت شد. سه روز پیش یعنی ۱۱ مهرماه هم زلزلههایی با بزرگی ۲.۶ ریشتر در ۲۰ کیلومتری فیروزکوه در ساعت ۲:۲۱ بامداد رخ داد، ۱۲ دقیقه بعد هم زلزلهای دیگری با بزرگی ۳.۸ ریشتر در همین محدوده در پهنه گسل فیروزکوه و در فاصله حدود ۱۴۵ کیلومتری منطقه شرقی تهران، زمین را لرزاند. این پهنه کانون زمینلرزههای متعددی در ۹ سال گذشته بوده است: زلزله ۴.۶ ریشتری سوم شهریور ۹۶ در فیروزکوه واقع در شمال شرقی تهران را حتی اهالی غرب پایتخت هم احساس کردند. این در حالی است که کانون زلزله بیش از ۱۰۰ کیلومتر با تهران فاصله داشت. این منطقه، محل تغییر روند گسل مشا (شمال غرب – جنوب شرق) به پهنه گسل فیروزکوه (شمال شرق- جنوب غرب) در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب غربی فیروزکوه و ۱۰۰ کیلومتری شمال سمنان است.
سؤالی که به وجود میآید این است که آیا با توجه به زمینلرزههای اخیر، امکان فعالسازی گسلهای تهران وجود دارد و آیا میتوان انتظار داشت زلزلههایی با شدت بیشتر در تهران و اطراف آن اتفاق بیفتد.
مهدی زارع زلزلهشناس و عضو فرهنگستان علوم در گفتوگو با ایرناپلاس و در پاسخ به این سؤال میگوید: در پنج روز اخیر نسبت به پنج روز قبل آن تعداد زلزلههای کوچک بیشتری در بخش مرکزی و غرب البرز رخ داده که بخشهایی از آن به تهران نزدیک است. محدودهای که زلزله فیروزکوه در آن رخ داده از دید خطر زمینلرزه، دارای توان لرزهزایی زلزله شدیدی با بزرگی بیش از ۶ ریشتر است. ممکن است پس از زلزلههای کوچک بامداد سه روز پیش فیروزکوه، تعداد زیادی زلزله بهصورت فوجگونه و متوالی رخ دهد. این زمینلرزهها به گسلهای محدوده تهران مرتبط نیستند. البته زلزله کوچکی در ساعت ۲۰:۵۸ شب دهم مهرماه بر روی گسل ایوانکی در جنوب شرق تهران زمین را لرزاند، اما با این حال نمیتوان بهطور مستقیم از این رویدادهای کوچک نتیجه گرفت که الزاماً زمینلرزه شدیدی در تهران رخ خواهد داد.
زارع میافزاید: در منطقه مرکز و جنوب البرز، گسلهای مهمی با توان لرزهزایی بالایی وجود دارد و در جنوب البرز از سال ۱۳۸۹ تا امسال زلزلههای کوچک فراوانی را شاهد بودیم. همه پهنههای گسل «عطاری»، «آستانه»، «گرمسار»، «فیروزکوه»، «مشا» و «شمال تهران» بهطور خاص با دستگاههای لرزهنگاری و شتابنگاری موجود رصد شوند.
شکل ۱: در ناحیه مورد نظر در جنوب البرز امتداد گسلها عمدتاً بهصورت موازی بوده و در بسیاری از موارد، سازوکار گسلها فشاری و امتداد لغز است.
تعداد و کیفیت دستگاههای لرزهنگاری پایین است
به گفته وی، گسل مشا با طولی بیش از ۱۸۰ کیلومتر از ناحیه شمال شرقی تهران و شمال کوههای توچال میگذرد و در غرب به گسل طالقان میپیوندد. وجود محل تلاقی دو گسل مشا و شمال تهران در روستای کلان در شمال شرق سد لتیان از نکات بسیار مهم در تعیین محدود با خطر بالا از دید لرزه زمینساختی است. از طرفی، شهر جدید پردیس دقیقاً در ۱۰ کیلومتری جنوب این محل تلاقی تعیین محل و احداث شده است.
زارعی ادامه میدهد: اینکه بخواهیم از زمینلرزههای کوچک نتیجه بگیریم که ممکن است زلزله شدیدتری اتفاق بیفتد، امکانپذیر است البته در صورتی که تعداد زمینلرزهها بالا باشد و از طرفی، توسط دستگاهها ثبت شود. باید گفت که با زلزلههای اخیر بهویژه زلزله ایوانکی مشخص شد که گسلهای تهران فعال هستند، البته فعالیت این گسلها توسط دستگاههای متعدد ثبت میشود و کاملاً این گسل را میشناسیم. اما دقیقاً نمیدانیم دور گسل ایوانکی چه خبر است و آیا در اطراف هم زلزلههای کوچک اتفاق میافتد یا نه و این نقص جدی ماست.
فراموش شدن مطالعات تفصیلی روی گسلها
او میگوید: با وضعیت فعلی، تنها میتوان احتمال رخداد زلزله شدیدتر را داد نه اینکه تشخیص داد توزیع زلزله به چه صورت است و به کدام سمت حرکت میکند. دو سال پیش که زلزله ۲۰ آذر ۹۶ رخ داد، اعلام کردیم که نیازمند دستگاههای متعددی هستیم تا زمینلرزههای بیشتری را ثبت کنند. آن زمان چند دستگاه خریدند و در مؤسسه ژئوفیزیک نصب کردند، اما فراتر از آن اتفاقی نیفتاد و استاندار وقت تهران هم اعلام کرد که دستگاه بهاندازه کافی موجود است و با همین تعداد هم زلزلهها ثبت میشود. من منکر این نیستم که دستگاههای موجود زمینلرزهها را ثبت میکنند، ولی کیفیت ثبت و تعداد دستگاهها همچنان پایین است.
به گفته زارع، در عین حال باید باز بر اهمیت مطالعات تفصیلی روی گسلها و لرزهخیزی منطقه جنوب و مرکز البرز تأکید شود، مسئلهای که معمولاً بعد از رخداد چنین زمینلرزههایی مطرح میکنیم، ولی تا تب چنین رویدادهایی فروکش میکند، این مسئله مهم نیز به فراموشی سپرده میشود.
شکل (۲) لرزه خیزی
( زمین لرزه های با بزرگای بیش از ۴، زمینلرزههای تاریخی با ستاره و زمینلرزههای دستگاهی با دایره مشخص شدهاند)