۲۸ آبان سال ۱۳۸۷ شرکت توسعه بینالمللی صنعت گردشگری پدیده شاندیز (سهامی عام) تأسیس شد. پیش از آن در سال ۱۳۸۳ این شرکت با عنوان شرکت سرمایهگذاری کاوشگران سهام در مشهد فعالیت میکرد. این شرکت فعالیتهای گستردهای را در زمینه رستورانداری بهویژه در منطقه گردشگری شاندیز آغاز کرد و بعد از مدتی، مالکان این شرکت برنامه ساخت مجموعه بزرگ شهر رویایی پدیده را در مجاورت مشهد کلید زدند و برای این منظور با ایجاد تعدادی شرکت تخصصی، شرکت بینالمللی پدیده شاندیز را به یک هلدینگ سرمایهگذاری تبدیل کردند که در این میان شرکت ابنیه و ساختمان بهعنوان مجری شهر رویایی پدیده شاندیز آغاز به کار کرد. مالکان شرکت دریافتند که تأمین مالی پروژهای در این ابعاد، از طریق آورده سهامداران اصلی و دریافت تسهیلات از بانکها امکانپذیر نیست. در نتیجه به استراتژی فروش گسترده سهام به مردم و تبلیغات گسترده در رسانههای عمومی روی آوردند. تبلیغات گسترده علیالخصوص در صداوسیما بهعنوان یک رسانه معتبر و ملی، سرچشمه توجه و اعتماد بسیاری از مردم عادی شد. با رشد تقاضا برای سهام پدیده، قیمت هر سهم شرکت ابنیه و ساختمان از ۲۰۰۰ ریال در سال ۱۳۸۸ به بیش از ۱۲۰ هزار ریال در سال ۱۳۹۳ رسید و حدود ۱۳۶ هزار سرمایهگذار مردمی تا سال ۱۳۹۳، حدود ۲۱ درصد از سهام شرکت ابنیه و ساختمان پدیده را خریداری کردند.
دو ابهام پرونده
دادستان عمومی و انقلاب مشهد در دیماه ۱۳۹۳ به اتهامهایی از جمله قیمتگذاری غیرواقعی سهام، برخی تعاملات ناسالم مدیران شرکت پدیده با مدیران دستگاههای اجرایی، تضییع حقوق بیتالمال، تغییر کاربری اراضی و ساختوساز در بستر رودخانه، تبلیغات پدیده را ممنوع و ادامه خرید و فروش سهام آن را غیرقانونی اعلام کرد. البته غلامعلی صادقی، دادستان عمومی مشهد در جلسه آخر دادگاه که مردادماه امسال برگزار شد، یکی از ابهامهای این پرونده را تعطیلی شرکت توسط دادگاه دانست و یادآور شد: ما شرکت را تعطیل نکردیم، بلکه برای ادامه فعالیت آن شرط گذاشتیم که بیش از ۲۰ درصد سهام شرکت را نفروشد و تبلیغات اغواکننده را لغو کند. حتی بر ادامه فعالیت تأکید داشتیم، اما پهلوان این موارد را شروطی برای ادامه فعالیت خود میدانست.
غلامعلی صادقی همچنین در این جلسه یکی دیگر از ابهامات این پرونده را وارد شدن دیرهنگام دادگاه به ماجرا دانست و گفت: فعالیت شرکت پدیده از ابتدا (سال ۱۳۸۷) کار خلافی نبود تا زمانی که به فروش سهام رسید و از سال ۱۳۹۲ به فروش سهام اقدام کرد. به گفته وی از نیمه سال ۱۳۹۳ که قیمت سهام افزایش یافت، مشکلات تشدید شد.
پس از صدور این حکم، به سبب توقف فروش سهام شرکت ابنیه و ساختمان به مردم بهعنوان کانال اصلی تأمین مالی شرکت، عملیات اجرایی شهر رویایی پدیده متوقف شد و با معوق شدن بدهی شرکت به بانکها و مؤسسات اعتباری، مشکلات این شرکت نمود بیشتری پیدا کرد. در نهایت مرداد امسال پس از برگزاری ۱۶ جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان شرکت پدیده در قالب دادگاه رسیدگی به جرایم اخلالگران در نظام اقتصادی کشور، حکم قطعی محسن پهلوان مقدم، متهم ردیف اول پرونده و سایر متهمان از سوی دادستان عمومی و انقلاب مشهد اعلام شد. در این جلسه اعلام شد که از این به بعد سهامداران صاحب اصلی شرکت هستند. البته سهامداران عمده مجموعههای بانکی و شرکتها هستند که تصمیمگیرنده اصلی محسوب میشوند.
غفلت مسئولان
جعفر خیرخواهان، استاد اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد که خود از نزدیک شاهد کلاهبرداری گسترده پدیده شاندیز از مردم این شهر بوده، به ایرناپلاس گفت: پدیده، یک شرکت سهامی خاص بود که بهشکل سهامی عام عمل میکرد و با توجه به غفلت و حتی تطمیع برخی مسئولان امر توانست هر چه میخواست منابع ملی را جمع کرده و پس از آشکار شدن بیاعتباریاش، باعث وارد شدن ضربه بزرگی به اعتماد عمومی شد و اندوختههای ریز و درشت مردم عادی را هم به باد فنا داد. خیرخواهان در زمینه کانالهای نفوذ صاحبان این شرکت به ذهن افراد و فریب آنها اظهار کرد: این شرکت اگرچه ساختوسازهایی کرده بود و پروژههای عمرانی مختلف حتی در کیش اجرا میکرد، اما برای اینکه بتواند در ذهن عموم مردم بیشتر نفوذ کند و برندی یگانه شود، به تبلیغات افراطی و واهی از برنامههای بسیار بزرگی که داشت میپرداخت؛ بهطوری که بخشی از آنتن صداوسیما و همچنین بیلبوردهای شهرها و فرودگاهها را در نیز اختیار گرفته بود.
وی افزود: در کنار این تحرکات پرسروصدا، به سراغ مسئولان و مدیران دولتی میرفت و آنها را به طرفداری از استراتژی و شعارهای خود تشویق میکرد. همچنین اقدام دیگرش برای فرار از قانون و قرار نگرفتن زیر نظارتها این بود که شهرداری و سایر ارگانهای عمومی شهر شاندیز و حتی شخصیتهای کشوری در دولت احمدینژاد را با خود همدست کرد تا پدیده را موجودیتی استثنایی نشان دهد که مشخص نباشد ماهیتش خصوصی، عمومی یا چیز دیگری است. نتیجه این شد که سازمانهای نظارتی مسئول مانند سازمان بورس، بانک مرکزی و مجامع حسابرسی نسبت به رشد بادکنکی یا حبابی آن اصلاً واکنش نشان ندادند و پدیده هر کاری که میخواست انجام داد تا اینکه کاملاً سقوط کرد.
نقشه فریب چه بود؟
خیرخواهان در پاسخ به این سؤال که ایده اصلی مالک و مغز متفکر پدیده برای اینکه جامعه و عموم مردم را فریب دهد و به سمت خود بکشد و سهامدار کند چه بود، گفت: اتفاقی در یک مقطع خاص افتاد و توجهات همگانی به سمت پدیده جلب شد؛ به این شکل که مالک اصلی پدیده، کاری میکرد تا قیمت سهامش را فقط خودش تعیین کند و البته این قیمت هم هر روز و هر ماه افزایش مییافت. یعنی وقتی یک صاحب اندوخته مالی از مردم عادی به چند ماه گذشته نگاه میکرد، میدید سهام پدیده حتی تا چند برابر افزایش یافته است. این سودآوری عجیب و وسوسهانگیز باعث شد اسم سهام پدیده و افزایش قیمتهای آن همه جا بپیچد و مثل بمب صدا کند.
وی افزود: هر کسی هم نفع خود را در این میدید که سهام پدیده را با هر قیمتی که داشت، حتی اگر خیلی بالا بود، بخرد. امید خریداران سهام نیز این بود که در ماههای بعدی با سود بیشتری آن را بفروشند. شبیه همان اتفاقی که سال گذشته در مقطعی کوتاه برای نرخ دلار افتاد و بهصورت غیرعادی و بیحساب بالا میرفت و بسیاری از مردم عادی خودشان را سرزنش میکردند که چرا دلار نخریدند تا سود بیزحمتی نصیبشان شود.
جذب سرمایه در مشهد تضعیف شد
این استاد دانشگاه در پایان درباره تأثیر این موضوع عنوان کرد: پدیده شاندیز یک نماد و مصداق کامل از این جمله معروف است که «فواره چون بلند شود، سرنگون شود». مالک اصلی و گرداننده همه این شعبدهبازیها که شخص پهلوان بود و این روزها دادگاهی و محاکمه میشود، متأسفانه همراه با سقوط خود، عده زیادی از مردم را هم از زندگی معمولی اقتصادی ساقط کرد. این شخص همچنین با ضربه زدن به اعتماد عمومی، پتانسیل عظیمی را که در شهر مشهد برای جذب سرمایههای همگانی مردمی با هدف انجام کارهای بسیار بزرگ و مفید برای جامعه وجود داشت، تا مدتی طولانی، تضعیف کرد.