تهران- ایرناپلاس- نتیجه بحران اقتصادی در آرژانتین در حالی به پای صندوق‌های رأی کشیده شده که ماکری، رئیس جمهور فعلی، با وجود کمپین‌های تبلیغاتی که نسبت به ونزوئلایی شدن اقتصاد این کشور هشدار می‌دادند، نیز نتوانست اکثریت آرا را در انتخابات اولیه به‌دست آورد. هفته‌نامه اکونومیست در مقاله‌ای که در ۳۱ مرداد منتشر کرده، دلایل شکست اقتصادی دولت فعلی آرژانتین را ناهماهنگی تیم اقتصادی می‌داند.

«اگر نمی‌توانی کتکشان بزنی، با آنها دوست شو»؛ به نظر می‌رسد این واکنش مائوریسیو ماکری به شکست فاحشش در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری در ۱۱ آگوست / ۲۰ مرداد است. او توانست ۳۲ درصد از آرا را در مقابل آرای ۴۸ درصدی حزب پرونیست یعنی آلبرتو فرناندز و کریستینا فرناندز، رئیس جمهور سابق پوپولیست این کشور، به‌دست‌ آورد. ماکری ابتدا رأی‌دهندگان را به دلیل اعتقاد به اینکه «بازگشت به گذشته هم می‌تواند یک انتخاب باشد» سرزنش کرد که موجب شد بعداً عذرخواهی کند. بعد از رأی‌دهندگان، ماکری وزیر خزانه‌داری خود نیکلاس دیخونه وزیر را بابت نتیجه انتخابات سرزنش کرد؛ کسی که سال گذشته در راستای توافق مربوط به دریافت وام ۵۷ میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول، بودجه را کاهش داده بود. دیخونه در تاریخ ۱۷ آگوست / ۲۶ مرداد بعد از حذف مالیات بر ارزش افزوده اقلام خوراکی اساسی، افزایش کمک‌های دولتی و منجمد کردن موقت قیمت بنزین که تلاش‌های ناموفقی برای آرام کردن اوضاع کشور بودند، استعفا داد. اینها نمونه‌هایی از مخالفت‌های ماکری با پرونیستی‌ها و در تضاد با توافق صورت گرفته با آرژانتین بودند.

ماکری هنوز خیلی تنبیه نشده است. انتخابات ریاست جمهوری تا ۲۷ اکتبر / ۵ آبان برگزار نمی‌شود، اما برندگان مقدماتی انتخابات، دارند برای نقش جدید خود آماده می‌شوند. کمتر کسی فکر می‌کند که ماکری بتواند در عرض ۹ هفته، اختلاف ۱۶ درصدی خود را جبران کند. این واقعیت که ارزش پزو بعد از اعلام نتایج اولیه سقوط کرده، تورم سالانه ۵۰ درصدی آرژانتین را افزایش می‌دهد و  کار ماکری را از این هم سخت‌تر خواهد کرد.

با اینکه نتیجه انتخابات ضربه شوک‌آوری بود، اما احتمالاً نباید نتیجه این‌طور می‌شد. ماکری سال گذشته و بعد از اینکه مشکلات اقتصادی به وجود آمد، همواره به دنبال یک تیم اقتصادی دیگر بود؛ تیمی آنقدر ایده‌ال که اصلاً نمی‌توانست وجود داشته باشد. حالا وضعیت آرژانتینی‌ها خیلی بدتر از چهار سال پیش است؛ پیش‌بینی می‌شود اقتصاد کشور حدود چهار درصد کوچک‌تر شده باشد؛ قیمت‌ها بیش از ۲۵۰ درصد افزایش یافته‌اند؛ نرخ دلار از ۱۵ پزو به حدود ۶۰ پزو رسیده است و همه اینها در حالی است که قدرت خرید در ۱۵ ماه گذشته، ۱۰ درصد کاهش یافته است.

خیلی‌ها نسبت به ماکری، تاجر سابقی که به شهردار موفق بوینس‌آیرس تبدیل شد، امیدوار بودند. وی قول داده بود که بعد از سال‌ها فساد اقتصادی در دوران کریستینا فرناندز، آرژانتین دوباره به‌عنوان یک کشور عادی به دنیا خواهد پیوست. او تیمی از بهترین تکنوکرات‌ها را منصوب کرده بود. پس مشکل کجا بود؟

یک فرضیه این است که ماکری در تلاش برای ثبات اقتصادی، رفته رفته دچار خطا شد. این یک تصمیم سیاسی بود؛ امید این بود که رشد اقتصادی، ضربه‌گیر افزایش قیمت ناشی از حذف یارانه‌های برق و حمل‌ونقل باشد که در دوران کریستینا فرناندز، به‌صورت گسترده پرداخت می‌شد. این یعنی دولت ناچار بود کسری بودجه همچنان بزرگ خود را عمدتاً از طریق بدهی، تأمین کند. در سال ۲۰۱۸ / ۱۳۹۷ نگرانی سرمایه‌گذاران بابت آرژانتین، دولت را به آغوش صندوق بین‌المللی پول و اقتصاد را به رکود انداخت.

بخشی از این نگرانی به دلیل افزایش نرخ‌های بهره در ایالات متحده بود. همچنین خشکسالی شدید، موجب قطع صادرات کشاورزی و افزایش کسری حساب جاری شده بود. اما ضربه اصلی، گل به خودی بود: تصمیم دولت در دسامبر ۲۰۱۷ / ۱۳۹۶ برای کنار گذاشتن اهداف کنترل تورم که موجب تضعیف اعتبار بانک مرکزی شد. بر اساس گفته‌های فدریکو استارزنگرز، رئیس وقت بانک مرکزی که مخالف این تصمیم بود، این تصمیم گرفته شد، چون سایر مسئولان نگران سیاست‌های نسبتاً سخت‌گیرانه پولی بودند. برخی به دلیل هزینه مالی، نمی‌خواستند نرخ تورم به‌سرعت سقوط کند. افزایش درآمدهای اسمی مالیاتی کمتر از قبل شده، اما بسیاری از هزینه‌ها مانند پرداخت‌های بازنشستگان، همچنان در حال افزایش هستند و این به دلیل تورم دوره قبل است.

با توجه به این نکات، دولت آشپزهای اقتصادی زیادی داشت که هر کدام دستور پخت خود را دنبال می‌کردند. آنها با روش‌های مختلفی هدف کاهش تورم، افزایش رشد اقتصادی و کاهش بودجه را دنبال می‌کردند. بعضی‌هایشان به دنبال تضعیف ارزش پزو برای رشد بودند و بعضی‌ دیگر به دنبال تقویت ارزش پزو برای مبارزه با تورم بودند. آنها باید می‌پذیرفتند که سیاست‌های تدریجی به قیمت مضیقه پولی به دست می‌آید.

سیاستمداران پوپولیست اغلب این مهارت را دارند که اقتصاد را وارونه شرح دهند و به رأی‌دهندگان بقبولانند که دردشان را می‌فهمند. کاری که برای تکنوکرات‌ها سخت است. کمپینی که برای انتخاب مجدد ماکری تشکیل شده بود، بر پایه این ترس شکل گرفته بود که بازگشت کریستینا فرناندز، آرژانتین را به ونزوئلا تبدیل می‌کند. اما کریستینا فرناندز آن را به‌طرز ماهرانه‌ای خنثی کرد و توانست با اعلام اینکه وی، معاون اولِ دیگر نامزد پرونیست میانه‌رو، یعنی آلبرتو فرناندز خواهد بود، انتخابات را به رفراندومی برای بررسی عملکرد اقتصادی ماکری تبدیل کند.

مشاوران ماکری چنان به شبکه‌های اجتماعی و بازاریابی اعتماد کردند که نتوانستند قدرت احساساتی را که به خیابان‌های آرژانتین سرازیر شده بود، ببینند. «آنچه اتفاق افتاد، این بود که دولت بدون هیچ سیاستی به پایان رسید و نتوانست هیچ‌چیز را توضیح دهد»؛ این چیزی بود که آلبرتو فرناندز به روزنامه کلارین گفت. همه چیز نشان می‌دهد که آرژانتین با او به پایان می‌رسد. بسیاری از وضعیت بدتر می‌ترسند. اما شرایط فعلی آرژانتین نیز فضا را برای فعالیت‌های پوپولیستی تنگ‌تر کرده و آلفردو فرناندز، کریستینا فرناندز نیست. تنها نام این دو نفر یکی است و نه سیاست‌هایشان.

منبع: اکونومیست، ۲۲ اوت ۲۰۱۹

ترجمه آزاد از مریم‌السادات علم‌الهدی