یکی از اصلیترین مخاطراتی که انسان و موجودیت این کره خاکی را تهدید میکند، تخریب و آلودگی محیط زیست است. برای بسیاری از مردم که هویت خود را در چارچوبهای تنگ ایدئولوژیک تعریف نمیکنند، فعالیت در نهادهای مدنی مرتبط با حوزه محیط زیست، فرصت مناسبی است تا در دنیای معنویتر و گستردهتری حضور خود را به اثبات رسانند. این دنیا از آن جهت گسترش و وسعت مییابد که فعالیت محیط زیستی، تمامی مرزهای رسمی و غیررسمی، تمایزهای طبقاتی، سیاسی، دینی، جنسیتی و... را در مینوردد و فراتر از همه این عوامل، عمل و برای بهبود زندگی انسان تلاش میکند. این تلاش و فعالیت جمعی از آن جهت که منافع اصلی آن به نسلهای آینده تعلق میگیرد از وسعت دید و دنیای کنشگران محیط زیستی حکایت دارد؛ ضمناً نگرانی برای سرنوشت بشر کنونی و نسلهای آینده و تلاش بیمزد و منت برای کاهش مخاطرات زیستمحیطی، نشان از معنویت دارد و ارزش معنوی این فعالیت را نشان میدهد.
یک سال از مرگ حماسی و فداکاری چهار نفر از فعالان نهادهای مدنی حفظ محیط زیست کردستان گذشت. در این یک سال، مخاطرات زیستمحیطی کاهش نیافته، اما فداکاری آنها، میراث گرانبهایی را برای جامعه و نسلهایی که در آینده خواهند آمد، بر جای گذاشته است که باید در برابر زیادهخواهی، جاهطلبی و بهرهکشی سرمایهداران و بنگاههای اقتصادی سودپرست از محیط زیست دفاع کرد و به تنوع زیستی و طبیعی آن و آنچه سخاوتمندانه در اختیار انسان قرار داده است تا زندگی خود را تداوم بخشد، احترام گذاشت. بدون تردید، نسلهای آینده بابت این از خودگذشتگی به نیکی از این فعالان یاد خواهند کرد و خدمات آنها بهعنوان برگ زرینی از تاریخ این مرز و بوم شناخته خواهد شد.
سیاستزده، سرمایهداران و تقدیرگرایان
فعالیت در حوزه محیط زیست، دشواریها و فعالان این حوزه، دشمنان خاص خود را دارند. آنان که سیاستزده و به دنبال فریب عوام هستند، یکی از مهمترین دشمنان نهادهای حفظ محیط زیست هستند. فعالان محیطزیستی مانع از آن میشوند که سیاستزدهها برای پیشبرد اهداف خویش به تخریب محیط زیست بپردازند. سرمایهداران منفعتطلب نیز یکی دیگر از دشمنان محیط زیست به شمار میآیند. برای این دسته از دشمنان محیط زیست، کسب سود در اولویت اصلی قرار دارد، حتی اگر دستیابی به سود به قیمت آلودگی و تخریب محیط زیست تمام شود. این دو دسته، با توجه به اینکه قدرت و ثروت را در اختیار دارند، بهآسانی میتوانند عرصه را بر نهادهای مدافع محیط زیست تنگ کنند و کار و فعالیتشان را با دشواری مواجه سازند. در بسیاری از موارد، اصحاب قدرت و ثروت دست در دست هم برنامههای خود را بهگونهای تنظیم میکنند که حفظ محیط زیست از اولویت برخوردار نیست. علاوه بر آنچه گفته شد، ناشکیبایی و شتابزدگی در رسیدن به نتایج عینی بهعنوان یکی از عناصر فرهنگی مردم در بسیاری از جوامع، فعالیت محیط زیستی را دشوار ساخته است. عامه مردم به دنبال نتایج عینی و برنامههای زودبازده هستند، در حالی که هر برنامهای که در حوزه حفظ محیط زیست انجام پذیرد، نتایج آن به زمان و در نتیجه صبر و شکیبایی فراوان نیاز دارد. به عبارت دیگر، نتایج این فعالیتها در درازمدت به بار مینشینند و عده زیادی از مردم بیشتر برنامههایی را میپسندند که نتایج آنی و فوری داشته باشد. تقدیرگرایان نیز که درک درستی از فرهنگ مدرن و سازوکارهای مدیریت آن ندارند نیز عرصه را بر فعالان محیط زیستی دشوار میسازند.
دیگران کاشتند و ما خوردیم
مجموعه این عوامل که یا با نهادهای حفظ محیط زیست دشمنی میکنند یا کار را برای آنها دشوار میسازند، نشان میدهد مخاطره تخریب محیط زیست تا چه حد باید جدی گرفته شود. برای فعالان محیط زیستی، «دیگری» مرز و محدوده مشخصی ندارد و همه انسانها، حیوانات و حتی جمادات را در زمان حال و آینده شامل میشود. توجه به دیگری، مبنای اخلاق و معنویت است و هر چه مصادیق دیگری شمول و فراگیری عامتری داشته باشد، معنویت و اخلاق گسترش بیشتری خواهد یافت. این حد از سعهصدر و دیگردوستی در این شعر «ملکالشعرای بهار» بهخوبی بیان میشود:
دیگران کاشتند و ما خوردیم ما بکاریم و دیگران بخورند
فقط یک انسان با اخلاق و معنوی میتواند اینگونه با دیگری برخورد کند؛ قدرشناس تلاش دیگران در گذشته باشد و برای رفاه و بهروزی دیگران در آینده تلاش کند. فعالیت در نهادهای مدنی محیط زیستی از این سنخ است و همه چیز در گرو بهبود زندگی دیگران است. به همین دلیل، فعالان این حوزه، همواره باید قدر ببینند و بر صدر نشینند، چرا که همزمان در حال مبارزه با دو مخاطره هستند. از یک سو ضعف معنویت و افول اخلاق را با گسترش دامنه شمول دیگری جبران میکنند و از سوی دیگر، از محیط زیست که بهصورت جدی تخریب و آلوده شده، مراقبت و محافظت میکنند. این دو مخاطره زندگی بشر و آینده آن را تهدید میکند و تنها کسانی که با جدیت با این مخاطرهها مقابله میکنند، فعالان محیط زیست هستند. «دالایی لاما» تمام آنچه را که در مورد ضرورت و فلسفه وجودی فعالان محیط زیستی میتوان گفت در یک جمله بیان کرده است: «سیاره ما دیگر نیاز به آدمهای موفق ندارد، این سیاره بهشدت نیازمند افراد صلحجو، درمانگر، ناجی، قصهگو و عاشق است». چه کسانی بهتر و بیشتر از حامیان محیط زیست زیبنده این صفاتی هستند که «لاما» آنها را برای جامعه مورد نیاز میداند.