آیتالله محمدعلی ایازی، قرآنپژوه و استاد حوزه و دانشگاه درباره اهمیت غدیر در بین مسلمانان به خبرنگار ایرناپلاس گفت: به لحاظ تاریخی باید گفت که واقعه غدیر در دورههای نخست یک جشن اسلامی بود و خیلی از جریانها و مذاهب اسلامی این جشن را برگزار میکردند و این تلقی و تفسیرهایی که اکنون ما داریم، تفاسیر متأخر از این ماجراست. در آن دورهها، جمعیت زیادی از مسلمانها این روز را جشن را میگرفتند و تجلیل میکردند که پیامبر(ص)، امیرمؤمنان را بهعنوان جانشین بعد از خودشان معرفی کردهاند و این اتفاق خیلی طبیعی بود. خوب است یادآوری کنم که در منابع چهار، پنج قرن اول، اصطلاح «امیرالمؤمنین» تنها درباره امام علی(ع) و اختصاصی ایشان بوده است.
ایازی در پاسخ به این سؤال که مهمترین تفسیرهای مسلمانان از واقعه غدیر چه بوده، گفت: ما در این موضوع سه نظریه داریم: یکی اینکه میگویند داستان غدیر مسئلهای هم دینی و هم سیاسی است که پیامبر(ص)، امام علی(ع) را در هر دو جنبه مرجع بعد از خودش معرفی کرده و مردم برای کلیه مسائل، بعد از پیامبر(ص)، به ایشان رجوع کنند؛ مانند ماجرای هارون نسبت به موسی، و امیرالمؤمنین جانشین سیاسی بعد از رسول مکرم اسلام هم هست و مسئول اداره شهر مدینه و دیگر مناطق مسلمانان.
وی درباره تفسیرهای دیگر از واقعه غدیر افزود: تفسیر دوم این است که ماجرای غدیر فقط اعلام مرجعیت دینی بوده است که معتقدان به این نظریه در اقلیت هستند، ولی هم در بین شیعیان و هم غیر شیعیان طرفدارانی دارد. برای مثال، دکتر مهدی حائری نویسنده کتاب «حکمت و حکومت» از شیعیان و علی عبدالرزاق در اهل سنت چنین نظری دارند. نظر سومی هم هست که میگوید هر چند مرجعیت امیرالمؤمنین هم سیاسی و هم دینی است، اما جنبه سیاسی مربوط به گذشته و مسئلهای تاریخی است و ثمری ندارد که ما الان روی این مسئله تکیه و بحث کنیم و چون موضوع تاریخی بوده، بنابراین روی آن مسئله نباید زیاد تکیه کرد.
آیتالله بروجردی معتقد به نظریه سوم بود
این استاد دانشگاه اعلام کرد که آیتالله العظمی بروجردی معتقد به نظریه سوم بودند و در اینباره توضیح داد: آقای بروجردی نظرشان این بود که بحث بر سر مرجعیت سیاسی امام علی(ع) در این عصر فایدهای ندارد و باید به جایش بر فضیلت و معارف اهل بیت تکیه شود. اگر پایبند به این تفسیر باشیم، زمینه گفتوگو و تعامل با جهان اسلام هم فراهم است. عید غدیر هم با این معنا، جایگاه بسیار مهمی در جهان اسلام خواهد داشت و با این رویکرد، درگیری هم با اهل سنت بهوجود نخواهد آمد، چون اکثریت اهل سنت به فضایل اهل بیت اذعان دارند و به معارف ائمه رجوع میکنند. در کتابها و منابع حدیثی اهل سنت بهویژه از عهد صادقین، احادیث و روایات زیادی وجود دارد. البته شیعه تفاوتهایی با اهل سنت دارد ولی بالاخره توجه به معارف اهلبیت در این روزگار و در وضعیت فعلی جهان اسلام میتواند زمینه گفتوگو بین مذاهب را فراهم کند.
ایازی با اشاره به مخالفان این نظریه و کسانی که اختلافات مذاهب را پررنگ میکنند، ادامه داد: متأسفانه جریانهایی که اخیراً عاشورا را به سمت یک مسئله قومی، مذهبی سوق میدهند، میخواهند غدیر را هم به یک عید مذهبی محدود تبدیل کنند و اگر اینطور باشد، دایرهاش هم محدود میشود و کارایی لازم را برای مسلمانان نخواهد داشت. دو جریان این ماجرا را تشدید میکنند: یکی جریان درونی که سنتگراها هستند و دائم به این مسائل دامن میزنند که البته از بیرون هم داعش و امثال آن، دنبال چنین چیزی هستند. یک جریان سیاسی بیرونی هم هست که نمیخواهند در عالم اسلام تعامل و وفاق باشد و هر دو تای این جریانها با تقریب مذاهب رابطه خوبی ندارند. جریان استکباری دلش میخواهد وفاق بین مذاهب نباشد و جریان سنتی داخلی هم دلشان نمیخواهد این اتفاق بیفتد و هر روز در شعائر و مراسم خود، دائم این اختلافات را پررنگ میکنند و هر دو موانع و مشکلات جدی را برای جامعه اسلامی بهوجود میآورند.