لیست مراجع اعلامی جامعه مدرسین در سال ۷۳
سال ۱۳۷۳ و پس از درگذشت آیتالله اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با صدور بیانیهای اسامی هفت نفر را بهعنوان مراجعی که میتوان از آنها تقلید کرد، اعلام نمود. نام حضرات آیات: خامنهای، فاضل لنکرانی، میرزا جواد تبریزی، محمدتقی بهجت، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی و ناصر مکارم شیرازی در این لیست به چشم میخورد. نکته جالب توجه این که نام چند نفر از علمای بزرگ قم و نجف که مقلدین قابل توجهی هم داشتند در فهرست جامعه مدرسین نبود. افرادی مانند آیات سید علی سیستانی، حسینعلی منتظری، لطفالله صافی گلپایگانی که غیبتشان در فهرست اعلام شده حرف و حدیثهایی را در پی داشت.
بعدها آیتالله سیستانی به مهمترین مرجع خارج از ایران تبدیل شد و عملکرد فرهنگی و اجتماعی ایشان تأثیرات فراوانی بر جامعه مسلمانان گذاشت و موضعگیریهایش در بسیاری از بحرانها به کمک مردم عراق و شیعیان کشورهای اسلامی آمد. آیتالله منتظری محصور شد و بعدها از دنیا رفت و آیتالله صافی گلپایگانی به یکی از مراجع مهم قم تبدیل شد.
اکنون پس از گذشت بیش از دو دهه، سه نفر از لیست جامعه مدرسین یعنی آیات میرزا جواد تبریزی، محمد فاضل لنکرانی و محمدتقی بهجت، دار فانی را وداع گفتهاند و جز چهار نفر بازمانده از آن فهرست، چهرههای دیگری بهتدریج و بدون اعلام رسمی بهعنوان مرجع تقلید مطرح شدهاند و رساله عملیه یا استفتائاتشان چاپ و دفاتر آنها فعال هستند. حضرات آیات جوادی آملی، جعفر سبحانی، حسین مظاهری، روحانی، صانعی، جناتی، گرامی، علوی بروجردی، فیاض، مدرسی و ... از این دستهاند که هر کدام مقلدینی در داخل یا خارج از کشور دارند و به سؤالات شرعی آنها پاسخ میدهند و رسالهشان چاپ شده و در اختیار مردم هست. البته این اسامی فقط تعدادی از افرادی هستند که در ایران و عراق بهعنوان مرجع مطرح هستند و نامهای بسیار بیشتری بهعنوان مرجع مطرح هستند.
لیست پرابهام در سایت جامعه مدرسین
اما اگر همین حالا به سایت جامعه مدرسین مراجعه کنید، با اتفاق جالبی مواجه میشوید. بالای این سایت عکس هفت نفر کنار هم دیده میشود؛ به ترتیب حضرات آیات خامنهای، سیستانی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی و وحید خراسانی. اما در همین سایت و تحت عنوان مراجع معرفی شده توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، آمده است:
سؤال: مراجع معرفی شده توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کدامند؟
پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم
حضرات آیات آقایانی که ذیلاً نامشان یاد میشود واجد شرایط مرجعیت میباشند و تقلید از هر کدام آنان جایز است. والله العالم.
۱ـ حضرت آیتالله حاج سیدعلی خامنهای (مقام معظم رهبری)
۲ـ حضرت آیتالله حاج شیخ حسین وحید خراسانیی
۳ـ حضرت آیتالله حاج سید موسی شبیری زنجانی
۴ـ حضرت آیتالله حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی
۵-حضرت آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی
۶- حضرت آیتالله علی سیستانی
در این لیست دو نکته مهم وجود دارد. اضافه شدن نام سیستانی و نبودن آیات جوادی آملی، سبحانی، مظاهری. نکته جالبتر اما، غیبت آیتالله نوری همدانی در این لیست است؛ در حالی که عکس او در بالای سایت جامعه مدرسین و در کنار ۶ نفر دیگر قرار دارد.
ما اجازه نمیدهیم
با توجه به این تاریخچه، حجتالاسلام والمسلمین محسن فقیهی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و از شاگردان آیتالله مکارم شیرازی در گفتوگو با خبرگزاری رسا به نکاتی درباره مرجعیت، چاپ رساله و لزوم اجازه جامعه مدرسین اشاره کرده، که با واکنشهای مختلفی همراه شده است: در جامعه مدرسین کمیسیونی هست و کسی که صلاحیت مرجعیت دارد در آن کمیسیون مطرح و درباره آن بحث و گفتوگو میشود، این کمیسیون نظر میدهد که آیا فلان شخص صلاحیت برای مرجعیت دارد یا خیر.
وی در بخش دیگری اینگونه گفته است: بر اساس قانون، وزارت ارشاد موظف است که اگر کسی قصد چاپ رساله خود را دارد، ابتدا باید آن را به جامعه مدرسین ارائه دهد تا بعد از اجازه جامعه مدرسین، چاپ شود.
فقیهی در ادامه سخنانش گفته است: اخیراً گاهی برخی بهصورت غیر رسمی این کار را انجام میدهند و در فضای مجازی رساله خود را پخش میکند، این موضوع شاید به ارشاد هم مربوط نباشد، چون اجازه چاپ رساله را نداده، اما افرادی آن را در فضای مجازی پخش کردهاند.
این استاد حوزه قم در بخش دیگری از حرفهایش بهنوعی اعلام کرده که با متخلفان برخورد خواهد شد: بهصورت طبیعی وقتی کسی خارج از ضوابط تعیین شده قانونی یا قواعد مورد انتظار مردم مانند پیروی از سیره سلف صالح، اقدام کند باید منتظر عواقب آن باشد و ممکن است برخوردهایی صورت گیرد.
به نظر میرسد اشاره فقیهی به کسانی مانند آیتالله سید جواد علوی بروجردی است که در تابستان ۹۷ رساله خود را چاپ کرد. افرادی مانند آیات نوری همدانی، جوادی آملی و سبحانی هم رسالهشان رسماً چاپ شده است، در حالی که اگر این نامها بهعنوان مرجع مورد تأیید جامعه مدرسین بود، قاعدتا نامشان در سایت جامعه مدرسین منتشر میشد.
در پی این اظهارنظر محسن فقیهی، حجتالاسلاموالمسلمین مهراب صادقنیا، استاد دانشگاه ادیان در صفحه مجازی خود درباره این مصاحبه نوشت: این مصاحبه را به یاد داشته باشید؛ به گمانم بعدها ارزش تاریخی بسیاری خواهد یافت. از نظر کسانی که تاریخ مرجعیت را در شیعه مطالعه میکنند، این مصاحبه بسیار مهم و در بر دارنده نکات ارزشمندی است. فرآیندی که جناب آقای فقیهی به آن اشاره دارند، میتواند یک پارادایم تازه در نهاد مرجعیت شیعه باشد. الگویی تازه که بر اساس آن رابطه مردمی مقلّدها با مراجعِ تقلید بهنوعی ارتباط سازمانیِ مبتنیِ بر تعیین تبدیل میشود.
این روش درست نیست
اما حجتالاسلام والمسلمین سید ضیاء مرتضوی از اساتید دروس خارج حوزه، درباره سخنان فقیهی عکسالعمل شدیدتری نشان داده و نوشت: مرجعیت تقلید نمایندگی مجلس یا ریاست جمهوری و حتی رهبری جامعه نیست که بتوان آن را با رأیگیری و نظر اقلیت و اکثریت این نهاد یا آن تشکل تعیین کرد. مرجعیت همواره باید در چارچوب همان ضوابط شرعی و در مسیر طبیعی خود شکل بگیرد و از هر آنچه آن را در مسیر دولتی یا شبهدولتی یا تحمیلی شدن قرار میدهد، بهشدت پرهیز شود.
مرتضوی به بخشی از سخنان فقیهی اشاره کرده، سخن او را غیرشرعی خوانده و گفته است: برخی اخیراً و البته با چاشنی تهدید توصیه کردهاند با وجود مراجع معظم تقلید، دامت برکاتهم، کسی دیگر نباید احساس تکلیف کند و به عرصه افتا و مرجعیت پا بگذارد؛ ولی این سخنی ناصواب است و مبنای شرعی ندارد و خود شاهد بر این است که از منظر مصلحتاندیشی نیز نباید شناختن و شناساندن افراد واجد شرایط مرجعیت محدود به برخی مراکز گردد.
این استاد حوزه با انتقاد از ادعای لزوم اجازه جامعه مدرسین در چاپ رساله عملیه افزوده است: بر فرض، این دستگاه یا آن سازمان دولتی در داخل کشور، اجازه نشر رسالههای عملی را همچون سایر کتابها، براساس مصالح مورد نظر خود، درست یا نادرست، در حوزه اختیار خود بداند، این امر نمیتواند و نباید در روابط میان مقلد و فقیهی که او را واجد شرایط تقلید شناخته است، خلل ایجاد کند و کسی نیز از نگاه شرعی نمیتواند و نباید مانع تقلید از مراجع موجود شناخته شده یا شناختن و شناساندن فقهای واجد شرایط ناشناخته گردد.
روش مرسوم شیعه در گزینش و معرفی مراجع معظم تقلید این نبوده است که یک نهاد حکومتی یا شبه حکومتی یا حتی نهاد حوزوی بهعنوان نهاد به آن اقدام کند و اساساً نهادها و سازمانها و تشکلها هر چند از نظر حقوق و فقهی میتوانند دارای شخصیت بوده و بهعنوان مثال مالک شوند یا ضمان و مسئولیت بر عهده آنان آید، اما بر اشخاص حقوقی بهعنوان نهاد و شخصیت حقوقی در زمینه گواهی بر اجتهاد یا اعلمیت یا عدالت یا سایر شروط هیچ اثر شرعی بار نیست و در اثبات و نفی شرایط و ملاکها نمیتوان بر آن تکیه کرد...
به هر حال سخنان حجتالاسلام والمسلمین محسن فقیهی، مورد نقد قرار گرفته است و به نظر میرسد باید جامعه مدرسین موضع رسمی خود را اعلام کند. در رسالههای عملیه راههای متعددی برای انتخاب مرجع تقلید مشخص شده است و مردم راه خود را میروند، همچنان که افرادی مانند آیتالله سیستانی که در سال ۷۳ مورد تأیید و در لیست اعلامی جامعه مدرسین نبود، محبوبیت و اثرگذاری قابل توجهی پیدا کرد.
به نظر میرسد ایجاد محدودیت و تهدید گروهی از روحانیت توسط گروه دیگری از روحانیت پیامهای خوبی به جامعه و مردم منتقل نمیکند. شاید بهتر باشد در امر مهم مرجعیت به شیوه قدما و بزرگان حوزه عمل شود و از هرگونه دستهبندی و تشخیص سلیقهای پرهیز شود تا این نهاد بسیار مهم و حیاتی تشیع همچنان پرقدرت و به دور از جنجال باقی بماند.
گزارش از صدرا حسینی