یازدهم مرداد بود که شورای مرکزی کانون فیلمنامهنویسان ایران، نرخ پایه دستمزد قرارداد نگارش فیلمنامه در سال ۹۸ را اعلام کرد. هدف از این طرح، دفاع حقوق فیلمنامهنویسان عنوان شد. بر مبنای این مصوبه، رقم پایه نگارش یک فیلمنامه فیلم سینمایی ۸۰ میلیون تومان، نگارش فیلمنامه سریال برای هر قسمت، ۱۵ میلیون تومان و برای هر قسمت شبکه نمایش خانگی ۳۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده که البته تا آخر سال ۹۸ اعتبار دارد. با یکی از نویسندگان باتجربه سینما و تلویزیون درباره این طرح و تأثیراتی که میتواند بر دستمزد فیلمنامهنویسان داشته باشد، به گفتوگو نشستیم.
فیلمنامهنویسان، غیرواقعیترین دستمزد را دارند
جابر قاسمعلی، فیلمنامهنویس، درباره جایگاه این قشر و دستمزدشان در سینما و تلویزیون و همچنین طرح مصوب کانون، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در همه جای دنیا بهخصوص در کشورهایی که تولید صنعتی دارند، مرسوم است که ۵ درصد از هزینه کل تولید فیلم به فیلمنامه اختصاص پیدا کند. بنابراین باید بر این مبنا حساب کنند. یک برآورد اولیهای وجود دارد که خیلی با هزینه تمام شده تفاوتی ندارد. یعنی ممکن است اندکی کمتر یا بیشتر باشد. بنابراین آن عدد ۵ درصدی که مثلاً در سینمای فرانسه خیلی رایج است، نسبت به کل تولید فیلم یک نُرم است. در ایران علیرغم اینکه همه ظاهراً به ارزش فیلمنامه واقف هستند و به آن تأکید میکنند، اما در مورد دستمزد بهجرئت میشود گفت که غیرواقعیترین و غیرحرفهایترین دستمزد تا به حال به فیلمنامهنویسان پرداخته شده است. البته مواردی بوده که یک فیلمنامهنویس در شرایطی سهم خود را روی بودجه فیلم بگذارد و بعد از اکران، رقم قابل قبولی دریافتی داشته باشد.
انتظار کمک و حمایت
«عموماً به این شکل است که فیلمنامهنویس از هزینه تمام شده فیلم، خیلی خیلی کمتر دریافت میکند. وقتی رقم کف دستمزد را ۸۰ میلیون اعلام کردهاند، احتمالاً بر مبنای حدود همین سه یا چهار درصد حساب کردند که کم هم در نظر گرفتهاند. باید حداقل پنج درصد یا بیشتر تعیین میکردند. با این ارقامی که اعلام شده، فیلمنامهنویسان سینمای ایران از تهیهکنندگان، کارگردانان و همچنین دولت انتظار حمایت و همکاری دارند.»
امیدواری به رسیدن جایگاه حرفهای و واقعی
نویسنده سریال پرمخاطب «راه شب» در پاسخ به این پرسش که این طرح تا چه اندازه میتواند به دستمزد فیلمنامهنویسان سر و سامان دهد، عنوان کرد: این یک قانون نیست. به نظر من درخواست کانون فیلمنامهنویسان از کل سینمای ایران است، نه صرفاً از کارگردانان، تهیهکنندگان یا دولت. پیام درخواست مطرح شده این است که همه صنوف با یکدیگر همکاری کنند و شرایط و جایگاه مالی فیلمنامهنویسی را به حد قابل قبولی برسانند. همه میدانیم وضعیتی که تا به حال در ارتباط با دستمزد فیلمنامهنویسان وجود داشته، بسیار ناعادلانه و غیرحرفهای بوده است. بنابراین زمان میبرد و بهسرعت اتفاق نمیافتد. کانون، کار صحیحی انجام داده، اما طبیعی است که در طولانیمدت به نتیجه برسد و شرایطی را به وجود آورد که همه با یکدیگر تعامل کنند و فیلمنامهنویسان به جایگاه حرفهای و واقعیشان در سینما و تلویزیون برسند.
سیمافیلم و یک اثر ۱۰۰ قسمتی
قاسمعلی درباره عدم فعالیتهایش و دوری از سینما و تلویزیون بیان کرد: به خاطر شرایط اجتماعی و سیاسی کشور بسیاری از بچههای سینما بهنوعی بیکار هستند و خیلی حضور مستمری ندارند. در این سالها شرایط سختی را سپری کردم. یک فیلم سینمایی به نام «زعفرانیه ۱۴ تیر» را به نگارش درآوردهام که بهزودی هم اکران میشود. ابتدا قرار بود خودم این فیلم را بسازم که نشد و به دوست عزیزم سیدعلی هاشمی واگذار کردم. در حال حاضر یک سریال ۱۰۰ قسمتی برای سیمافیلم در دست تحریر دارم که تا قسمت چهلمش را نوشتهام. این مجموعه «صد سال تنهایی» نام دارد که محصول سیمافیلم است و محمد مسعود، تهیهکنندگی آن را بر عهده دارد. البته سریال ربطی به رمان مارکز ندارد و فقط اسم رمان را وام گرفتم. قصه سریال در کشور خودمان و زندگی یک خانواده ایرانی را از سال ۱۳۰۰ شمسی تا ۱۴۰۰روایت میکند. یک اثر سینمایی هم در ژانر کمدی گروتسک به نام «مو بور یا مو مشکی؛ کدام یک» نوشتهام که آماده واگذاری است.
فیلمنامهنویس یا ممیزی؛ مقصر کیست؟
وی با انتقاد به ممیزیها درباره عدم همخوانی کاراکتر سریالهای امروزه تلویزیون با افرادی که در جامعه مشاهده میکنیم، گفت: آیا تصور میکنید مقصرش فیلمنامهنویسان هستند؟ غیر ممکن است اینگونه باشد. چون فیلمنامهنویسان در این جامعه زندگی میکنند و اتفاقاً از آن هم تأثیر میپذیرند و با نوشتههایشان اثرگذاری میکنند. کاملاً نبض جامعه در دست فیلمنامهنویسان است، اما چرا این اتفاق نمیافتد؟ دلیلش این است که ممیزی اجازه نمیدهد. ممیزی در تلویزیون هیچگاه اجازه نداده تصویری که بر صفحه تلویزیون ظاهر میشود با تصویری که در جامعه است نزدیک باشد. همیشه یک فاصله و دگرگونی بهواسطه ممیزیها و سانسور ایجاد شده است. تصوری که برخی مدیران تلویزیون از فیلم و سریال دارند، باعث شده میان فیلم ساخته شده و وضعیت مردم انفکاک ایجاد شود. این جدایی به ضرر تلویزیون است، چون مردم دیگر کمتر آن را میبینند و اگر ببینند، واکنششان منفی میشود. مهمترین دلیل عدم استقبال این است که مردم خودشان را در تلویزیون نمیبینند.
گفتوگو از هنگامه ملکی