تهران- ایرناپلاس- یازدهمین دوره حراج تهران که به فروش و معرفی آثار هنری کلاسیک و مدرن ایران اختصاص دارد، جمعه گذشته برگزار شد. اثر «سر شاعر» ساخته پرویز تناولی با سه میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان گران‌ترین اثر شد و اثری بدون عنوان از منیر فرمانفرماییان، با قیمت سه میلیارد تومان به فروش رفت. اما حراج تهران تا چه اندازه بر رونق اقتصادی هنرهای تجسمی و معیشت هنرمندان این حوزه تأثیر دارد؟

پرویز براتی، نویسنده و روزنامه‌نگار حوزه هنرهای تجسمی، درباره حراج‌های برپا شده و ماهیتشان به خبرنگار ایرناپلاس گفت: در کشور ما چند حراج برپا می‌شود: حراج ملی، باران، تهران و حراج‌های دیگر که عمده‌ترین و باسابقه‌ترین آنها حراج تهران است که از سال ۹۱ آغاز به کار کرده است. این حراج‌ها ادامه حضور هنرمندان ایرانی در عرصه اقتصاد هنر است که از سال ۲۰۰۶ از دوبی شروع شد. با حراج کریستی در دوبی، ایرانی‌ها و آثارشان به بازارهای جهانی معرفی شدند و خرید و فروش کارهایشان رقم خورد. به تبع، دست‌اندرکاران حراج تهران که خود از مشاوران حراج کریستی دوبی هستند به این فکر افتادند که یک حراج وطنی راه‌اندازی کنند. حراج تهران توانست پاسخی به این درخواست باشد و خریداران داخلی به خرید و فروش آثار هنری میل پیدا کردند تا آثار هنری ایران، از این طریق به دنیا معرفی شود. حراج تهران توانسته در این چند سال به یک ثباتی برسد. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حراج هنری که استاندارد یک حراج است، برپایی آن در زمان مشخص است. معمولاً حراج‌های دنیا یک یا دو بار در سال، و در ماه و حتی روز مشخصی برپا می‌شوند. این ویژگی شامل حراج تهران هم می‌شود. البته اول سالانه بود و الان مدتی است که در سال دو بار برپا می‌شود.

شباهت حراج تهران به حراجی دوبی

نویسنده کتاب «سرگذشت نقاشی در ایران» در پاسخ به این پرسش که حراج تهران تا چه اندازه به استانداردهای جهانی نزدیک است، گفت: حراج تهران از نظر برگزاری، شرکت خریدارها و مجموعه‌داران و ارائه آثار، بیشترین شباهت را به حراج‌های مطرح جهانی دارد. برای مثال، شباهت بسیار زیادی به حراجی مثل کریستی در دوبی دارد و به استانداردهای جهانی خیلی نزدیک است. دلیلش این است که مدیرش با این حوزه آشناست و خود در حراج کریستی مشاور بوده است.

تمرکز حراج تهران بر هنر مدرن و معاصر

وی درباره دلیل تمرکز حراجی تهران روی آثاری خاص، گفت: حراج‌ها به انواع و اقسام شاخه‌های مختلف هنری تقسیم شده‌اند. ما حراج آثار مدرن، کلاسیک، سنتی، فرش، سرامیک و … داریم که در دنیا هم همین‌طور است. از ابتدا حراجی تهران، مربوط به آثار هنری مدرن و معاصر بوده است. وقتی می‌گوییم مدرن یا معاصر بنابراین دیگر معرق، منبت، سرامیک و… را شامل نمی‌شوند. البته این تقسیم‌بندی هم صحیح است. یک حراج باید کاملاً تخصصی باشد. اینکه در یک حراجی بتوان همه نوع اثری را مشاهده کرد، مزیت محسوب نمی‌شود، در واقع چنین ویژگی نقص حراج است. بنابراین حراج تهران تاکنون تمرکزش روی هنر مدرن و معاصر بوده و از این نظر کار خلاف استانداردی نمی‌کند. مثلاً در یک حراجی آثار سرامیکی می‌گذارند و دیگر کنار آن اثر مدرن نمی‌گذارند. این یک مسئله طبیعی و مطابق با استاندارد جهانی است و نمی‌توان به عنوان نقص به آن نگاه کرد.

تفاوت حراجی‌ها

براتی درباره عدم حضور برخی از رشته‌ها در حراج تهران، عنوان کرد: در حراج باران نوع آثاری که ارائه می‌دهند، نسبت به حراج تهران تفاوت دارد یا در حراج ملی یک سری آثار سنتی‌تر را به نمایش می‌گذارند. اما در حراج تهران چیزی به اسم سنتی وجود ندارد، مگر آثار کلاسیک که البته نمی‌توان آنها را سنتی محسوب کنیم، بلکه پیش‌زمینه آثار مدرن هستند، مثل آثار کمال‌الملک یا حتی آثاری از دوران قاجار. مدیران تصمیم گرفتند حراج تهران را به حراج معاصر و مدرن و کلاسیک تقسیم کنند. یعنی مدرن و کلاسیک را کنار یکدیگر قرار می‌دهند. شاید این‌گونه بهتر بود که مدرن و معاصر در یک بخش باشند و کلاسیک در بخش دیگر. حتماً این سلیقه مدیر حراج بوده است.

حراجی‌ها و رونق بازار کار هنرمندان تجسمی

این نویسنده با اعلام اینکه هنرهای تجسمی نزدیک‌ترین هنر به زندگی روزمره است، درباره اقتصاد هنرهای تجسمی و تأثیر حراج تهران بر آن گفت: بر خلاف این تصوری که ما فکر می‌کنیم حراج برای یک قشر خاصی است، این‌گونه نیست. ما دو بازار داریم. بازار اولیه و ثانویه. گالری‌ها به‌عنوان بازار اولیه و حراجی‌ها به عنوان بازار ثانویه محسوب می‌شوند. هنرهای تجسمی نزدیک‌ترین هنر به زندگی روزمره است. یعنی نقش خیلی تنگاتنگی با زندگی روزمره مردم دارد. برخی فکر می‌کنند تابلو یا یک اثر هنری، کالای غیرضروری است، اما این‌طور نیست. هنر تجسمی در متن زندگی مردم نقش دوانده که تقریباً برای همه هم محسوس شده است. نکته‌ای که گاهی فراموش می‌شود این است که تا قبل از پیوستن به داستان مارکت جهانی و حالا هم مارکت هنر، یعنی تا قبل از سال ۲۰۰۶، امور معیشت هنرمندان به سختی می‌گذشت؛ حتی هنرمندان درجه یک و مطرحی که الان در حراج تهران یا حراج‌های دیگر که آثارشان خوب می‌فروشد، با مشکلات اقتصادی درگیر بودند. مدعی نیستم که همه قبل از این اتفاق شرایطشان اسفبار بود، اما وضعیت زندگی و معیشتشان خیلی جالب نبود. این حراجی باعث شد هنرمندانی که در آن شرکت می‌کنند یا حتی کسانی که در این حراجی‌ها شرکت ندارند، بازار کارشان رونق پیدا کند.


سر شاعر اثر پرویز تناولی به قیمت سه میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان به فروش رفت

اگر این حراجی برپا نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟

«امسال سایه بد اوضاع اقتصادی بر همه چیز محسوس است. اگر بخواهیم خیلی منطقی نگاه کنیم، حراج امسال، یک حراج کم‌فروغ بود؛ حتی با در نظر گرفتن این نکته مهم که مجموع فروش حراج قبلی را تقویت می‌کرد. در حراج قبلی تهران که تیر پارسال برپا شد، همه آثار حدود سی میلیارد تومان چکش خوردند. اما امسال همه آثار ۴۲ میلیارد و خرده‌ای به فروش رسیدند. متأسفانه خیلی از خریداران عمده حراجی قبلی، ایران را ترک کردند. در حال حاضر بهتر از هنر هیچ چیز نمی‌تواند بفروشد. ما در همه زمینه‌ها یک بی‌رونقی و کسادی را شاهد هستیم.»

درخشش هنرمندان زن در حراج امسال تهران

براتی در پایان افزود: حراج تهران باعث شده هنرمندانی که در حراج حضور داشتند یا خارج از آن فعالیت دارند در درازمدت به طور مساوی منتفع شوند، یعنی مارکت و قیمت آثارشان بالا رفته است. وقتی حراجی بر پا می‌شود، خریدارها به جنب و جوش می‌افتند که سراغ هنرمندان بروند و آثارشان را بخرند. همین باعث رونق هنر می‌شود و گالری‌دارها به تقلا می‌افتند. دو نکته مهم درباره حراج امسال وجود دارد. یکی از آنها شکسته شدن رکورد فروش آثار استاد فرشچیان و رسیدن به رقم ۲ میلیارد تومان به رغم سایه بد اوضاع اقتصادی بود و نکته دوم اینکه آثار هنرمندان زن مانند لیلی متین‌دفتری، منیر فرمانفرماییان، بهجت صدر و … در حراجی امسال خیلی خوب درخشیدند.»

گفت‌وگو از هنگامه ملکی