تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۶

تهران-ایرناپلاس- کمال تبریزی در حالی فیلم «ما همه با هم هستیم» را در اکران عید فطر امسال روی پرده برد که هنوز حواشی مربوط به آخرین اثر او یعنی فیلم «مارموز» فراموش نشده بود.

نخستین حاشیه «ما همه با هم هستیم» بدون شک همین نامش است. این عنوان جای هیچ تردیدی را باقی نمی‌گذارد که فیلمساز خواسته با به‌کارگیری این شعار اعتراضی سیاسی شنیده شده در چند سال قبل، مخاطبان سینما را کنجکاو کند یا شاید هم می‌خواهد با یک نگاه تمسخرآمیز به روایت آن بپردازد. تبریزی که در داستان و محور اصلی آثار اخیرش، رگه‌هایی از سیاست به همراه بهره‌گیری از شعارهای پوپولیستی سیاسی به چشم می‌خورد، این‌بار یک اثر سینمایی نمادین را کارگردانی کرده است؛ اثری که توسط دو فیلمنامه‌نویس جوان و تازه‌کار نوشته شده است.

فیلمنامه از خط داستانی خوبی برخوردار است، یعنی می‌توانیم «ما همه با هم هستیم» را دارای قصه یک خطی پیوسته بدانیم؛ البته این پیوستگی تنها در خط قصه آن وجود دارد، اما در جریان روایت و پردازش آن با عکسش مواجه می‌شویم. مخاطب، خلأهای بسیاری را حس می‌کند و همواره منتظر و چشم به راه پر شدن این جاهای خالی است. مطرح شدن این همه پرسش و معما تا لحظه آخر و نرسیدن به پاسخ این ابهامات، مخاطب را خودبه‌خود از این فیلم و هزینه‌ای که پرداخت کرده، ناراضی می‌کند. مسلماً این همه جای مبهم و سؤال‌برانگیز در اثری که تم کمدی دارد، نوعی بی‌سلیقگی و مقابله با مخاطب عامی است که در تبلیغاتش با دو جین بازیگر سرشناش و ستاره که اکثر آنها هم سابقه بازی در آثار کمدی دارند، مواجه می‌شود. علاقه‌مندان سینمارو، انتظار شوخی و خنده زیادی از «ما همه با هم هستیم» دارند؛ شوخی و خنده‌ای که به‌ندرت شاهدش هستیم. مسلماً نویسندگان و کارگردان ممکن است پاسخ بسیاری از این ابهامات را داشته باشند، اما چرا کسی که هزینه کرده و به سینما آمده، باید تا لحظه پایانی همچنان با خود کلنجار برود و دست‌آخر هم به هیچ پاسخی نرسد.

حضور یک جوان معتاد، زنی که فیلمی آبروبر از او منتشر شده، تا کارگردانی که سیمرغی نگرفته، پزشکی که باعث مرگ فیلمساز مطرح ایرانی شده و خلبانی که یک‌بار هواپیمایش سقوط کرده، در یک هواپیما که همگی قصد خودکشی دارند، مخاطب را با فیلمی انتقادی و اجتماعی که نگاه اعتراضی دارد، مواجه می‌کند. اما این اشارات آشکار و پنهان چه پیامی را به مخاطب می‌خواهد ارائه کند؟ فیلم، از طرفی ارجاعات سیاسی فانتزی بی‌حد و اندازه‌ای دارد. گریم بازیگران، فضای اتاق بازپرس، دستگاه دروغ‌سنج و از همه مهم‌تر، صحنه پایانی فیلم، مبتنی بر نگاه فانتزی کارگردان است. ضمن اینکه نوعی سردرگمی را در این فیلم شاهد هستیم؛ سردرگمی که در حین نگارش و پردازش اتفاق افتاده و کاملاً مشهود است. این آشفتگی از اینجا به وجود می‌آید که عوامل فیلم خواسته‌اند همه ابعاد را در این اثر سینمایی حفظ کنند؛ از گیشه گرفته تا نگاه انتقادی به جامعه تا بُعد فانتزی و روشنفکرانه. ردپایی از همه این وجوه در این اثر دیده می‌شود، اما نه‌تنها هیچ کمکی به وحدت این فیلم سینمایی نمی‌کند، بلکه به سردرگمی و آشفتگی بیشتر که در شخصیت‌های این اثر کاملاً دیده می‌شود، کمک کرده است.

البته کمال تبریزی کارگردان این فیلم در دفاع از فیلمش گفته: «من فکر می‌کنم برخی دوست ندارند سینما رشد کند، دوست ندارند تنوع در سینما باشد و دوست ندارند که تجربیات تازه در سینما به وجود بیاید.»

به هر حال، همه کسانی که در هواپیمای «ما همه با هم هستیم»، سقوط می‌کنند دستان کمال تبریزی، نویسندگان و همه عوامل این اثر را گرفته و آن‌ها را در این سقوط خود شریک کرده‌اند؛ سقوطی که البته هنوز مشخص نشده دستان سرمایه‌گذار نورس سینما هم در میان آن‌ها وجود داشته یا خیر.