از تفسیر ذوقی تا مبنای فقهی
چندی است برخی فعالان شبکههای مجازی پس از برگزاری مراسمهای نماز جمعه و امثال آن، دست به تاویل و تفسیرهایی از حاشیه این مراسم میزنند و یکی از مهمترین مصادیق این حاشیهنگاری سلاحی است که ائمه جمعه به آن تکیه میزنند و نتیجهگیریهای خاص و نمادینی که از این سلاحها میکنند. این افراد با تفسیر سلاحی که خطیب جمعه آن را به دست میگیرد، آن را نشانهای از جهتگیریها و بهنوعی حاوی و حامل پیامهای سیاسی میخوانند. اما پرسش اینجاست که اساساً تکیه زدن بر سلاح و تفسیر آن تا چه اندازه مبنای فقهی دارد؟ و آیا اساساً در سنت فقهی چنین وجوه نمادینی در این خصوص تعریف شدهاست؟
عصا یا شمشیر؟ منابع اسلامی چه میگویند؟
حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، از اساتید دروس خارج فقه حوزه، اخیراً در یادداشتی با عنوان «چرا سلاح در دست خطیب؟!» به این موضوع پرداخت و این پرسشها را مطرح کرد: «آیا این سنت: بهمعنی آمادگی دفاعی امام است تا در حین خطبه از امنیت برخوردار باشد؟ یا بهمعنی آمادگی رزمی مسلمانان بوده و نماد پیوستگی جهاد و صلاه است؟ یا سلاح نماد قدرت در کنار نماد منطق و کلام در خطبه است؟» وی در ادامه با اشاره به منابع اسلامی مدعی میشود که هیچکدام از این حدسها و احتمالات اعتبار ندارد و اساساً قضیه چیز دیگری است. «مدرک این مساله اولاً سیره نبوی و سپس برخی روایات اهل بیت است. ولی در این منابع بهدست گرفتن شمشیر مطرح نیست. شیخ طوسی میگوید: پیامبر (ص) در هنگام خطبه به چیزی تکیه میکرد مانند عصا یا کمان یا شمشیر (المبسوط، ج ۱، ص ۱۴۸). ولی در منابع ما ذکری از تکیه بر شمشیر دیده نمیشود. در روایت امام صادق (ع) هم وارد شده که امام بر کمان یا عصا تکیه کند: «یتوکا علی قوس او عصا» (وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۳۴۱). البته علامه حلی و محقق کرکی و محقق حلی و بسیاری دیگر هم نقل کردهاند که پیامبر در حالیکه بر چوب دستی تکیه داشت، خطبه میخواند. هیچیک از این بزرگان بهدست گرفتن شمشیر و سلاح را به رسول خدا نسبت ندادهاند.»
اودر ادامه یادداشت خود اشاره میکند: «نصوص فوق نشان میدهد که آنچه برای امام در خطبه مستحب است، در دست داشتن چیزی است که بتوان بر آن تکیه کرد. پس اساساً «سلاح» در اینجا موضوعیت ندارد و «وسیله قابل تکیه و اعتماد» موضوع است.»
نظر مراجع تقلید و پایگاههای حوزوی
مراجع تقلید نیز در دست داشتن وسیلهای که امام جمعه بر آن تکیه کند را امری مستحب میدانند. آیتالله ناصر مکارم شیرازی در خصوص امور مستحب خطیب جمعه به این نکته اشاره دارد: «خوب است به رجاء مطلوبیّت، امام و خطیب جمعه در زمستان و تابستان، عمّامه داشته باشد و ردایی بپوشد و خود را بیاراید، تمیزترین لباسهای خود را بپوشد و بوی خوش به کار برد، بهطوری که با وقار و سکینه باشد. قبل از خطابه، هنگامی که موذّن اذان می گوید، او بر منبر نشسته باشد تا اذان به پایان برسد و خطبه را آغاز کند. هنگام صعود بر منبر خطابه، روبه روی مردم بایستد و سلام کند، و مردم نیز با چهره های خود از او استقبال کنند و به چیزی از قبیل اسلحه یا عصا تکیه کند.»
مرحوم آیتالله اراکی که پیش از انقلاب نیز سابقه خطیب نماز جمعه را در کارنامه داشت، در رساله عملیه خود در این باب (مساله ۱۴۹۴) میگوید: «مستحب است برای خطبه بالای منبر برود یا بر مکان مرتفعی بایستد و بر عصا و مانند آن تکیه کند و در حال خطبه باید ایستاده باشد».
مرکز مطالعات و پاسخ به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به این پرسش که «چرا امام جمعه در حال خطبه ها اسلحه به دست می گیرد؟» مینویسد: «نماز جمعه، یک فریضه عبادی تنها نیست، بلکه حاوی ابعاد گستردة اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، چنان که جلوهگر شکوه، عظمت، قدرت و صلابت دین اسلام می باشد. از همین رو، شرایط و نحوة اقامة آن با سایر نمازها متفاوت است، و دارای واجبات و مستحبات خاص خود است. یکی از مستحبات آن این است که امام جمعه در حال خواندن خطبهها یا سلاح بدست بگیرد. یا به عصا و یا کمانی تکیه نماید.»
سایت اسلام کوئست منتسب به آیتالله هادوی تهرانی هم در پاسخ به اینکه «چرا امام جمعه با تکیه بر سلاح نماز میخواند؟» نوشته: اولاً: این حکم الزامی نیست؛ یعنی از واجبات نیست، بلکه مستحب است. ثانیاً: این استحباب، اختصاص به اسلحه ندارد، بلکه تکیه بر عصا نیز کافی است. اما در مورد دلیل و فلسفهی این حکم استحبابی چیزی در روایات ذکر نشده است. ممکن است فلسفه آن نشان دادن آمادگی کامل امام جمعه و نمازگزاران برای حضور در تمام صحنههای دفاع از اسلام، بویژه پیکار و جهاد باشد؛ یا نشانهی شوکت و عظمت اسلام باشد؛ چنانکه ممکن است عصا برای حفظ و کمک به خطیبی باشد که باید مدتی در حال ایستاده خطبه میخواند.
سلاح، نمادی از قدرت؟
حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی سلیمانی، امام جمعه سابق زاهدان در این خصوص به ایرناپلاس گفت: «تعبیری که از امام جمعه در روایات وجود دارد، تعبیر «امیر» است. در مقابل، تعبیری که از امام جماعت در روایات وجود دارد، تعبیر «سفیر» است. امام جماعت نقش وساطت بین مردم و خدا را در انجام عبادات دارد. درصورتیکه امام جمعه، نقش وساطت بین مردم با حکومت و خدا را در انجام امارت دارد. امارت متکی بر قدرت است، درحالیکه سفارت متکی بر قدرت نیست و بر پیام و واسطه فیض بودن اتکا دارد».
وی افزود: «بر همین اساس امام جمعه باید متکی بر یک تکیهگاهی باشد. البته فقط سلاح مدنظر نیست. میتواند بهجای سلاح، عصا در دست داشته باشد. اما عصایی که بهنوعی نماد قدرت قلمداد شود. بنابراین باید آن چیزی که در دست امام جمعه است، نماد قدرت باشد. چراکه امام جماعت امیر نمیتواند قلمداد شود، مگر از موضع قدرت.»
خطاهایی که مرتکب شدهایم
سروش محلاتی در ادامه مطلب خود با بیان اینکه «درباره سلاح بهدست گرفتن خطیب دچار چند اشتباه شدهایم» میافزاید: بهدست گرفتن سلاح در حال خطبه در منابع حدیثی ما ریشهای ندارد و دلیل معتبری بر اینکه پیامبر هم در خطبه شمشیر بهدست بودهاند، نداریم… دست گرفتن شمشیر یا عصا فاقد پیام سیاسی است و بهمعنی آن نیست که خطیب بهعنوان جهاد و مبارزه به میدان آمده… برداشت سیاسی از شمشیر خطیبان جمعه، استفاده نابجایی است که توسط برخی فقیهان نزدیک به حکومتها مطرح شده و به ما هم سرایت کرده است. مثلاً قاضی نعمان مصری که از حواشی دولت اسماعیلی بود میگوید: همراهی بیان و شمشیر در خطبه متضمن این پیام به مخالفان است که اگر دعوت را نپذیرید نوبت شمشیر میرسد (تاویل الدعائم).»
تاسی به فقه یا برداشتهای ذوقی؟
با این وصف، اقوال و متون فقهی نوعاً از استحباب این امر حکایت دارند و برخی متون نیز برداشتهایی درباره علت این استحباب احتمالی بیان کرده اند. بعد از انقلاب اسلامی، این برداشت بوده که فقه بر مناسبات کشور حاکم است، این امر باید در همه شئون و امور جاری باشد، در غیر اینصورت در برخی موارد، عمل به تفسیرهای ذوقی و غیرمستند، آیا نمیتواند نشانگر نوعی بدعت باشد؟