قم- ایرناپلاس- تبعیض در جامعه طبقاتی نمودهای مختلفی دارد که با آنها می‌توان فاصله طبقاتی را تشخیص داد. مثلاً از حرکت خودروهای کم قیمت تا مانور خودروهای بسیار گران قیمت در خیابان‌ها می‌توان اختلاف طبقاتی را حدس زد.

تفاوت باورنکردنی وضع مسکن در جنوب شهر و شمال شهر، یک نماد دیگر است. ولی در جامعه دینی «چگونگی برگزاری مناسک دینی» نیز می‌تواند از امتیاز طبقاتی حکایت کند. مثلاً معاویه طی بخشنامه‌ای به یکی از استاندارانش نوشت که اجازه نده غیرعرب‌ها در "صف اولِ" نماز جماعت بایستند: "و لا یتقدم احد منهم فی الصف الاول اذا حضرت العرب" در حاکمیت معاویه حتی برگزاری نماز هم مصون از امتیاز طبقاتی نبود.


این گونه شیوه‌ها جماعت مسلمین را در نمازهای عید و جمعه و یومیه از فلسفه اصلی آن تهی می‌کند و آن را کالبدی بی جان می‌سازد. باید جماعت‌های روز عید همانند مناسک حج، تشخص‌های اعتباری را از مسلمانان گرفته و آنان را بدون تمایز ثروت و قدرت در کنار هم قرار دهد. در این اجتماعات صفوف جماعت آمیخته‌ای از همه اقشار و طبقات است و هر گونه تمایزی را محو می‌کند.


متاسفانه برخی جماعت‌هایی که توسط حکومت‌ها برگزار می‌شود، جامعه طبقاتی را تداعی می‌کند. مثلاً در این نمازها، غالباً "صف اول" اختصاص به دولتمردان و امیران عالی‌رتبه و امثال آنها دارد. و "اصحاب قدرت" یک قدم جلوتر از دیگران می‌ایستند. این صف از قبل "قُرُق" می‌شود و اَحَدی از مردم عادی و بلکه مسئولان درجه دوم در آن راهی ندارند. در این صف تا وقتی که شخصیت‌ها دارای منصب حکومتی اند، جای ویژه دارند و پس از برکناری باید جای خود را به روسای جدید داده و در صفوف متاخر قرار بگیرند. چه اینکه شخصیت‌های دیگر مجاز به حضور در این صف نیستند!


آیا چنین جماعتی با الگوهای اسلامی سازگار است؟ از نظر اسلام، هیچ امتیاز حکومتی و یا امتیاز مالی ملاک تقدم در جماعت نیست و تنها "اهل فضل" در صف اول تقدم می‌یابند تا اگر امام در حین نماز دچار اشتباه شد، خطای او را بازگو و تصحیح کنند. فقها بالاتفاق بر تقدم "اهل فضیلت" فتوای داده اند (مدارک الحکام ۳۴۴/۴ جواهر الکلام ۲۶۴/۱۳) و مستندشان روایتی است که مشایخ ثلاثه از امام باقر (ع) نقل کرده اند که حضرت فرمود: باید صاحبان عقل و خرد به امام نزدیک باشند تا اگر امام دچار فراموشی یا خطا گردید او را آگاه کنند: لیکن الذین یلون الامام اولی الاحلام و النهی منکم فان نسی الامام او تعآیا قوموه (الکافی ۳۷۲/۳)


اینک پرسش ما این است که آیا در جمهوری اسلامی بناست فقه جدیدی برای تقدم اصحاب قدرت بر اصحاب فضیلت نوشته شود؟ و آیا نباید نگران بود که نماز جماعت که «نماد توحید» است به «نماد تبعیض» تبدیل گردد؟


و آیا رواست درحالی که حق تعالی را «اهل الکبریاء و العظمه» می‌خوانیم، کبریایی و عظمت دیگری را به نمایش بگذاریم؟


*استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم