در آن روزها عظمت امر کشتن و هیبت آدمهای سیاسی و انقلابی سبب شد تا جامعه در شوک بزرگی فرو رود. شهرت جلالالدین فارسی انقلابی، عضو سابق مجلس خبرگان قانون اساسی، نامزد اصلی حزب جمهوری اسلامی برای اولین انتخابات ریاست جمهوری و دهها عنوان سیاسی و مذهبی دیگر مردم را واداشته بود که با حساسیت، دادگاه قتل کشاورز طالقانی را پیگیری کنند تا دریابند که دستگاه قضای جمهوری اسلامی درباره یکی از مهمترین آدمهای نظام چه تصمیمی میگیرد. در یکی از آن روزها روزنامه رسالت (بهعنوان تنها بضاعت رسانهای جناح راست) در یادداشتی به شایعات و گمانهزنیها و درخواستها برای اعدام این چهره انقلابی نزدیک به خود پرداخت و نوشت که این متهم یک انقلابی است که فلان کار را کرد و فلان منصب را در اختیار داشت و کلی حمایت دیگر.
دادگاه رسیدگی در غیاب اولیای دم برگزار شد. شایع بود که ترتیب اعزام آنها به زیارت حج داده شده بود. جرم متهم «قتل غیرعمد» تشخیص داده شد و علیرغم اعتراض اولیای دم، او از اتهام قتل عمد تبرئه شد و 27 سال است که مشغول زندگی است و هر از چند وقتی خبرنگاری را به کنج انزوایش میفرستند و او اتهامات متعددی درباره موسوی، کروبی، منتظری، امام موسی صدر و... مطرح میکند و در صدر تحرکات رسانهای اصولگرایان قرار میگیرد.
روز گذشته نیز محمدعلی نجفی، فعال اصلاحطلب دارای دهها عنوان علمی، سیاسی و اجرایی در کانون یکی از شوک برانگیزترین تحولات خبری قرار گرفت؛ قتل همسر جنجالی خود، خانم میترا استاد. کسی که گفته میشد با یک برنامه پا به زندگی این چهره سیاسی مشهور گذاشته است. با این همه، این چهره مشهور اصلاحطلب که مانند جلالالدین فارسی در معرض نامزدی ریاست جمهوری قرار داشت، روز گذشته همه سابقه سیاسی، علمی خود را در چند گلوله گذاشت و به قلب این زن تازه مشهور شده در فضای سیاسی و رسانهای ایران شلیک کرد و به زندگی او و عمر سیاسی اجتماعی (و احتمالاً زندگی خود) پایان داد.
طبیعی بود که این شوک خبری واکنش برانگیز باشد، اما برخورد برخی رسانههای اصولگرا و صداوسیما با این واقعه بهگونهای است که شائبههای یک سال گذشته پیرامون ازدواج و استعفای نجفی از شهرداری تهران را تقویت میکند. وطن امروز این موضوع جنایی را با شادمانی مستتر در تیتر و صفحه اول خود «شلیک به قلب اصلاحات» توصیف کرد و صداوسیما نیز در اقدامی منحصربهفرد، جلسه بازپرسی از متهم در آگاهی را نیز با کمترین فاصله زمانی روی آنتن برد. اگرچه برخی دیگر از رسانههای این جریان ترجیح دادند جانب انصاف را رها نکنند.
محمدعلی نجفی از هر طرف که به ماجرا نگاه کنیم، سرمایه از کف رفتهای است که ایران و جمهوری اسلامی در این مسیر هزینه کردند و در دادگاه (اعم از الهی و قضایی و در برابر افکارعمومی) باید پاسخگوی این عمل خود باشد، اما رفتار سیاسی و جناحی برخی محافل و رسانهها با اتفاقی که عواطف مردم ایران را جریحهدار کرده است، مصداق بارز این ضربالمثل ناب لری است که «گردو در خون برمیچینند.»
اینان که روزگاری به قلم اسلاف خود خواستار رأفت با جلالالدین فارسی مشهور بودند، به نظر میرسد در دامی افتادهاند که قاتلان را به خوب و بد و متعلق به ما و جناح مقابل ارزیابی میکنند که از این رهگذر «قاتل ما» اشتباه کرد و باید به سوابق انقلابی و مذهبی او توجه کرد و «قاتل آنها» نهتنها خودش، که جناح متبوعش نیز باید مجازات شوند. به هرحال، انتخاباتی پیش روست و فرصتها نباید از کف برود. (!)