در این سالها که به نادرست خود را برترین تیم آسیا لقب دادهایم، چرا نتوانستیم در ردههای باشگاهی و ملی از نوجوانان و جوانان تا امید و بزرگسالان عنوانی کسب کنیم؟ هر گاه باختیم زمین و زمان یا داور را مقصر دانستیم، اما خودمان هیچگاه مقصر نبودیم!
** نداشتن یک تمام کننده
ساعتی پس از باخت پرسپولیس مقابل پاختاکور، شایعهای مبنی بر دو کارته بودن سنجر کوواتف، دروازهبان پاختاکور مطرح شد که امید صعود به مرحله بعدی را در دل هواداران پرسپولیس زنده کرد. اینکه چه کسی این شایعه را بر سر زبانها انداخت و از این کار خود چه سودی عایدش میشد، بماند! بدون تردید با نگاهی دوباره به بازیهای پرسپولیس و استقلال در این رقابتها متوجه خواهید شد مشکل عمده این دو تیم نداشتن یک تمام کننده واقعی بود و نه چیز دیگر.
** تحلیل قوای جسمانی
پرسپولیس دو بازی پیاپی را به الاهلی و پاختاکور واگذار کرد و در هر دو بازی در وقت دوم تحلیل رفت. آنها در لیگ برتر هم سه بازی متوالی را با تساوی پشت سر گذاشتهاند. شاید بهتر است بگوییم فشردگی مسابقات لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا و نداشتن فرصت لازم برای ریکاوری و تحلیل قوای جسمانی از عمدهترین دلایل ناکامی پرسپولیس و استقلال بود. سازمان لیگ هم به دلیل برنامهریزی غلط بهعنوان یار دوازدهم حریفان عمل کرد و نهایتاً به ناکامی تیمهای ما منجر شد.
** برنامه غلط مسابقات
با مرور بازیهای این فصل متوجه ارائه برنامه غلط مسابقات از سوی سازمان لیگ خواهیم شد، چرا که آنها دوست دارند بگویند ما سر یک تایم بازیها را به پایان رساندیم و با اصرار فراوان و فشردگی محض مسابقات لیگ برتر را برگزار کرد. بدتر از این، برنامه جام حذفی است که مرحله نیمهنهایی آن بعد از پایان بازیهای لیگ برگزار میشود که در تمام لیگهای معتبر دنیا قبل از پایان رقابتهای لیگ قهرمان جام حذفی مشخص میگردد. بدتر از آن، سوپر جام بود که 48 ساعت قبل از برگزاری بازی سه بر صفر اعلام میشود و شما نمونهای مثل این را در هیچ کجای جهان حتی کشورهای جهان سوم نخواهید دید. معلوم نیست الگوبرداریشان از کدام لیگ مطرح جهان است!
** نزول فاحش
متأسفانه سازمان لیگ توجه کاملی به این مسائل ندارد و بدترین عملکرد خود را در این فصل ارائه داده است. برگزاری مسابقات لیگ برتر در فواصل چهار روزه و تداخل آن با پیکارهای لیگ قهرمانان آسیا، عملاً فشاری مضاعف به بازیکنان تیمهای حاضر در این مسابقات تحمیل کرد. اگر کمی واقعبین باشیم و با درایت و دید فنی به نمایش تیمهای پرسپولیس و استقلال دقت کنیم بهوضوح خواهیم دید که آنها در دور برگشت پیکارهای لیگ قهرمانان آسیا، رفتهرفته دچار نزول فاحش شده و در عرصه لیگ برتر هم، نتایج دور از انتظاری کسب کردهاند.
** خستگی و فشارهای عصبی
استقلالیها هم ابتدا به الهلال باختند و مقابل الدحیل به تساوی رسیدند تا از گردونه خارج شوند. شکست برابر پدیده هم باعث شد آبیهای پایتخت از قهرمانی دور شوند و باعث ایجاد جنجال و حواشی فراوان در اردوی آنان و سرانجام اخراج وینفرد شفر شد. مجموعه این عوامل حکایت از فشار بیقاعده به این دو تیم پرطرفدار پایتخت دارد. پرسپولیسیها در نیمه دوم بازی با پاختاکور نای دویدن نداشتند. علی علیپور، سیامک نعمتی، سیدجلال حسینی، محسن ربیعخواه و کمال کامیابینیا با آسیبدیدگی و تحمل رنج فراوان در برابر حریف ازبکستانی ظاهر شدند. استقلال هم مقابل الدحیل از گزند آسیبدیدگی و تحلیل قوای جسمانی رنج برد. صحبتهای فرهاد مجیدی و بازیکنان این تیم حکایت از خستگی و فشارهای عصبی به اساس تیم و طرفداران از تراکم مسابقات داخلی و خارجی دارد.
** اصلاح برنامهریزی
سازمان لیگ باید تقویم مسابقات داخلی را با رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا هماهنگ و بر اساس آن برنامهریزی میکرد. این رویه غلط آنها بهکرات به فوتبال باشگاهی و ملی ما لطمه زده و حذف دو نماینده ایران در دور مقدماتی گواهی بر این مدعا است. باید توجه داشت مجموعه اقدامات و سرمایهگذاری باشگاهها و تلاش فدراسیون فوتبال، در امر برگزاری مسابقات داخلی، باید به نحوی باشد تا تیمهایی قوی و هماهنگ بسازیم و حاصل آن را در بازیهای بینالمللی و ملی ببینیم، اما وقتی به این امر مهم توجهی نداریم و صرفاً به پر کردن تقویم و اجرای سرسری آن علاقه نشان میدهیم، طبیعی است که به بنبست میخوریم. فوتبال ما یکبار دیگر از بیبرنامگی و بیتدبیری مسئولان آن لطمه خورد! آیا برای سال بعد این نواقص مشهود در برنامهریزی اصلاح میشود؟
** راهکار اصولی
درد فوتبال ما به دانشآموزی شباهت دارد که اوقات مناسب سال را به بطالت گذرانده و در شب امتحان در پی راه علاج میگردد. فوتبال ما سالهای متمادی است که زمانشناسی و برنامهریزی اصولی را از یاد برده و در تنگناها در صدد یافتن یک راه چاره است. حوادث اخیر وجهه فوتبال ما را دچار خدشه کرده و حذف دو تیم پرسپولیس و استقلال از گردونه بازیهای لیگ قهرمانان آسیا هم مزید بر علت شده، اما به نظر عامل تمام ناکامیهای ما در فوتبال، گول خوردن با یک عنوان کذایی به نام رنکینگ است که میراث بهجای مانده از سوی کارلوس کیروش بوده و معلوم نیست چرا به دنبال یک راهکار اصولی نیستیم؟
** ناکامی عاید فوتبالمان
اگر بتوانیم در شروع فصل لیگ برتر، بازیها را در فواصل پنج روزه انجام دهیم و در زمانبندی دقت لازم صورت پذیرد، بدون تردید در انتهای سال با محدودیت زمانی مواجه نخواهیم بود. به خروجی لیگ نگاه کنید، جز ناکامی چیز دیگری عاید فوتبالمان نشده است. اصولاً خروجی لیگ را باید در نتیجه تیمهای ملی جستجو کرد. تیم ملی ما در جام ملتهای آسیا ناکام بود و چرا رنکینگ به فریاد فوتبال ما نرسید؟ مگر قطر در همین جام ملتها قهرمان آسیا نشد؟ این یعنی ما به اندازه قطر هم نیستیم. وقتی در تمام ردههای ملی ناکام میمانیم و با حذف پرسپولیس و استقلال ظرفیت ناکامیهای ما کامل میشود، مشخص است که یک جای کار میلنگد.
** تندیس بهترین کارگردانی فوتبال
این ضعف را باید در نوع برگزاری لیگ جستجو کنیم. سازمان لیگ تنها به فکر برگزاری مسابقه است و بههیچ عنوان به خروجی آن کاری ندارد! بههیچعنوان به فرهنگسازی روی سکوها فکر نمیشود و برای دریافت حق پخش تلویزیونی برای باشگاهها اقدام نمیشود. لیگ قهرمانان آسیا گالری لوکس فوتبال است، حتی شکیلتر و پر طمطراقتر از جام ملتهای آسیا، اما یک سؤال: آخرین بار کدام تیم ایرانی موفق به کسب این جام شده است؟ راستی آخرین بار چه سالی قهرمان جام ملتهای آسیا شدهایم؟
شاید اگر فوتبال سینما بود، میشد تندیس بهترین کارگردانی فوتبال را به سازمان لیگ کشورمان به خاطر این برنامهریزی داد!
تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۴۱
تهران- ایرناپلاس- درد این روزهای فوتبال ما، ناشی از خوابیدن زیاد در باد رنکینگ است. اگر این رنکنیگ اهمیت ویژهای داشت، ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و ... خود را در صف اول آن میدیدند.