هر زمان حادثهاي روي ميدهد، هر شخصي از ملت و دولت ايران، هر چه به لحاظ اطلاعرساني و كمك در توان دارد دريغ نميكند و فرهنگ كمك به همنوع و حفظ كشور همواره اولويت بوده است. ايرانيان داراي فرهنگ ملي مبتني بر همبستگي بالايي هستند كه در لحظات بحراني آنها را نجات داده است. اما تنها فرهنگ ملي، سرمايه اجتماعي بالا، دولتِ داراي سرمايهاي كه از پخش پول دريغ نميكند و مردمي كه هميشه در صحنه هستند و كمك ميكنند پاسخگوي غلبه بر بحرانهاي بزرگ نيستند. گاهي رويدادها ميتوانند نگرش ما را تغيير دهند و اصلاحاتي شكل دهند كه براي آينده كشور ضروري است.
**سياستهاي محيطزيست
آنچه كاملاً مشهود است بحران محيطزيست ايران است. رودهاي دائمي، درياچهها، تالابها و قناتها به سمت خشكي حركت كردهاند. كوير و دشتهاي بياباني در حال گسترش هستند و ريزگردها زندگي شهروندان را به هم ريخته است. مهار آب و سدهاي متعدد همسايگان، ورودي آب در رودخانههاي مرزي را كاهش داده است. افزايش مهاجرت به شهرها باعث حاشيهنشيني در مناطق پرخطر شده است. جنگلها، سواحل، كوير، كوهها و آبها كه منابع ملي است به دلايل توسعهاي و سرمايهاي مورد بهرهبرداري نادرست قرار گرفتهاند.
خاك، آب، جنگل، دريا، ساحل و كوه منابع ملي هستند و در سياستهاي كشور بايد اولويت داشته باشند. محيطزيست مسئلهاي تفنني مربوط به كشورهاي پيشرفته و طبقات بالا نيست بلكه مسئلهاي است فراگير و جهاني كه نيازمند سياستگذاري اولويتدار است. محيطزيست بايستي اولويت نخست سياست داخله و خارجه باشد و اين امر تنها از زمينههاي مديريتي، محيطزيستي، منابع طبيعي و اقتصاد و انرژي قابلحل نيست؛ چرا كه موضوعي سياسي است و سياستگذاري عمومي را ميطلبد.
**بودجه در امور زيربنايي و تكنولوژي
بحرانها نشان از ناتواني ما در زمينه تكنولوژي دارد. تكنولوژي البته نميتواند همه بحرانهاي طبيعي را مهار كند، اما آنچه در ايران مشهود است، ضعف دستگاهها و ابزارهايي است كه امكان آمايش و پيشبيني را فراهم ميسازد. حتي در پژوهشكدهها و دانشگاهها نيز دستگاهها و ابزارهاي ماهوارهاي و سنجش قديمي شدهاند. تعيين بسترهاي حادثهخيز، پيشبيني مسيرهاي عبور سيل، آمايش سرزمين، شبيهسازيها و پيشبيني هواشناسي نياز به تكنولوژي دارد.
گاهي تكنولوژيهايي كه روي تلفن همراه بهصورت عمومي براي همه شهروندان جهاني فراهم است، از تكنولوژيهاي سازماني تخصصي ايران در زمينه بحران پيشرفتهتر هستند. كاملاً مشهود است كه بودجه كشور بايد با اولويت در زمينه هلالاحمر، ستاد مديريت بحران، سازمانهاي تخصصي سيل و زلزله و ... هزينه گردد چراكه هرگونه كمكاري در زمينه تجهيزات و امكانات، بحراني ملي شكل ميدهد.
**هماهنگي سياستگذاري بحران
هرچه تعهد ملي، سرمايه اجتماعي و اقتصادي دولت و ملت بالا باشد نياز به سيستم و نظام هماهنگ سياستگذاري بحران است. در ايران هر نهاد و گروهي بسته به وظايف و ساختار سازماني در قالبهاي رسمي و مردمي براي كمك به شهروندان در زمان بحران حركت ميكند. اين نيرو و سرمايه اگر هماهنگ، برنامهريزي شده و با سياست واحد همراه نباشد، گونهاي رقابت و بينظمي را شكل ميدهد كه هميشه شاهد آن بودهايم.
سازمان مديريت بحران ستادي حرفهاي تشكيل ميدهد و پيش از وقوع بحران اقدامات لازم جهت شناسايي، آمايش، پيشگيري، اعلام خطر و حضور در بحران را انجام ميدهد. تمامي كمكها و اقدامات بايد از طريق يك نهاد و در هماهنگي كامل صورت گيرد كه منجر به بينظمي، موازيكاري و بيعدالتي نشود. نيروهاي مردمي، نهادهاي داوطلبانه، سازمانهاي نظامي و اجرايي بايد زير نظر يك نهاد فعاليت كنند. هرگونه حركت خيرخواهانه و متعهدانه و حتي تخصصي كه خارج از ستاد و شوراي اصلي باشد، سيستم را به هم ميريزد و تبعات منفي خلق ميكند. نظم، قانون، سلسلهمراتب و رعايت قواعد اساس هر سيستم است كه بدون آن فردمحوري بينظم و رقابتهاي موازي را شاهد خواهيم بود.
**سياست حرفهاي جامعه نمايشي
با ورود به عصر اطلاعات امكان خبررساني و پديده شهروندخبرنگار شكل گرفته است. ما در عصري زندگي ميكنيم كه امكان بازنمايي بهوسيله شبكههاي اجتماعي تقويت شده است و اين وضعيت ميتواند بحرانها را تقويت يا كنترل نمايد. نظام سياسي، مردم، گروهها، احزاب و جريانهاي داخلي و خارجي هر يك بر اساس قصديت سياسي تلاش ميكنند از هر حادثهاي بازنمايي خاص انجام دهند.
اين بازنماييها در مجموع به نفع كشور است، اما گاهي بينظمي و رفتارهاي نمايشي يا حتي انتقادات بيمورد امكان سياستگذاري را سلب ميكند. فيلتر شدن شبكههاي اجتماعي همانند تلگرام، فيسبوك، توييتر به نفع شهروندان نيست؛ چرا كه امكان اطلاعرساني را محدود ميسازد. همينطور فيلترينگ يوتيوب امكان ديدن فيلمهاي آموزشي و علمي براي شهروندان را كاهش داده است. از يكسو بايد شهروندانِ شيفته تكنولوژي اطلاعات را با تربيت رسانهاي و افزايش يادگيري به سمت تكنولوژي اطلاعات سوق داد و از سوي ديگر، امكان بهرهگيري از تكنولوژيهاي جهاني را سلب نكرد. سياست پيچيدهاي در مورد جامعه نمايشي در عصر اطلاعات لازم است كه باعث شكاف دولت و ملت و بازتوليد رفتارهاي رياكارانه يا تزريق يأس به جامعه نشود.
**خارج شدن از سياست ساده چپگرايانه
در آخر علاوه بر اينكه دولت بايد سياستگذاري دقيق انجام دهد و بهترين تكنولوژيها را جهت برنامهريزي و كمك به شهروندان اتخاذ كند در سطح سياستگذاري اجتماعي نيز بايد موضوع بيمه مسكن در دستور كار قرار گيرد. همانگونه كه بيمه ماشين و شخص ثالث فرهنگسازي شده است و دولت مسئول جبران خسارت تصادف نيست، در زمينه مسكن با توجه به اينكه سيل و بهخصوص زلزله هر 10 سال خسارات زيادي به بار ميآورند، لازم است بيمه مسكن اجباري شود.
آنچه دولت پرداخت ميكند همان بودجه شهروندان است؛ بهعنوان مثال خسارت سيل اخير 30 هزار ميليارد تومان است و در هر حادثه طبيعي دولت مجبور ميشود از صندوق توسعه ملي يا رديفهاي مختلف به خانهسازي و جبران خسارات بپردازد. اين هزينه ميتواند با برنامهريزي و سرشكن كردن آن براي همه شهروندان و تأمين بخشي از آن از سوي دولت از حالت غيرمترقبه خارج شود. بنگاه چپگرايانه گمان ميكند دولت از ملت جدا است، دولت سرمايه بيپايان دارد و همه موضوعات طبيعي و انساني را دولت بايد دخالت كند در حالي كه چنين نيست و با ايجاد رويه و نظام مشخص ميتوان قواعدي حاكم كرد كه كشور، دولت و ملت كمترين ميزان خسارت را متحمل شوند.
--------------------------------------------------------------------------
* عضو هيأت علمي گروه علوم سياسي دانشگاه فردوسي مشهد
نشريه وقايع اتفاقيه، دانشگاه فردوسي مشهد
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۵
تهران- ايرناپلاس- برخي رويدادها و حوادث ابعادي خارج از توان كشور دارند و بهراحتي قابل سياستگذاري نيستند؛ جنگ، وبا، سيل، زلزله، طاعون، شورش فراگير و خشكسالي موضوعاتي هستند كه طبيعي و خارج از اراده انسانها جلوه ميكنند و بشر بدون تكنولوژي و سياستگذاريهاي بلندمدت توان پيشبيني و كنترل آنها را ندارد.