او به این كه تمركز بر تبلیغات منفی و بزرگ كردن اشكالات است، منتقد است و با اشاره به شاخصهایی معتقد است در ایران، هیچ جای نگرانی نداریم.
**استراتژیهای انقلاب كارامد بود
ایرناپلاس: وقتی میخواهیم به آرمانهای انقلاب برگردیم و نسبتش را با الان بسنجیم و برنامهای برای آینده بریزیم، باید چهكار كنیم؟ به كدام سمت باید برویم؟ چه اولویتهایی هست كه هنوز به آنها پرداخته نشده؟
واعظ مهدوی: استراتژیهایی كه در انقلاب به كار گرفته شد، استراتژیهای بسیار كارامدی بود. عمدتا توسط رهبری انقلاب و به جای این كه برخلاف حركتهای مرسوم آن روز، مردم مقابل ارتش و نیروهای مسلح، بایستند، تلاش كردند آنها را به خودشان جذب كنند. شعار مشهوری كه آن روزها بود، این بود كه ما به شما گل میدهیم، شما به ما گلوله. در واقع گل در داخل لوله تفنگها میگذاشتند. این كار، بسیاری از سربازان، درجه داران و افسران نیروهای مسلح و ارتش را منقلب میكرد و بسیاری از آنها جزو مردم بودند. انقلاب همانطور كه اسمش است، مردم را منقلب كرد، مردم را پیوند داد. خود ارتش و نیروهای مسلح هم جزو این مردم بودند.
بعضی فكر میكنند این انقلاب در سال 57 رخ داد، یا بعضی فكر میكنند ظرف یك سال، این تحولات و تظاهرات رخ داد. این تصور غلطی است. در حقیقت انقلاب اسلامی، ثمره تجربه یكصد سال مبارزات مردم در دوره معاصر بوده است. مبارزاتی كه از حركت سیدجمال الدین اسدآبادی شروع شد، به مشروطیت منجر شد، حركات و تحریكات مرحوم مدرس را به دنبال داشت، تغییر رژیم و تحولاتی كه در تغییر حكومت قاجاریه به حكومت پهلوی اتفاق افتاد. بعدها، مبارزات مردم و مبارزات ملی در سالهای 1320 و حوالی آن رخ داد.
میرزا كوچك خان به نیروهای غیر اعتماد كرده بود، ولی مرحوم مدرس این اعتماد را نمیكند. در حقیقت از تجربه قیام جنگل پند میگیرد. در حركت ملی شدن صنعت نفت، ملت تجاربی میكند، جلو میآید. كودتا كه رخ میدهد، عقب نشینی میكند، تا این كه در سال 1357 از تمام تجربیات گذشته پند میگیرد و به صورت پیروزی بزرگ انقلاب در بهمن 1357 درمیآید.
در این تحركات، نقش رهبری حضرت امام، نقش بارز و چشمگیری بوده است. تصمیماتی كه امام در این مقاطع میگرفتند. تصمیمی كه در ساعت 4 بعداز ظهر روز 21 بهمن، امام گرفتند و گفتند من حكومت نظامی را لغو میكنم، یك تصمیم استراتژیك بود. واقعا مردم به خیابان ریختند. بعدها گفته شد كه توطئه بزرگی در كار بوده. یعنی اگر آن حكومت نظامی ساعت چهار و نیم بعد از ظهر روز یكشنبه 21 بهمن عمل میشد، انقلاب تا سالها سركوب میشد. یا قبل از آن، زمانی كه شریف امامی، نخست وزیر میشود. شریف امامی شخصی بود كه به روحانیت نزدیك است، با بعضی از مراجع ارتباطهایی دارد، رژیم امید این را داشت كه بتواند با روی كار آوردن شریف امامی، روحانیت را جلب كند. روزی كه شریف امامی حكم نخست وزیری را گرفت، دقیقا یادم است كه غروبش در مجلس ختمی كه ما رفتیم، همانجا روحانی مجلس گفت كه مردم با این حرفها سرشان كلاه نمیرود. قبل از این كه امام بیانیه را بدهند، خود مردم رد كردند. آگاهی مردم بسیار بالا بود، بسیار راجع به مسائل، هشیار بودند. با آمدن شاپور بختیار به عنوان یك چهره مبارز، امید این را داشتند كه نهضت، گول بخورد. همه این چالشها را نهضت، عبور كرد.
اما خواستهها و آرمانهایی هم در ذهن مردم شكل گرفته بود. بعضی از آرمانها به لحاظ تاریخی ایجاد شده بود و تكامل تاریخی پیدا كرده بود. از مهمترین آنها استقلال بود. مردم ایران، بالاخره مردم عزتمندی بودند، در طول تاریخ خود این ویژگی را داشتند و از وابستگی شاهان و رژیم نسبت به ابرقدرتها متاثر بودند. یك خواسته مهم، بازگشت به آرمانها و ارزشهای اسلامی بود. بالاخره رفتارهایی ایجاد شده بود، توسط خاندان پهلوی، توسط نزدیكان رژیم كه با باورها و هنجارهای مردم انطباق نداشت. از طرف دیگر، فقر و نابرابری بسیار گسترده بود و این هم، باز بسیاری از اشخاص را متاثر كرده بود. طبیعتا یك خواسته مهم این بود كه كشور ما بتواند از مواهب توسعه جهانی برخوردار باشد. عامل مهم دیگر، شاید بتوان گفت وضعیت روشنفكری دینی بود.
**بیشترین آرمان انقلاب بر مسائل اجتماعی استوار بود
انقلاب، بیشترین انگیزه و بیشترین آرمانش را بر مسائل اجتماعی استوار كرده بود. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، كمیته امداد حضرت امام تشكیل میشود برای پوشش فقرا، مستضعفان، یتیمها و كسانی كه فاقد درآمد هستند. فقرزدایی اولین اقدامی بود كه انقلاب شروع به انجامش كرد. دومین اقدام، شكل گیری جهاد سازندگی بود. جهاد یعنی رسیدگی به روستاها، جوانانی خودجوش جمع شدند و شروع كردند به كمك به مردم در روستاها، صحنههای خیلی زیبایی در آن موقع ایجاد شد. دانشجویان میرفتند، در همین مناطق جنوب تهران جارو میزدند، در روستاها گندم درو میكردند. آب لوله كشی میكردند، قناتها را لایروبی میكردند و اقدامات مختلفی برای محرومیت زدایی. سومین عامل، شكل گیری مسكن بود. خود حضرت امام، حسابی را كه به نام حساب صد امام مشهور بود افتتاح كردند. گفتند برای رسیدگی به مسكن مستضعفان، افراد داوطلبانه پول بریزند. بعدها این حساب، تبدیل به بنیاد مسكن شد و ساختار و سازمان پرداختن به مسكن روستائیان، مسكن فقرا و مسكن مستضعفان را دربر گرفت. یكی یكی همان اندیشهها، آرمانها و تفكرات، شروع به شكل گرفتن كرد. اندیشه استقلال سیاسی به صورت ارتباط با نهضتهای آزادی بخش و مجموعه فعالیتها و ارتباطهایی شكل گرفت كه بعدها منجر به تسخیر لانه جاسوسی شد. در واقع تسخیر سفارت آمریكا و گروگان گیری كادر سفارت توسط دانشجویان، یك حركت غیر دولتی بود، ولی تبلور همان روحیه استقلال خواهی و تنفر از وابستگی به ابرقدرتها بود كه البته شعلهور شد. زمانی كه دولت آمریكا شاه را پناه داد و دانشجویان احساس كردند حمایت از رژیم گذشته صورت میگیرد و به نوعی دخالتهای آمریكا قرار است ادامه پیدا كند، عكس العملش به صورت اشغال لانه جاسوسی رخ داد.
قبل از پیروزی انقلاب، كاركنان بانك مركزی، لیستی را از سرمایه دارانی دادند كه ارز و سرمایه خود را از كشور خارج كرده بودند. آن لیست هنوز هست و قابل استناد است. در آن مجموعه سرمایه داران ممكن است تك و توك آدمهای كارافرین و زحمت كشی هم بینشان وجود داشته، ولی قاطبه آنها آدمهایی بودند كه با رانت، با وام بانكی و با خروج ارز، خو كرده بودند.
ثروتها و اموالی كه خاندان سلطنتی داشتند، مصادره شد و در حیطه بنیاد مستضعفان قرار گرفت. همان موقع مدیریت انقلاب تصمیم گرفت كه این اموال در خدمت گروههای فقیر و كم درآمد قرار گیرد. و سایر موارد. اگر بخواهم بشمارم، لیست 20-30 موردی باشد، اقدامهایی كه در همان روزهای اول انقلاب صورت گرفت و هر كدام، به نوعی انعكاس تحركات، خواستهها و آرمانهایی بود كه در طول انقلاب شكل گرفته بود، كسانی كه آمده بودند و رژیم جدید، مدیریت جدید و حاكمیت جدید به نوعی جایگزین فرایندها و روندهای گذشته شد. به اعتقاد من در این آرمانها و این اقدامات، انقلاب گامهای بزرگی برداشت. به خصوص آن شعارهای اصلی، استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی را توانست به سمت تحققش گام بردارد. ممكن است تصمیمهایش بهترین تصمیم هم نباشد ولی خودش تصمیم میگیرد و كسی به او دیكته نمیكند. بلافاصله ساختارهایی برای شكل گیری و حضور مردم و تصمیم گیریهای مردم، با انتخابات شكل گرفت. تقریبا سالی یك انتخابات بزرگ در كشور انجام شد در 25 سال اول. الان تازه تلاش شده كه دو سال یكبار انتخابات باشد. همانطور كه عرض كردم، شعارهای اصلی انقلاب، متوجه همین حوزهها مثل فقرزدایی بود.
**رشد امید به زندگی از رژیم شاه تا جمهوری اسلامی
ایرناپلاس: موفق هم شد؟
واعظ مهدوی: گامهای بزرگی برداشته شد. اگر ما به گزارشهای جهانی مراجعه كنیم، به گزارشها و شرایطی كه در این حوزهها هست، اتفاقا میبینیم كه در اینها موفق شدیم. الان گزارشی از سازمان ملل پیش رویم است كه در مورد ایران، توسط برنامه توسعه ملل متحد تنظیم شده است، UNDP. در سال 1960 یعنی 20 سال قبل از پیروزی انقلاب، امید به زندگی در ایران 49.5 سال بوده است. در سال 1980 یعنی در آستانه انقلاب اسلامی، بعد از 20 سال امید به زندگی 51.2 سال محاسبه شده است، یعنی تقریبا دو سال امید به زندگی افزایش پیدا كرده است. وضعیت باسوادی بزرگسالان در 1960، 14.5 درصد بود كه در 1980 به 41 درصد رسیده است. یعنی 41 درصد فقط در این موقع باسواد بودند. درآمد سرانه در سال1960 مبلغ 1985 دلار بوده است، در سال 1980 به 4900 دلار، نزدیك به 5 هزار دلار رسیده است. درامد سرانه 2.5 برابر شده، ولی امید به زندگی 2 سال افزایش پیدا كرده است. این یعنی چه؟ یعنی این درآمد سرانه صرف بهبود زندگی مردم نشده است. تبدیل به بهداشت و درمان و سواد نشده. در حالی كه همین گزارش میگوید در فاصله 1980 تا 1988 یعنی 8 سال بعد از پیروزی انقلاب كه در آن جنگ، محاصره اقتصادی، كودتا و حركتهای ضد انقلاب بوده و حاكمیت و مدیریت هم بالاخره دچار مشكلات و چالشهایی بوده، امید به زندگی از 51.2 سال به 61.2 افزایش پیدا كرده است، یعنی 10 سال. در حالی كه درآمد سرانه در طول همین مدت از حدود 4967 دلار به 3700 دلار كاهش پیدا كرده است. یعنی از 5 هزار دلار به 3700 دلار. درآمد سرانه كم شده، چون تولید نفت كم شده. این افتخاری برای ماست. این یعنی همین سیاستها به كار گرفته شد كه بهبود شرایط زندگی مردم است.
** دوهزار میتسوبیشی برای واكسن روستاها
ایرناپلاس: شاخصها برای افزایش امید به زندگی در این گزارش چیست؟
واعظ مهدوی: طول عمر است كه محاسبه میشود. برای امید به زندگی یا Life Expectancy، یك شاخص مهم ارزیابی سلامتی و وضعیت زندگی افراد است. بخشی از آن به سیستم بهداشت برمیگردد. در طول همان سالهای اول پیروزی انقلاب، خانههای بهداشت ایجاد شد. شبكه بهداشت درمانی كشور شكل گرفت. در روستاها بهورز تربیت شد. مراكز بهداشت درمان روستایی تشكیل شد. همه اینها بعد از انقلاب و در دوره جنگ انجام شد. آن وقتی كه پیكان، ماشین عمده بود و لاستیك گیر خیلی اشخاص نمیآمد، مدیریت كشور، دوهزار میتسوبیشی آورد فقط برای روستاها كه برای واكسن میرفتند. زنجیره واكسن درست شد. برنامههای واكسن برای تمام كودكان روستایی ایجاد شد. شبكه بیمارستانی ایجاد شد. قانون طرح خارج از مركز نیروهای پزشكی تصویب شد و پزشكان به شهرستانها و مناطق دورافتاده رفتند. كسانی كه همسن و سال من هستند، به خوبی یادشان است، مستنداتش هست كه در تمام روستاها و شهرستانها پزشكان هندی، فیلیپینی بودند. پزشك ایرانی نبود. ظرفیت دانشگاهها بسیار افزایش پیدا كرد. در روستاها، مدارسی ایجاد شد و در همین فاصله، سواد تا سال 1988 به 61 درصد رسید و امروز میبینیم كه 93 درصد یا تقریبا 90 درصد سطح باسوادی ماست.
ایرناپلاس: اصلا دستاوردها غیر قابل انكار است. از افزایش سواد، بهداشت، احداث زیرساختها به رغم هشت سال جنگ، راهها... ساختارهایی كه از آن صحبت كردید و بعد از انقلاب شكل گرفته، متاثر از انرژیای بوده كه انقلاب آزاد كرده است.
واعظ مهدوی: و سیاستها. علت این كه درآمد سرانه در 20 سال قبل از انقلاب سه برابر میشود ولی امید به زندگی، دو سال افزایش پیدا میكند، و هشت سال بعد از انقلاب، از 1980 تا 1988، امید به زندگی ده سال افزایش پیدا میكند، سیاستهای اجتماعی بود كه این را هدایت كردد. یعنی سیاست اجتماعی انقلاب كه میگفت مواهب توسعه باید به روستاها برسد. این باعث شد انرژی در روستاها گذاشته شود. امكانات كشور به روستا برسد.
آن موقع یادم است كه وزیر بهداشت وقت دستور داده بود، میتسوبیشیهایی كه برای بهداشت میخریم، اگر در شهر بیایند جریمه كنیم. گفتند هیچ مدیر یا معاون وزیری حق ندارد سوار این متسوبیشیها شود. اینها فقط برای خدمات در روستاهاست. این یك ایدئولوژی و دیدگاه را نشان میدهد.
**رشد شاخص توسعه انسانی ایران، دو برابر میانگین جهان
ایرناپلاس: اما الان در شرایطی كه با شما صحبت میكنیم، همین هفته گذشته، سومین سلطان كاغذ بازداشت شد با 1800 میلیارد تومان گردش مالی.
واعظ مهدوی: به آنها میرسیم، ولی یك شاخص مهمی كه برای توسعه اجتماعی وجود دارد، شاخص بین المللی است كه تدوین كننده آن هم جایزه نوبل گرفت و از سال 2011، آقای آمارتیاسن، این شاخص را مقداری هدایت میكند، آن را عبدالسلام ایجاد كرده بود، شاخصی به نام شاخص توسعه انسانی. این یك شاخص تركیبی است از امید به زندگی، سواد، درآمد سرانه. یعنی اقتصادی، بهداشتی و سواد است. این شاخص بین صفر و یك است و هر چه به یك نزدیكتر شود بهتر است. در سال 1960، 0.562 بوده است. در سال 1980، 0.566 بوده است. یعنی 0.004 در طول 20 سال، این شاخص رشد كرده است. در فاصله 1980 یعنی اول پیروزی انقلاب تا 1988 یعنی حدود سال 1367 كه دوره جنگ و دوره دولت اول انقلاب هم بوده، از 0.566 به 0.646 رشد میكند. یعنی بیش از 0.080 رشد میكند. یعنی 4 واحد در طول 20 سال، 80 واحد در طول 10 سال. این یعنی كارایی، مدیریت، توجه به مستضعفین و مناطق محروم، این یعنی بهبود كیفیت زندگی، توسعه انسانی.
وقتی افرادی بیمار نشوند، هزینههای خود را میتوانند جمع كنند. چقدر بیماری هزینه دارد؟ وقتی فردی واكسن زده شود، فلج نشود، پدر و مادرش میتوانند از چرخه فقر خارج شوند. وقتی افراد باسواد شوند، میتوانند از چرخه فقر خارج شوند. سئوال اینجاست كه آیا این فقط در دوره دولت اول جنگ بوده است؟ البته شیب بالای بهبود توسعه انسانی ما، در دوره آقای مهندس موسوی و در دوره جنگ بوده. ولی باز هم ادامه پیدا كرده. در فاصله 1988 تا 1997، یعنی در طول 10-11 سال بعد، طبق همین گزارش از 0.646 به 0.690 رسیده است، یعنی در حدود 44 واحد دوباره رشد كرده است. باز مقایسه میكنم با 20 سال قبل از انقلاب كه 0.004 رشد كرده است. الان ما به 0.742 رسیدهایم. یعنی این شاخص ما امروز، 0.742 است. خود برنامه توسعه ملل متحد، در سایت UNDP است، ایران را سرچ كنید، آنجا بیان میكند در فاصله 30 سال گذشته، رشد شاخص توسعه انسانی ایران، دو برابر میانگین كشورهای جهان بوده است. پس سیاستهای فقرزدایی ما، دو برابر میانگین جهان كارایی داشته است.
ایرناپلاس: این روستایی كه توسعه پیدا كرده و نگران فلج اطفال بچهاش نیست، الان او هم به همین اطلاعات دسترسی دارد، مطالبات او دیگر به سادگی قابل پاسخگویی نیست. سئوال من این است كه در دهه چهارم انقلاب، با وجود این اتفاقات و این عملكرد خوبی كه اتفاق افتاده است، فرزند آن روستایی دیگر به این راحتی حاضر نیست سر زمین كشاورزی كار كند. پس جمهوری اسلامی برای ادامه حیات، ناگزیر است كه تغییراتی را بپذیرد، چون آدمها را توسعه داده است.
واعظ مهدوی: چرا ناگزیر؟ جمهوری اسلامی، جمهوری تكامل و رشد و ارتقا است. یك روز مسئله ما سواد بود، امروز مسئله ما استارت آپ است، امروز مسئله ما كارافرینی است. امروز باید جوانان و نسل جوان را به سمت كارافرینی و كارهای بزرگ پیش ببریم. بایستی ظرفیتهای بالا را بالنده كنند. یك روز مسئله ما این بود كه شكم مردم سیر شود. امروز مسئله ما این است كه تولید خودمان را مصرف كنیم. سیاستهای استقلال اقتصادی، سیاستهای تولید، سیاستهای علمی ما، بالاخره جامعه الان ما، نسل جوان تحصیل كرده بالنده پرنشاطی دارد. بله، الان افقهای شغلی بعضی از آنها، افقهای خیلی خوبی نیست. ولی پتانسیل و ظرفیت كارهای بزرگ در مردم ایجاد شده است، اتكا به نفس ایجاد شده است. الان شركتهایی هستند، اشخاصی هستند كه ظرف چند سال توانستند خیلی موفقیتهای بزرگی پیدا كنند. موفقیتهای ارزندهای پیدا كنند. كسانی كه با خلاف و فساد رشد میكنند، به خلاف آنچه متاسفانه جلوه میكند و به مردم گاهی القا میشود، اشخاص زیادی نیستند. اكثریت افراد ما، كارافرین هستند. اخیرا به منطقه ماهنشان رفتم، جایی كه در اوایل انقلاب كوچك بود. اخیرا شهرستانی شده است، 800 استخر پرورش ماهی ایجاد شده. بالاخره این ثروت ایجاد میكند.
ایرناپلاس: سئوالم را صریحتر میگویم. شما در تبیین شعارهای انقلاب، استقلال را گفتید، اسلامیت را گفتید ولی هیچ اشارهای به آزادی نكردید.
واعظ مهدوی: انتخاباتهایی كه در ایران انجام شد، سنبل و تبلور آزادی بود. الان در هیچ كدام از كشورهای منطقه، سطح آزادی مثل ما ندارند. كشورهای اطراف ما كدام است، امارات است، عربستان است كه در هزار سال گذشته یك انتخابات نداشته است. كویت است كه میبینید به محض این كه یك ذره افراد ناجوری انتخاب میشوند، مجلس را منحل میكنند. تركیه است كه در همین 40 سال، چند كودتای نظامی داشته است. پاكستان دموكراسی دارد ولی هر سه چهار سال، حكومت نظامی آمده، كل ساختار آزادی و انتخابات آنها را منحل كرده است. ما از این خبرها نداشتیم.
ایرناپلاس: هند و عراق چه؟
واعظ مهدوی: هند دورتر است، بله، هند یك دموكراسی بزرگ است. اگر نیروهای ایران به داد عراق نرسیده بودند، الان عراق، عراق داعش بود.
ایرناپلاس: اصلا نمیخواهم عراق را از این زاویه بگویم. از منظر آزادیهای سیاسی. البته فكر میكنم این كار ناصوابی باشد كه خودمان را با كویت و امارات و عربستان مقایسه كنیم. چون در هیچ كدام از این كشورها، انقلاب مشروطه در 110 سال پیش اتفاق نیافتاده.
واعظ مهدوی: خدا خیرت دهد، دقیقا میخواهم همین را بگویم. این ویژگی جامعه ایران بوده كه صد سال مبارزه كرده، صد سال بالا و پایین داشته تا این انقلاب پیروز شده است. انقلاب یك روزه نبوده است. بله، ما به همه همسایگان احترام میگذاریم.
ایرناپلاس: شرایط الان به نظرتان قابل دفاع است؟
واعظ مهدوی: بله، به نظر من شرایط موجود، ایرادهایی دارد، محاسنی هم دارد. محاسن شرایط موجود از ایرادهایش بسیار بیشتر است. مطلق، هیچ چیز نه خوب است و نه بد. ولی شرایط موجود، ایرادهایش از محاسنش خیلی كمتر است. درست است كه نارضایتی هست ولی رضایت هم هست. رفاه هم هست. الان بالاخره مقداری سطح رفاه مردم ارتقا پیدا كرده است.
زمانی مطالعهای را در تهران انجام میدادیم، برای این كه شاخص ثروت را در نظر بگیریم، گفتیم اگر بگوییم چه كسانی یخچال دارند، الان همه یخچال دارند. خانه همه، آشپزخانه دارد. فریزر را گرفتیم. سال 87 بود. الان دیگر نمیتوانیم آن را بگیریم. الان باید ماشین ظرفشویی را به عنوان علامتی كه همه دارند، بگیریم. این یعنی وضع زندگی مردم خوب میشود.
بنده سال 75، معاون وزارت بهداشت بودم. وقتی ما به وزارت بهداشت رفتیم، گفتند بیایید ببینید چه خبر است. 50 وام 5 میلیون تومانی گرفتهاند، مدیران وزارت بهداشت كه همه آنها جراح و متخصص و دارای شغلهای پر درامد هستند، 50 وام 5 میلیون تومانی با بهره 24 درصد در آن موقع گرفته بودند، پراید خریده بودند. گفتند آن موقع پراید ماشین تجملی است. پراید خریدن و پراید داشتن، یك ماشین تجملی بود. الان همه میگویند این پراید چیست؟ یعنی سطح زندگی و سطح درآمدهای خیلی بالاتر رفته است.
**مهمترین مشكل امروز ما، الگوی مصرف
ایرناپلاس: الان بزرگترین مشكلی كه میبینید و فكر میكنید باید رفع شود چیست؟
واعظ مهدوی: به نظرم مهمترین مشكل ما، الگوی مصرف ماست. یعنی امكانات ما رشد میكند ولی انتظارات ما با سرعت بیشتری از امكانات رشد میكند. هر وقت نسبت امكانات به انتظارات، بزرگتر یا مساوی یك باشد، رضایتمندی است. اگر كوچكتر از یك باشد، یعنی مخرج كسر، رشدش بیشتر از صورت كسر باشد، كوچكتر از یك باشد، نارضایتی ایجاد میكند. متاسفانه سرعت رشد انتظارات خیلی بالاست. یعنی اشخاص، خودشان را با سوئیس مقایسه میكنند. عیب ندارد، ولی باید مثل سوئیس هم كار كنیم. مثل سوئیس هم باید مالیات بدهیم. مثل سوئیس هم بایستی وظایف شهروندیمان را عمل كنیم. زیرساختهامان را باید شكل دهیم. انتظارات ما به نظرم از امكانات ما بیشتر است.
هنگامی كه جنگ پایان پیدا كرد، دلار شروع به كاهش پیدا كرد. متاسفانه بانك مركزی مداخلاتی انجام داد و جلوی كاهش نرخ را گرفت. در حالی كه امام رحمت الله علیه وقتی قطعنامه را پذیرفتند، گفتند جام زهر نوشیدم. به نظر شما قیمتها باید بالا رود یا پایین بیاید؟ باید بالا رود. در بحران اقتصادی، یعنی وقتی آقای ترامپ، برجام را پاره میكند، قیمتها بالا میرود، نگرانی ایجاد میشود. چرا دلار آن موقع پایین آمد؟ علتش آن بود كه انتظار عمومی، انتظار فعالان اقتصادی و كسانی كه وضعیت ایران را رصد میكردند، این بود كه كشوری كه توانسته جنگ را بدون بدهی اداره كند، توانسته بهداشتش را درست كند...
مننژیت در جنگها یك عامل شایع است. ما یك گزارش از مننژیت نداشتیم. یك نفر از گرسنگی نمرد، از سرما خشك نشد. این مدیریت كشور بود. انتظار عمومی بود كشوری كه جنگ را این طور اداره كرده، زمانی كه جنگ تمام شود ببینیم چهكار میكند. اگر ما آن الگوی مصرف را حفظ میكردیم، به سمت مصرف زیاد نمیرفتیم، ماشین خارجی وارد نمیكردیم و.. آن موقع همه گوشت گیرشان میآمد ولی موز نبود. یادم است سفری خودم رفته بودم، یك موز گرفتم و آمدم، بچههای ما 7-8 سالشان بود، موز را میدیدیند، با پوستش میخوردند. بلد نبودند. یعنی آنقدر هم نبود كه بدانند و پوست موز را كنده باشند. ماشین خارجی نبود، سرامیك ایتالیایی نبود، لوازم خانگی آمریكایی و آلمانی نبود. ولی حداقلها برای همه بود. اگر همان آهنگ را ادامه میدادیم و آن الگوی مصرف را حفظ میكردیم، 5 سال، ده سال با آن الگو میآمدیم، مخارج جنگ از بین رفته بود، توان اقتصادی در دوره سازندگی با همان الگو شروع میشد، خیلی از مسائلمان را حل میكردیم. الان هم خیلی از زیرساختهای ما شكل گرفته است.
ایرناپلاس: حالا نمیشود الگوی مصرف را تغییر داد.
واعظ مهدوی: چرا نمیشود؟ الان نگاه كنید، در كشورهای مختلف دنیا، سفرههایی كه ما میاندازیم نمیاندازند. این مقدار اسرافی كه ما میكنیم نمیكنند. الان متراژ خانهها در ژاپن چقدر است؟ در ایران چقدر است؟ ما ثروتمندتریم یا ژاپنیها؟ حتما آنها ثروتمندتر هستند. درآمد سرانه ژاپن بالای -35-40 هزار دلار است. ما به زور 12-13 هزار دلار باشیم. حتما آنها ثروتمندتر هستند ولی خانههایشان خیلی كوچكتر است. خانههای ما و این جور ریخت و پاشی كه در اقشار ثروتمند و پردرامد ما وجود دارد، آنجا نیست.
ایرناپلاس: اینها چند درصد هستند؟
واعظ مهدوی: درصدشان كم است ولی مقدارشان زیاد است. ما 70 میلیارد دلار واردات داریم، چرا؟ باز خودم یادم است كه معاون سازمان برنامه بودم سال 83، قانون بودجه به مجلس میبردیم و واردات 16 میلیارد دلار بود، مجلس نمیپذیرفت، میگفت 14 میلیارد دلارش كنید. چرا 70 میلیارد دلار داریم؟ این بیماری هلندی و مصرف غیر ضروری است. بسیاری از صنایع و كارخانجات ما، ورشكست شدند بر اثر واردات. ماشین خوب سوار شوید، حق مردم ماست ولی وقتی خودش تولید كرد، نه وقتی وارد میكند. با واردات، رفاه معنی ندارد. میگوید پارچه خوب و لباس خارجی میخواهیم بپوشیم. نه، ما تولید كنندگان خوبی داریم، هیچ دلیل ندارد. صادر كنندگان پوشاك یك بار با من جلسه گذاشتند، گفتند شما اجازه دادید تولید كنندگان تركیه، تولید كنندگان ایتالیایی و سایر تولید كنندگان به ایران بیایند. ولی دولت تركیه اجازه نمیدهد ما به تركیه برویم. محدود میكند، از تولیدات خود حمایت میكنند. اینها اشتباه است. یعنی ما وقتی 70 میلیارد دلار مصرف میكنیم، نتیجهاش این میشود كه تولیدكننده ما نمیتواند با تولیدكننده چینی و تولیدكننده كره كه تكنولوژی آن بالاتر است، رقابت كند. باید صنعتمان را حمایت كنیم، كمك كنیم، هموزن شوند. بعد بگوییم بروید رقابت كنید. ما سه میلیارد دلار ماشین وارد میكنیم. زین اسب وارد میكنیم. اینها منطقی نیست، اینها الگوی مصرف نادرست ماست كه هزینه ایجاد میكند. هزینه اینها را چه كسی میدهد؟ ظاهرش این است كه گروههای پردرامد و ثروتمند میدهند. اما هزینه عملا از جیب عشایر و روستایی و گروههای فقیر داده میشود. چون مصرف تقاضایی برای نرخ ارز ایجاد میكند، قیمت ارز را بالا میآورد، فشار مالی آن روی روستایی هم وارد میشود. اینها آن اشكالات ماست.
** تمركز بر تبلیغات منفی و بزرگ كردن اشكالات است
ایرناپلاس: تصور شما این است كه الان رضایت وجود دارد؟
واعظ مهدوی: نه، من نگفتم كه رضایت وجود دارد. من گفتم میزان موفقیتها و كاركردهای ما از مشكلاتمان خیلی بیشتر است. ولی متاسفانه، تمركز و توجه، تبلیغات منفی و بزرگ كردن موارد دارای اشكال است كه به عوامل مختلفی بستگی دارد و باعث میشود كه قسمتهای منفی، جلوی چشم مردم بیاید. لذا اگر با كسی صحبت كنید كه همه ناراضی هستند، این درست است. تلویزیون بی بی سی و voa، تا به حال یك برنامه از افتتاحیه دانشگاه ما نگذاشته است، بگوید یك كارخانه افتتاح شده، یك موفقیت انجام شده است. هر چه هست، موارد اشكالدار و تبلیغات خارجی است. صدا و سیمای ما، خودش یك عامل ایجاد روحیه منفی و تبلیغات منفی است. سیاست تبلیغاتی خیلی مهم است. در آمریكا هر روز تعدادی از اشخاص كشته میشوند، به دلیل آزاد بودن حمل اسلحه. یكی از اینها را تلویزیون پخش میكند؟ به شبكههای تلویزیونی آنها نگاه كنید. یكی را هم پخش نمیكند. خون نشان نمیدهند. كشتار نشان نمیدهند. تلویزیون ما همه جور كشتار و صحنه تصادف دارد. این كار، روحیه ملی را خراب میكند. دنیا این كار را نمیكند.
مثلا در انتخابات، هر رئیس جمهوری میآید، میگوید همه خراب است. رئیس قوه قضائیه میآید، همه خراب است. واقعا اینطور است؟ اینطور نیست. اشكال هم هست. ولی این قدر خراب نیست. ما این همه نیروی خدوم داریم. وزرایی داریم كه پیكان یا پراید در خانه دارد. آدمهای خیلی درستكار داریم. ولی یك آقای خاوری، سنبل میشود. ما چند نفر مثل خاوری داریم؟ آیا همه مدیریت ما مثل خاوری هستند؟ نیستند، آدمهای پاكی هستند كه در زندگی خود، یك ریال مال شبههدار نیاوردند. فداكاری میكنند، زحمت میكشند. شب تا صبح، صبح تا شب. همین اخیرا حتما شنیدید، همكار عزیز ما، دوست بنده در تصادف فوت كردند، مرحوم دكتر نوربخش روز پنج شنبه، در حال ماموریت اداری. این آدم، یك روز مطب نرفت. با این كه جراح متخصص باتجربه بود. تمام عمرش را در خدمت كارگران بود. چرا باید یك مدیر نادرست و ناصحیح ما انعكاس پیدا كند. این تبلیغات غلط است.
تصویری كه ما داریم، خیلی منفیتر از واقعیت موجود است. این تصویر، یك اثرش این است كه روحیه عمومی كم میشود، یك اثر این است كه قضاوت مردم منفی میشود. اما آنچه نگران كننده است این است كه جوانهای ما، انگیزه و روحیه كار و تلاش و پشتكار داشتن را از دست میدهند. باید خیلی از این احتراز كنیم. به نظر من، ایام چهلمین سال پیروزی انقلاب، زمان خوبی است، بهانه خوبی است برای این كه نعمتها یادآوری شود. نعمت عزت ما، نعمت توان ما، پتانسیلهای بالقوهای كه در كشور داریم.
**در ایران، هیچ جای وحشت از آینده نداریم
ما در ایران، هیچ جای نگرانی نداریم. هیچ جای وحشت از آینده نداریم. ثروتی كه خداوند در زیر زمین ما قرار داده، دومین كشور دنیاست از نظر گاز، از نظر ثروتهای زیرزمینی، از نظر معادن. وضعیت ژئوپلتیك ما از زمان جاده ابریشم، یك وضعیت ویژه بوده است. تنها راه اتصال آسیا به اروپا هستیم. مردم ما، مردم بزرگی هستند، مردم با محبتی هستند. اقوام ما سرمایه هستند. الان در بلوچستان میبینید با آذربایجان وصلت كرده، آذربایجان با كردستان وصلت كرده. دهها عرب خوزستان، با فارس تهران، با عشایر لرستان...، جامعه ما با این كه قومیتهای مختلف دارد، جامعه همگنی است. دین ما دین بالایی است. در خیابانهای تهران، همین خیابان سی تیر را ببینید كه كلیسا دارد، در كنارش كنیسه است، كنارش آتشكده است، كنارش مسجد است. مردم ما با هم زندگی كردند. كشتارهایی مانند كشتارهایی كه در ارمنستان و تركیه رخ داده، در تاریخ ایران نداریم.
ژئوپلتیك ما حساس است، منابع ما خوب است، عالی است. توانمندیهای ما عالی است نسل جوان ما تحصیل كرده است. وضعیت فرهنگ ما، یك فرهنگ غنی است. ادبیات ما، فرهنگ ما، ما پتانسیلهای خیلی زیادی داریم. بالاخره ما نسل انقلاب بودیم، تا اینجا آوردیم. آنها باید بگیرند، دوی امدادی است، بگیرند، رشد دهند. زمینههای رشد بالا داریم. بالاخره بعضی تهاجمها و مشكلاتی كه علیه ما ایجاد میشود در عرصه خارج، به خاطر همین ظرفیتها و تواناییهاست. اگر یك كشور كوچك پرت و پلا بودیم كه اصلا كسی كاری به كار ما نداشت.
خلاصه، من شرایط آینده كشور را، شرایط خیلی مثبتی میبینم. شرایط رو به رشدی میبینم. البته باید كار هم كنیم، تلاش هم كنیم، ایرادها را هم بگیریم. بایستی خودمان را بالنده كنیم، فاصله خودمان را با جهان علم، با مرزهای دانش و جهان توسعه یافته كم كنیم. سعی كنیم خودمان را در حد آنها ببینیم، نه این كه خودمان را ببینیم، آدمهایی كه ما هیچ نیستیم و آنها را خیلی بزرگ ببینیم. نبایستی خودمان را كوچك احساس كنیم و آنها را بزرگ كنیم. خودمان را بزرگ هم نباید ببینیم. بالاخره باید رقابت كنیم، بایستی تلاش كنیم. دنیا، دنیای شایستگی است. منطق خلقت، منطق موفقیت شایستگان و توانمندان است.
ایرناپلاس: سپاسگزارم.
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۳
تهران-ایرناپلاس- عضو هیات علمی دانشكده پزشكی دانشگاه شاهد كه سمتهای مختلف اجتماعی از معاونت شهرداری و سازمان برنامه و برودجه تا معاونت وزارت بهداشت را تجربه كرده، دلش به آینده روشن است. مهمترین دغدغه محمدرضا واعظ مهدوی، الگوی مصرف ناهمسان با درآمد سرانه ایرانیان است.