به گزارش ایرناپلاس، آیتالله سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران در دیدار پیمان جبلی رئیس سازمان صداوسیما به نقش مهم آن به عنوان رسانه ملی در تبیین مسائل و مشکلات مردم و بیان دیدگاههای مسئولان کشور اشاره کرد و گفت: صداوسیما باید پل ارتباطی بین دولت و دیگر مسئولان کشور با مردم باشد.
وی همچنین با تاکید بر توجه به سه مقوله دقت، سرعت و صداقت در امر اطلاعرسانی و تبیین اقدامات، دستاوردها و عملکرد مدیران و مسئولان کشور، افزود: «نتیجه این عملکرد و همکاری مشترک دولت و صدا و سیما باید موجب امیدآفرینی در مردم شود.
مسالهای که این روزها انجام آن کار سادهای نیست، اما بسیار ضروری و مهم است. به همین دلیل درباره چگونگی ایجاد امیدآفرینی رسانه ملی در بین مردم با دکتر اسماعیل قدیمی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفتوگو کردیم.
امیدآفرینی از اعمال مقامها نشات بگیرد
قدیمی درباره چگونگی ایجاد امیدآفرینی رسانه ملی در جامعه به خبرنگار ایرناپلاس گفت: یک وسیله ارتباط جمعی یا رسانه همگانی باید واقعیتها را بیان کرده و به تشریح دقیق رویدادها و اینکه چه کسی با چه اهدافی و برای چه سازمان یا نهادی فعالیت میکند، بپردازد. باید رویدادها را به صورت واقعی شرح داده و علل و انگیزه مقامات را برای انجام فعالیتهایی که در حال حاضر انجام میدهند، توضیح دهد.
وی عنوان کرد: در واقع وسایل ارتباط جمعی وظیفهای به نام امیدآفرینی ندارند به این مفهوم که امیدآفرینی باید از رفتار، کردار و اعمال مقامات یک کشور نشات گیرد. به عبارت دیگر باید وسیله ارتباط جمعی واقعیت را به مردم بگوید، تفسیر و گزارش کند، خبر دهد و اولویتها و نیازهای مردم را بیان کند که در این صورت امیدآفرینی میشود.
وی در ادامه افزود: منظور از واقعیت آن است که در کشور میگذرد، سیاستهایی که تهیه و اجرا و راهبردهایی که تدوین میشود و برنامههایی که دولت پیاده میکند. اصلا چگونه این برنامهها تدوین و اولویتها تعیین میشود.
وی با تاکید بر اینکه وظیفه وسایل ارتباط جمعی، ارائه اطلاعات است نه امیدآفرینی، عنوان کرد: در این میان باید توجه داشت امیدآفرینی غیر واقعی تبعات زیادی دارد در واقع اگر امیدآفرینی بر مبانی واقعیت، عینی و مبتنی بر رویدادها نباشد، مردم واقعیتهای زندگی خود را با آن محتوا مقایسه میکنند و در این صورت بر عکس به جای اینکه در آنها امید ایجاد شود، دچار سرخوردگی میشوند.
به اعتقاد او، امیدآفرینی از عینیتها و بیان واقعیتهایی که در راستای بهبود زندگی و معیشت و خدمت به مردم باشد، ایجاد میشود. اینکه مثلا صدا و سیما، رادیو و تلویزیون یا هر روزنامه و وسیله ارتباط جمعی بخواهد فقط بر اساس اینکه مردم در گرفتاریهای اقتصادی، تورم و مسائل ناشی از کرونا هستند، با یک سری طنز پردازی و تولیدات طنز در آنها امید ایجاد کند، شدنی نیست چون امیدآفرینی از دل واقعیات بیرون میآید.
چرایی ضرورت اعتماد مردم به رسانهها
این استاد دانشگاه با اعلام اینکه امیدآفرینی باید از سیاستهای صحیحی حاصل شود، درباره چگونگی رسیدن به این مسئله گفت: اینکه هر کسی سر جای خود نشسته و مسئولیت درستی دارد، همه صادق هستند و همه چیز بر اساس منافع عمومی تنظیم میشود، خودبهخود امیدآفرینی ایجاد میکند.
وی گفت: نکتهای که من از امیدآفرینی متوجه میشوم آنکه مردم به رسانه - از هر نوع رسانهای - اعتماد کنند. اصلا ارتباط یا ارسال پیام باید مبتنی بر اعتماد مردم باشد و آنان اطمینان داشته باشند خبری که پخش میشود، واقعی است اما اگر رسانهها واقعیتها را نگویند مردم در پی سایر رسانه ها میروند. دنیای امروز ارتباطات، اشباع وسایل ارتباط جمعی و ماهوارههاست و مردم به رسانهها مختلف دسترسی دارند، بنابراین برای امیدآفرینی باید واقعیتها، حقیقتها، تفسیرها و گزارشهای صحیح را ارائه داد.
مهارت مهم شناخت افکار عمومی
بارها دیده شده که به واسطه مشکلات اقتصادی چون گرانی و تورم یا مسالهای مانند کرونا، تلویزیون یا دیگر رسانهها اخبار خود را تنها به این حوزهها معطوف کردهاند و به نوعی مردم را با اخبار منفی به رگبار میبندند. از طرفی هم نمیتوان از برخی واقعیتها و مشکلات مردم چشم پوشید از اینرو این پرسش مطرح میشود که رسانه ملی چگونه میتواند همزمان که اخبار صحیح به مردم انتقال میدهد، برای پشت سر گذاشتن مشکلات به مردم انگیزه دهد؟
قدیمی در اینباره گفت: چنین مسائلی به زیرکیهای خبرنگار و مدیریت رسانه بازمیگردد. برای رسیدن به این مهم باید یک مدیریت جمعی از سمت روزنامهنگاران کار کشته، افرادی که نظریههای ارتباطات میدانند و خبرشناس هستند و از منابع مختلف استفاده میکنند، انجام شده و مباحث اولویتبندی شود. افرادی که خبره، مجرب، دست به قلم و خبرشناس هستند، میدانند جامعه به چه چیزهایی نیاز دارد.
به گفته او، تفاوت یک روزنامهنگار با سایرین آن است که او افکار عمومی را میشناسد و از اینرو بزرگترین مهارت را در جامعه مدرن امروز دارد؛ یعنی میداند افکار عمومی در چه وضعیتی است، چه چیزی نیاز دارد و اقتضائات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... آنها چیست. مردم شناس و از خود مردم است.
وی تصریح کرد: در حقیقت این موارد است که تعیین میکند یک رسانه موفق است یا خیر. اگر همه این موارد در یک مدیر رسانهای جمع باشد، به طور قطع آن فرد میتواند موفق باشد.
صداوسیما آیینه همه اقشار مردم و طیفهای فکری
وی درباره ضرورت اشراف مسئولان صدا و سیما به خبر و افکار عمومی عنوان کرد: آنان باید خبرشناس و اهل خبر باشند. روزنامهنگاری و سبک خبر را بدانند و بشناسند که در صورت اشراف کامل مدیر به این مباحث، صدا و سیما متحول میشود.
قدیمی ادامه داد: امروز بسیاری از کسانی که به عنوان مدیر در بخشهای مختلف صدا و سیما مشغول به کار هستند، متاسفانه افراد دارنده دانش این حوزه نیستند و به واسطه پیوند سیاسی یا ارتباطی مسئول میشوند.
وی توضیح داد: گاه شاهدیم که صبح روزنامهها را در پیشخوان روزنامهفروشی قرار میدهند و عصر نشده آنها را برمیدارند، چون مشتری ندارند اما علت اصلی نداشتن مشتری آن است که آن رسانه به نیاز مردم توجه نکرده است و مردمی نیست.
وی افزود: از گابریل گارسیا مارکز پرسیدند چگونه میتوان روزنامهنگاری آموخت، پاسخ داد که روزنامهنگاری یاد گرفتنی نیست بلکه زندگی کردن است. اگر رسانهای از افرادی که اهل خبر و خبره کار بوده و نیازها را درک کنند، بهره بگیرند، موفق میشوند. در این زمانه نمیتوان امیدآفرینی واهی و دروغ به مردم داد یا به عبارتی دیگر آنها را فریب داد. به همین دلیل صدا و سیما حتما باید بر اساس نیاز همه اقشار مردم و طیفهای فکری برنامه داشته باشد. در آن صورت میبینیم که بسیاری از دیشهای ماهوارهای به حاشیه میرود و بازار بسیاری از خبرگزاریهای خارجی کساد میشود.
سرگرمی و آموزش؛ دووظیفه اصلی رسانهها
این پژوهشگر رسانه در پاسخ به این پرسش که آیا رسانه ملی با ساخت برنامههای سرگرمیمحور، سریالها و فیلمهای شاد و کمدی میتواند به افزایش امید و انگیزه در مردم کمک کند، گفت: به طور قطع این امر ممکن است در واقع وظایف متعددی بر دوش وسایل ارتباط جمعی است چنانکه باید علاوه بر اطلاع رسانی واقعیتها، گزارش و تفسیرها، برنامههایی برای سرگرمی و آموزش مردم تدارک ببینند. واقعیت این است که ما فلسفه وسایل ارتباط جمعی را در کشور فراموش کردهایم.
به گفته او، نیازهای اجتماعی، تحولات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی بسیاری رخ میدهد و در جامعه گسترده میشود، که به طبع آن، مردم هم نیازهای بیشتری خواهند داشت و در این شرایط اگر وسایل ارتباط جمعی از نیازهای جامعه بیخبر باشد و به فلسفه وجودی خود آگاه نباشند، چگونه میتوانند در این زمینه تاثیرگذار باشند؟
قدیمی اضافهکرد: ایجاد سرگرمی و آموزش قطعا یکی از مهترین بخشها و وظایف وسایل ارتباط جمعی، سرگرمی و آموزش است. هر چند بخشی آموزش است اما بخش دیگرش تحلیل و بیان پشت پرده رویدادهاست. مردمی که صبح تا شب کار میکنند باید وقتی را هم به فراغت بگذرانند و سرگرم شوند و در واقع برنامههایی با جنبههای آموزشی و سرگرم کننده ضروری است. البته این سرگرم کردن باید واقعی باشد. برخی از کسانی که کار سرگرمی میکنند ممکن است فیلمها و سریالهایی بسازند که بیمعنی و همراه با لودگی باشد آن هم به این دلیل است که ذات سرگرمی را نمیشناسند.
وی تصریح کرد: صنعت نمایش در دنیا از پرطرفدارترین و تاثیرگذارترینهاست و برای آن سیاستگذاری و تدبیر میکنند. چون معنی سرگرمی را میدانند و به این مسئله رسیدهاند که یک جامعه صد در صد به سرگرمی نیاز دارد.
نظر شما