۲۷ خرداد ۱۴۰۰، ۸:۰۰
کد خبرنگار: 879
کد خبر: 84370218
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

تحقق حماسه انتخابات؛ «یک» و بی‌نهایت صفرها

۲۷ خرداد ۱۴۰۰، ۸:۰۰
کد خبر: 84370218
فروزان آصف نخعی
تحقق حماسه انتخابات؛ «یک» و بی‌نهایت صفرها

تهران- ایرناپلاس- کسانی که مایلند بدون خشونتِ فرایندهای جامعه ماقبل قانون‌گرای ایران زمین، وارد مرحله قانون‌گرایی شود، هیچ چاره‌ای ندارند جز آنکه موازنه‌سازی را از طریق صندوق رای دنبال کنند، با همه ضعف‌ها و نقائصی که دارد.

خارج از این میدان، صفرهای بی‌شمار شکل می‌گیرد بدون تاثیرگذاری لازم اما میدان انتخابات، حاصل دستاورد میثاق ملی و شماره یک است که در کنار آن هر صفر، به عنوان شهروند، مفهوم صفر را دچار تحول می کند. به عبارت دیگر، «یک» در کنارش بی‌نهایت صفرها، مفهوم صفر از فقر در مشارکت و رقابت، به سرمایه‌ای پربار برای حاکمیت ملت بر سرنوشت خود، در پیچ تاریخی حاضر رقم می‌زند.

از این منظر است که اندیشمندان علوم سیاسی درباره تحریم انتخابات توسط رادیکال‌ها معتقدند تحریم‌ها دلیل بر ضعف مخالفان و مهمتر از آن، تحریم‌ها غالبا به معنی از دست دادن فرصت‌هاست.
تحریم‌ها انتخاب راه خروج از صحنه بوده به جای آنکه صدایی به حق بلند شود. از این رو، نحیف نگاه داشتن عقل بررسی و ارزیابی‌کننده توسط حوزه عمومی، افکار عمومی و نهادهای مدنی، نتیجه قطعی تحریم است.

این وضعیت زمانی تشدید می‌شود که از منظر رادیکال‌ها، تندروها، و براندازان، اهداف و یا تکیه به منبع مشروعیت‌ساز، عمده شده و به جای بررسی نظم، و روال می‌نشیند که اصلاح آن امری درازمدت و سخت و دشوار است.

بی‌دلیل نیست که هریک از آنان براساس مبانی نظری لنینیسم، در تفسیر عنصر پیشتاز در تحولات اشتراک نظر دارند. رادیکال‌ها با تصور پیشتازی در اصلاحات، خواهان تشکیل هسته سخت قدرت هستند تا اصلاحات به سامان برسد. نخبگان مذهبی تندرو نیز مرحله کنونی را مرحله خلوص و خالص‌سازی انقلاب اسلامی می‌دانند که با انتخابات ۱۴۰۰ باید تحقق یابد. آنان نیز ماموریت خود را انجام رسالتی چنین سترگ می‌دانند. براندازان نیز خود را راه و آرمان نهایی خلق و توده‌ها تلقی کرده و خود را تبلور خواست ملت می‌دانند.
آنان بعد از آغاز جنگ داخلی در سال ۶۰، همواره نظریه انقلاب نوین و سقوط نظام تا یک سال دیگر را به هواداران خود تلقین کرده‌اند.

همزمانی رشد تندروی در هر سه حوزه، تیغ دو دمی را تشکیل داده که مشی میانه‌روی اتخاذ شده از سال ۷۶ و همچنین به ویژه سال ۹۲ که میانه‌روهای اصولگرا و اصلاح‌طلب به مشی واحدی در انتخابات ریاست جمهوری دست یافتند، به مسلخ برد.
سازوکار رای ندادن و عدم مشارکت، انفعال است اما سازوکار مشارکت با هر سطحی از رقابت، به ایجاد آگاهی روزافزون از میزان اجحاف و تلاش برای موازنه‌سازی و تامین عدالت منتهی می‌شود.

بی‌تردید راه‌حل تحریم با هر یک از سنت تغییر مسالمت‌آمیز که نیازمند آگاهی و افراد رشید است، منافات دارد. سنت تغییر مسالمت‌آمیز و تدریجی، از دو شکل خارج نیست؛ جابه‌جایی، و تغییر شکل که در هر دو، چه رقابت میان میانه‌روها و اصلاح‌طلبان با جناح مقابل و چه وحدت اصلاح‌طلبان و میانه‌روها با میانه‌روهای الیت درون حاکمیت، در رقابت با تندروها، با حضور در پای صندوق رای، با هدف تقویت جامعه مدنی، و تحول تدریجی و مسالمت‌آمیز تحقق می‌یابد.

ایجاد روال یادشده در ایران، قدرت هاضمه فکری نیروهای خواهان تغییر براساس منافع مردم را سامان می‌دهد. از این رو مردم با تشکل‌یابی و ایجاد نظم نوین مبتنی بر تغییر روال‌ها که در صورت وجود تئوری، و اراده کافی برای پر کردن شکاف عظیم  میان تئوری و عمل، قادر خواهند بود برای حفظ منافع ملی، ضمن تشخیص درست، به کادر مناسب تغییر رای داده و مطالبات معقولی برای سامان دادن به امور با رای خود مطرح کنند. از این منظر، تشخیص مردم در رای به کسانی که بتوانند معضلات تاریخی ایران را تعیین کرده و آن را حل کنند بسیار حیاتی است. این معضلات تاریخی در درجه نخست شامل حال برجام می‌شود.

برجام تلاش کرد تحریم‌های « ریچاد نفیو » را از میان بردارد. زیرا اساسا تحریم چه در حوزه داخلی و چه بین‌المللی، تقویت تندروی و تضعیف میانه‌روی و رشد و توسعه را به همراه دارد. نفیو یک فرآیند ۶ مرحله‌ای از ایجاد نظام تحریم و اعمال آن  در چارچوب به ستوه آوردن ایرانیان و وادارسازی آنان به ورود به کف خیابان علیه حکومت مرکزی تدارک دیده بود.

تابستان داغ ترامپ چنین دامی برای کشور پهن کرده بود. نفیو از جمله ایجاد راهبردی دقیق و روشمند و دارای بازدهی برای افزایش تدریجی فشار بر نقاطی که میزان آسیب‌پذیری در آن بسیار بالاست تدارک دیده بود.
پیش از این، « جورج فراست کنان » دیپلمات، سیاستمدار، دانشمند و مورخ آمریکایی با تز مشهورش برای به ستوه آوردن مردم اتحاد جماهیر شوروی، با هدف مهار این کشور در طول جنگ سرد، که منتهی به فروپاشی آن شد، مهندسی فشار و تحریم را به عمل آورده بود.

یکی از مسئولان سابق دولت روحانی، تنها شخصی است که می‌تواند روایتگر حفظ یکپارچگی ایران برای جلوگیری از ایجاد تابستان داغ باشد. او هنوز از مکانیزم‌های اتخاذ شده برای مقاومت در برابر تحریم‌های کمرشکن خزانه‌داری آمریکا سخنی آنگونه که باید و شاید مطرح نکرده است.

علاوه براین، در برابر تحریم‌ها، تیم زبده و ماهری نیاز است که ضمن پیش بردن مذاکرات برجامی، در ابتدا و ادامه آن، قادر باشد با تامین حداکثری منافع جمهوری اسلامی ایران، راه فروش نفت و بازگشت درآمد حاصل از آن و امکان ایجاد ارتباط تجاری میان ایران و شرکای استراتژیکش یعنی روسیه و چین را باز کند.

بدون برجام، تحریم‌ها مانع از آن هستند که ایران بتواند ارتباط استراتژیک و راهبردی در حوزه مالی، تجاری و اقتصادی با متحدان خود برقرار کند. علاوه بر این، تحقق حکمرانی خوب با مقیاس محلی، کوچک‌سازی اندازه دولت، توجه به رشد جنگ آب در مناطق کم آب ایران، مهاجرت مغزها، نقدینگی بیش از ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومانی و کسر بودجه دولت، از دیگر مواردی است که تامل مردم در آن، می‌تواند به انتخاب رئیس جمهوری شود که قادر است از متخصصان در حوزه‌های مختلف برای سامان بخشیدن به نابسامانی‌ها اقدام کند.

از دیگر موارد بسیار مهم، فقدان نهادینه‌سازی محاسبه و تصمیم‌سازی بر اساس هزینه و فایده کردن سیاست‌ها در داخل و خارج از کشور است. به نظر می‌رسد صاحبان اندیشه‌های بسته، قادر نیستند ضمن افق‌گشایی، به ویژه در حوزه سرمایه‌های انسانی، سازوکار لازم را در حل معضلات ملی با دعوت به مشارکت کادر تراز حل مشکلات و بحران، به صحنه دعوت کنند.

برای نمونه، در صورت ایجاد فلیترینگ گسترده در حوزه اینترنت، اصل نوآوری به اغما رفته، صاحبان مغز این بار در افزایش تولید ناخالص ملی کشورهای مهاجرپذیر نقش‌های بیشتری برعهده خواهند گرفت، و از حوزه اندیشه‌ورزی و نوآوری همه‌جانبه ایران جز کویری برهوت و زمینی سوخته، چیز دیگری باقی نمی‌ماند. موضوعی که برای امنیت و منافع ملی مخاطرات بی‌شماری به همراه دارد.

نباید فراموش کرد که رهبری قوه مجریه نیازمند آن نیست که در همه حوزه‌های علمی مربوط به بخش‌های سیاست، فرهنگ، جامعه و اقتصاد، علامه دهر باشد؛ بلکه با توجه به فساد گسترده، به طور حتم ضروری است درک درستی از فسادزدایی با هماهنگی میان قوای کشور به ویژه در حوزه اقتصادی داشته، تا با راهبری همه نیروها، منافع مردم در حوزه شغل و اشتغال، افزایش میزان بهره‌وری نیروی کار، چابک‌سازی حوزه بوروکراسی، مالیات‌ستانی از اقشار ممتاز اقتصادی و قطع رانت‌های اطلاعاتی ناشی از روابط و مناسبات حامی پیرو، و به جای توزیع فقر، ثروتمندسازی معنوی و مادی مردم، و تحقق روابط مقتدارنه با کشورهای همسایه و نظام بین‌الملل را تامین کند.

حضور نیافتن در پای صندوق رای می‌تواند همه آن چه را که لازم است، به تعلیق برده و شرایط را برای تحقق عدالت اجتماعی برای فرودستان و زحمتکشان، و آزادی اندیشه و عمل برای روشنفکران بیش از گذشته دشوار سازد.
از منظر دیگری، این حضور گسترده مردم است که می‌تواند اقلیت را ناظر قدرتمندی بر عملکرد اکثریت کرده، و ضامن توسعه همه‌جانبه و متوازن باشد.

۰ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.