رئیس جمهوری دولت سیزدهم باید به این پرسش پاسخ دهد که استراتژی مورد نظرش برای توسعه اقتصادی چیست؟
برای دستیابی به توسعه، تشویق صادرات را در پیش میگیرد یا جایگزینی واردات؟
بر بخش کشاورزی متمرکز میشود یا صنعت؟
نگاهش به داخل است یا خارج؟
انسان را محور توسعه میداند یا سرمایه؟
پس از تعیین استراتژی توسعه و محورهای آن، رئیس جمهوری دولت سیزدهم باید برنامه خود برای رشد اقتصادی را شفاف کند. بهعنوان نمونه در برنامه ششم توسعه، رشد اقتصادی هشت درصدی هدفگذاری شده بود.
رئیس جمهوری باید نرخ رشدی را که برای تحقق آن تلاش خواهد کرد، بهصراحت اعلام کند و البته بگوید صِرف اینکه نرخ رشد اقتصادی افزایش یابد کافی نیست زیرا بهعنوان مثال رسیدن از نرخ رشد منفی ۱۰ درصد به منفی ۸ درصد نیز به معنای افزایش نرخ رشد اقتصادی است.
از طرف دیگر اگر به نرخهای رشد بالایی مانند آنچه که چین به آن دست یافته، یعنی نرخهای بالای هشت درصد، اشاره میشود باید منبع این رشد پایدار، مشخص باشد.
پاسخ درباره نقش منابع نفتی در رشد اقتصادی و همچنین سهم بهرهوری در رشد نیز دیگر پرسشهایی است که رئیس جمهوری دولت سیزدهم باید در رابطه با رشد اقتصادی به آن پاسخ دهد.
کاهش تورم با کدام سیاست؟
سومین پرسش از رئیس جمهوری دولت آتی، درباره تورم است. در مناظرهها و برنامههای تبلیغاتی، نامزدها هدف خود را دستیابی به نرخ تورم تکرقمی عنوان کردند. تورم تکرقمی هدف خوبی است، اما باید یه این پرسش پاسخ داده شود که با چه سیاستهای پولی و مالی میتوان نرخ تورم را کاهش داد؟
سیاستهای مرتبط با تعیین نرخ سود، چهارمین پرسشی است که رئیس جمهوری دولت سیزدهم باید به آن پاسخ دهد. در ابتدا باید مشخص شود وی و مشاوران اقتصادیاش چه تفاوتی بین نرخ سود و نرخ بهره قائل هستند و پس از آن رویکردشان نسبت به تعیین نرخ سود یعنی دستوری یا غیر دستوری بودن را مشخص کنند و همچنین درباره ارتباط بین نرخ سود و نرخ تورم توضیح دهند.
پرسش دلاری از نامزدها
پنجمین پرسش پیش روی رئیس جمهوری بعدی درباره سیاستهای ارزی دولت است. وی باید به این پرسش پاسخ دهد که در دولتش نرخ ارز در چه نظامی تعیین میشود؟
نظام ثابت، شناور یا چندگانه؟
اگر تحریمهای اقتصادی ادامهدار باشد، نظام ارزی مورد نظرش کارآمد خواهد بود؟
اگر گشایشی در روابط بینالمللی حاصل شود، چه تصمیمی درباره منابع آزاد شده گرفته میشود؟
تنظیم رابطه دولت و بخش خصوصی و تعریف جایگاه و نقش این دو در اقتصاد، موضوع ششمین پرسش از رئیس جمهوری دولت سیزدهم است.
وی به این پرسش پاسخ دهد که نقش محوری اقتصاد در دولتش توسط بخش دولتی ایفا میشود یا بخش خصوصی؟
انحصارهای بخش دولتی چگونه کاهش خواهد یافت؟
استراتژیهای خصوصیسازی چگونه تعیین خواهند شد؟
واگذاریها چگونه انجام خواهد شد؟
کنترل رشد نقدینگی
رشد نقدینگی موضوعی است که همه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به آن نقد داشتند، بنابراین پرسش هفتم درباره چگونگی کنترل رشد نقدینگی است. رئیس جمهوری دولت بعد چه میزان کاهش در نرخ رشد نقدینگی را هدفگذاری کرده و چگونه میخواهد بخش تولید را از نقدینگی جدید خلق شده بهرهمند کند؟
دولتها سالهاست که از اصلاح ساختار بودجه و نیز بودجهریزی عملیاتی سخن میگویند. هشتمین پرسش از رئیس جمهوری آتی این است که چگونه میخواهد شعار اصلاح ساختار بودجه و بودجهریزی عملیاتی را محقق کند و اساساً چه تعریفی از اصلاح ساختار بودجه دارد؟
آیا اصلاح بهمعنای حذف درآمدهای حاصل از نفت در بودجه است؟ در این صورت جایگزین نفت چیست؟
سرنوشت یارانه حاملهای انرژی چه خواهد بود؟
یارانهها هدفمند و به دهکهای پایین درآمدی تخصیص پیدا میکند یا با کنترل تورم، از معیشت خانوارها حمایت خواهد شد؟
علاوه بر اصلاح ساختار بودجه، چه پیشنهادهایی برای اصلاح ساختار بانکی وجود دارد؟
ساماندهی مسکن و اشتغال
داشتن شغل مناسب و حداقلهای زندگی مانند مسکن مقرونبهصرفه، بخشی از مطالبات اقتصادی مردم از رئیس جمهوری دولت سیزدهم هستند. بهعنوان پرسش نهم، وی باید پاسخ دهد برای توسعه زیرساختهای مسکن و اشتغال چه برنامههایی دارد و منابع مالی این برنامهها چگونه تأمین خواهد شد؟
در زمینه اجرا، دولت بهصورت مستقیم ورود میکند یا بخش غیردولتی و خصوصی نیز مشارکت خواهند داشت؟
برخی طرحها به مدت زمانی بیش از عمر یک دولت برای اتمام، بهرهبرداری و افتتاح نیاز دارند. بنابراین پرسش آخر از رئیس دولت سیزدهم این است که چه برنامهای برای به سرانجام رساندن طرحها و بهویژه طرحهای زیرساختی نیمهتمام دارد و منابع مالی مورد نیاز برای به پایان رساندن این طرحها چگونه تأمین خواهد شد؟
نظر شما