به گزارش ایرناپلاس، پس از برگزاری دو دور مناظره نامزدهای ریاست جمهوری، نقدهای مختلفی به شیوه برگزاری آن و پاسخگو نبودن نامزدها به پرسشها، مطرح شده است. در این مناظرهها مجری از نامزدهای ریاست جمهوری سوالی میپرسید اما دنبال اینکه آیا پاسخی به آن داده شده یا مطالب دیگری گفته شده، نمیرود و عملا نقش خنثی پیدا کرده است. در واقع برخی از نامزدها به جای پاسخ به پرسش مطرح شده، درباره موضوعهایی که میخواهند، صحبت میکردند.
همچنین طرح پرسشهای نامناسب و غیرحرفهای نیز از جمله مواردی است که بیشتر کارشناسان و حتی برخی از نامزدها به آن انتقاد داشتند.
قادر باستانی پژوهشگر و مدرس ارتباطات و رسانه در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس، به ارزیابی شیوه برگزاری مناظرهها، سیاهنمایی، تخریب و توهین در این دو دور مناظره و پیامدهای آن بر مخاطب پرداخت.
ایرناپلاس: به نظر شما صداوسیما به عنوان رسانهای که از بودجه آن از بیتالمال تامین میشود، توانسته بیطریفی را در مناظرهها رعایت کند؟
باستانی: صداوسیما حتی تلاش نمیکند تا بیطرفی را رعایت کند؛ در حالی که برخی از رسانهها برای اینکه اعتماد مخاطبان را جلب کنند، حداقل تلاش میکنند. هر چند در رسانه بیطرفی مطلق نداریم و هر رسانه در واقع خطمشی خود را دنبال میکند.
یکی از توصیههای در حرفه رسانه این است که سعی کند بیطرفی خود را نشان دهد. اما صداوسیما تلاش هم نمیکند و این مساله مختص به مناظرهها نیست. از ابتدای شروع روند انتخابات، میبینید که صداوسیما آشکارا مواضع آقای رئیسی را تبلیغ میکند. برای مثال گزارشهایی درباره اینکه آقای رئیسی یک کارخانه را نجات داد یا اقدامی برای نجات اقتصاد انجام داد، در تلویزیون پخش میشد.
مناظرهها نیز بسیار غیرحرفهای طراحی و تاکنون در آن از پرسشهای غیرحرفهای استفاده شده است و شاهد اداره غیرحرفهای مناظرهها بودیم. در حالی که مناظره باید بهگونهای اجرا شود که به انتخاب ببیندگان برای شناخت فرد مناسب، کمک کند.
ایرناپلاس: به نظر شما اینگونه مناظرهها چه تاثیری روی تصمیمگیری مخاطبان و دیدگاه آنها درباره نامزدها دارد؟
باستانی: براساس پژوهشهای انجام شده، رسانه روی افرادی که تصمیم قطعی گرفتهاند به کسی رای بدهند یا شرکت کنند یا نکنند، تاثیری ندارد. این افراد خود را در برابر اطلاعاتی قرار میدهند که نظر قطعی آنها را تائید کند و اگر ببینند رسانهای خلاف آن رفتار میکند، خود را در برابر آن پیام قرار نمیدهند. به همین دلیل آن دسته از مخاطبانی که تصمیم قطعی گرفتند، تاثیر خاصی از این مناظرهها نمیگیرند، زیرا طرفدار هر نامزد، مناظره را طوری تفسیر میکند که نماینده مورد نظرش بهترین عملکرد را داشته است، همه رفتارهای آن نامزد را بیعیب و نقص میبیند و تصمیم خود را گرفته است.
دستهای دیگر، مخاطبانی هستند که تصمیم نگرفتند و هنوز به زمان احتیاج دارند تا فکر کنند به چه کسی رای دهند. در دورههای انتخابات، معمولا تعداد زیادی از این قشر داشتیم. در انتخابات کنونی نظرسنجیهای معتبر نشان میدهد که این تعداد کم است؛ برخی هیچ توجهی به پیامهای نامزدها در مناظرهها ندارند؛ توجهی به رسانههایی که درباره انتخابات صحبت میکنند، ندارند. اما مناظرهای که برگزار شد به عدهای که میخواهند انتخاب کنند، هیچ کمکی نکرد. این مناظره توهین به شخصیت مخاطب بود.
در نخستین مناظره، با افرادی مواجه بودید که الفبای مناظره را رعایت نمیکردند؛ در مناظرهها مخاطبان میخواهند موضع نامزدها را متوجه بشوند اما از ابتدا دیدید که پنج نفر از نامزدها با یک طرز فکر و به صورت پوششی فعالیت میکنند. احتمال دارد که تعدادی از آنها تا آخر بمانند یا به نفع یکی کنار بروند. این افراد فعالیت خود را حمله به نامزد نزدیک به دولت و زیرسوال بردن دولت معطوف کرده بودند.
در زیرسوال بردن دولت اگر نقد، منصفانه باشد، مخاطب آن را میپذیرد اما نقد غیرمنصافانه، قابل پذیرش نخواهد بود. عملکرد دولت مگر متاثر از به قدرت رسیدن ترامپ و در نتیجه تحریمها نبود؟ به صورت غیرمنصفانه هیچکدام از نامزدها اشارهای به این موضوع نکردند؛ انگار که عملکرد دولت به دلیل ضعف یک شخص بوده است.
اگر نامزد منصف باشد دلایل را بررسی و ضعف دولت را اعلام میکند. این روش بیشتر برای مخاطب قابل پذیرش است تا اینکه افراد بدون استدلال قوی فقط به یکدیگر حمله کنند.
به طور نمونه، یکی از نامزدها به شکل مودب، برنامههای خود را مطرح کرد و در نتیجه گفتار او، مخاطب میفهمد که او میتواند این کار را انجام بدهد یا نه، اما برخی دیگر به بیادبی و متهم کردن یکدیگر پرداختند، به نظرم دلیل اصلی این رفتار، موضع صداوسیما در برگزاری مناظره بود که نتیجه آن این وضعیت شد. یعنی شکلگیری این برنامه ناشی از ضعف صداوسیماست.
مجری و فردی که مناظره را اداره میکند باید بحث روز را مطرح کند؛ برای نمونه، درباره دلیل اینکه واکسن نداریم، نظر نامزدها پرسیده شود، نه اینکه دولت را سیاه و ضعیف نشان دهند. ای کاش مناظرهها توسط مجری به صورت حرفهای اداره میشد و پرسشهای مشخص و روشن بود تا شاهد کلیگویی نباشیم.ایرناپلاس: در دو مناظره به مسائل مهم و اصلی پرداخته نمیشود. مواردی مانند تحریم و کرونا و یا حتی در موضوعهای فرهنگی نیز توجهی به مشکلات اصلی نشد. این رویکرد را چطور ارزیابی میکنید؟
باستانی: مسائلی که باید مطرح شود توسط فردی که نقش اجرای برنامه را دارد، انجام میگیرد. اما باید در نظر داشت که مجری فقط یک میکروفن نیست که هر سوالی به او داده شود، همانها را بگوید بلکه باید مناظره را اداره کند. آنها میتوانند مناظرههایی را که در دیگر کشورها برگزار میشود، ببینند. در آنجا فردی که مناظره را اداره میکند، مردم او را میشناسند. مجری در مناظرههای ترامپ و بایدن اجازه نمیداد هر کدام از طرفین هر چیزی خواستند مطرح کنند.
مجری و فردی که مناظره را اداره میکند باید بحث روز را مطرح کند؛ برای نمونه، درباره دلیل اینکه واکسن نداریم، نظر نامزدها پرسیده شود، نه اینکه دولت را سیاه و ضعیف نشان دهند. ای کاش مناظرهها توسط مجری به صورت حرفهای اداره میشد و پرسشهای مشخص و روشن بود تا شاهد کلیگویی نباشیم.
برای مناظره بعدی، به عنوان کارشناس ارتباطات رسانه، پیشنهاد میکنم به مجری، اجازه بروز و ظهور دهند؛ زیرا او توانمند است و میتواند مناظره را مدیریت کند. مجری باید بتواند دربرابر پاسخها، واکنش داشته باشد و تذکر بدهد.
ایرناپلاس: به نظر میرسد برخی نامزدها فکر میکنند با سیاهنمایی میتوانند آرای مخاطبان را جذب کنند، از نگاه رسانهای آیا سیاه نمایی میتواند شیوهای موثر برای جذب آرا باشد؟
باستانی: باید توجه داشت نامزدها با سیاهنمایی میخواهند روی چه گروهی تاثیر بگذارند. گروه پنج نفره نامزدهای اصولگرا، سیاهنمایی میکردند. همه بحث آنها این بود که دولت ضعیف است و نمیتواند کاری بکند. افرادی که مخالف دولتاند به این پنج نفر رای خواهند داد، چه سیاهنمایی انجام شود و چه نشود. تعداد آنها از ابتدا تا کنون در همه نظرسنجیها ثابت مانده و بالا نرفته است.
اگر نامزدها میخواهند روی افرادی تاثیر بگذارند که طرفدارشان نیستند و مرددند، باید بدانند که سیاهنمایی تاثیر برعکس دارد، زیرا در آن روش، برنامه خود را اعلام نمیکنند. برای مثال باید اعلام کنند اگر دولت نتوانست نفت بفروشد و درآمد کسب کند، او چه اقداماتی برای این کار انجام خواهد داد تا منجر به درآمد بیشتر شده و برای رفاه مردم استفاده شود. این روند بر اقشار خاکستری که هنوز نتوانستهاند برای انتخاب خود تصمیم بگیرند، بیشتر تاثیرگذار خواهد بود.
همچنین سیاهنمایی افرادی را که تصمیم گرفتند مشارکت نکنند، مصممتر میکند که رای ندهند، زیرا میبینند که رایشان تاثیری ندارد. باید نامزدها حرفی بزنند تا نظر این افراد برگردد. در نتیجه سیاهنمایی نتیجه عکس برای گروه هدف خواهد داشت و این مساله در نتیجه ضعف مشاورینی است که به نامزدها مشاوره میدهند.
اگر نامزدها دقت کنند، میتوانند نتایج نظرسنجیها را کنار هم بگذارند و از اینکه سبد رای آنها بیشتر نشده به این نتیجه برسند که باید اقدامات دیگری در این حوزه انجام بدهند. آنها باید دولت را منصفانه نقد کنند و بگویند که این مشکلات بوده و برای رفع آنها راهحلشان چیست.
نظر شما