به گزارش ایرناپلاس، شبکههای اجتماعی به دلیل فراگیر بودن و دسترسی آسان، به انتخاب نخست بیشتر مردم برای خواندن خبر و دریافت اطلاعات تبدیل شده و اینگونه قدرت خود را به رخ دیگر رسانهها کشیدهاند. این اقیانوس عظیم خبری به دلیل نداشتن تعهد و هویت نویسنده محتوا، در کنار فوایدش میتواند به منبع عظیمی از اخبار کذب و شایعه تبدیل شود. اخباری که با دامن زدن به آن تنها اذهان مردم مشوش میشود و آنها را از واقعیتهای زندگیشان دور میکند.
خودنمایی این ابزارها زمانی دو چندان میشود که مسالهای اجتماعی و سیاسی مانند انتخابات در جریان باشد. به همین دلیل توجه و اهمیت تولید محتوای موثق در رسانههای ارتباط جمعی به منظور آگاهسازی مردم برای انتخاب فرد اصلح و ترغیب مردم به مشارکت بیشتر از هر زمان دیگری ضروری است.
اما به راستی فضای مجازی تا چه اندازه میتواند در مشارکت مردم در انتخابات تاثیرگذار باشد و این بستر چه آثار مثبت و منفی در انتخاب مردم دارد؟
در این زمینه با امیرعبدالرضا سپنجی مدرس دانشگاه و پژوهشگر رسانه گفتوگو کردیم.
نقش تسریعکننده فضای سایبری و شبکههای اجتماعی
سپنجی درباره تاثیر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی بر انتخابات و مشارکت مردم، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: شبکههای اجتماعی، فضای سایبری و دیگر رسانهها در جریان انتخابات میتوانند نقش کاتالیزور را داشته باشند. برخی میگفتند انتخابات سال ۹۲ و ۹۶، انتخابات تلگرامی بود. اما معتقدم، نکته درست و دقیقی نیست. رسانهها و فضای سایبری به عنوان یک کاتالیزور و تسریعکننده در این جریان موثرند. اما اینکه بگوییم وجود تلگرام، اینستاگرام یا سایر شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای تلفن همراه میتوانند تحولی را به همراه داشته باشند، برآورد و نگاه کاملا اشتباهی است.
این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: به دلیل شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که به وجود آمده که البته جناحهای مختلف و حاکمیت در آن موثر بودهاند؛ فضای اجتماعی، مشاهدات میدانی، پژوهشها، افکارسنجیها و... نشان میدهد، مردم همچون انتخابات مجلس عمل کنند و این کاملا طبیعی است.
نقش تبلیغات در فضای سایبری
این مدرس دانشگاه با تاکید بر نقش رسانهها به عنوان تسریعکنندهها در جامعه بیان کرد: نمیتوان گفت چون مردم در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و پیامرسانهای تلفن همراه مانند واتسآپ و ... حضور دارند و تحلیلهای سیاسی، اقتصادی و انتخاباتی را میخوانند، حتما رای میدهند، به اعتقاد من به این شکل نیست.
وی ادامه داد: نقش رسانهها همان نقش حرارتی است که میخواهد یک واکنشی را تسریع کند، سرعتش را افزایش و گاهی هم کاهش دهد. صداوسیما و سایر رسانههای مکتوب، اینترنتی و خبرگزاریها همینگونه هستند. اینکه در فضای سایبری عدهای مدام خبررسانی کنند، کانال و گروه بزنند، حتی برخی از کاندیداهای اسمی یا واقعی انتخابات برای این فعالیتهای مجازی پول خرج کنند، و فکر کنند این اتفاقات باعث شود که مردم مشارکت کنند، برآورد و نگاه نادرستی است.
سپنجی درخصوص تاثیر شرایط دیگری غیر از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در انتخابات گفت: اگر فضای اجتماعی، مثبت باشد و مردم به آیندهشان امیدوار بوده و معیشت عزتمندانهای داشته باشند، به طور حتم در انتخابات شرکت میکنند. اما اگر ببینند آنچه انتظار دارند محقق نمیشود، در این شرایط بودن یا نبودن تبلیغات در فضای سایبری و رسانهها و صداوسیما چندان کمک کننده نخواهد بود. دانش ارتباطات و فعالیت رسانهای میتواند ما را در فضای واقعی با سرعت بیشتر به عنوان یک کمک کننده به مقاصدمان برساند.
تعیین کننده بودن فضای واقعی جامعه
وی درخصوص پیامدهای منفی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در ترغیب مردم به عدم مشارکت افزود: رسانهها به عنوان تسریعکننده هر فرآیندی میتوانند اثرات مثبت و منفی داشته باشند. اگر فضای اجتماعی و واقعی فرد، او را به رای ندادن سوق دهد، رسانهها نقش کاتالیزور را به عنوان تسریعکننده انجام میدهند. در چنین فضاهایی، برخی از پیامها منتشر میشود که محتوای آنها طنز، عکس، فیلم و ... است که مردم آنها را در این فضاها به اشتراک میگذارند تا یکدیگر را به رای ندادن ترغیب کنند. اما اگر فضای مثبتی در عرصه اقتصاد، فرهنگ، سیاست، جامعه و ... وجود داشته باشد شبکههای اجتماعی به عنوان تسریع و تشویق کننده به رای دادن عمل میکنند.
جای خالی مخاطبسنجی در صدا وسیما
این پژوهشگر با بیان اینکه یک فضای رسانهای و یک فضای واقعی وجود دارد، درباره ویژگیهای این دو فضا، گفت: یک بخش فضای رسانهای، به حوزه سایبری، آنلاین، شبکههای اجتماعی و پیام رسانها تعلق دارد. فضای واقعی را موازی فضای سایبری میدانم. فضای واقعی، زندگی روزمره، معیشت مردم، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و مسائل اجتماعی است. رسانهها فضاسازی و بافت خاص خود را دارند.
وی افزود: صداوسیما برنامههای خود را برای اقلیت ۷ تا ۸ درصدی در جامعه تولید و پخش میکند. البته در همه جای دنیا، وقتی نگاهِ مخاطبپنداری را مفصل بررسی کنیم، رسانه چه بیبیسی، سیانان و حتی صداوسیما باشد، مدیران و برنامهسازانش با همان جبر فکری که دارند برای افرادی مانند خود برنامه میسازند و فکر میکنند همه مخاطبان مانند آنها فکر میکنند.
وی تاکید کرد: وقتی مخاطبشناسی وجود نداشته باشد نگاه، مخاطبپندارانه میشود یعنی من فکر میکنم چون من نوعی اینگونه فکر میکنم، بنابراین همه مخاطبان من نیز همینگونه اندیشه میکنند و برای همان نگاه هم برنامه میسازنم.
به اعتقاد سپنجی، اگر مخاطبسنجی و مخاطبشناسی اتفاق افتد که چند درصد از مخاطبان به یک نگاه سیاسی تعلق خاطر دارند، چند درصد از وضعیت موجود رضایت دارند و بر اساس همین ویژگیها، برنامه تولید و گفتوگوها را ساماندهی کنند، اوضاع بسیار متفاوت میشود.
رسانهها به ویژه رسانههای رسمی که صداوسیما در صدر آنهاست و همچنین برخی از خبرگزاریها و مطبوعات، برای مخاطب خیالی و فرضی خود برنامههایی میسازند و فکر میکنند که فضای انتخاباتی جامعه را پرشور میسازند. در حالی که فضای جامعه در کف خیابان و اجتماع رقم میخورد.
نظر شما