به گزارش ایرناپلاس، «تحریم» در مناسبات نظام بینالملل راهی است برای کنترل کشورها؛ بر همین اساس ایالات متحده که دشمنی بیش از ۴۰ ساله با جمهوری اسلامی دارد، چه در دوران دولتداری دموکراتها و چه در دورههایی که جمهوریخواهان کاخ سفیدنشین بودند، با هر بهانه واهی، انواع تحریم را علیه ایران اعمال میکردند که تحریم اقتصادی در صدر آنها قرار داشت.
در راستای همین سیاست تحدیدکننده، دونالد ترامپ بعد از اینکه ۱۸ اردیبهشت ۱۹۹۷ برگه خروج کشورش از برجام را امضاء کرد، شدیدترین تحریمهای اقتصادی علیه ایران را کلید زد تا شاید بتواند به رؤیاهای بلندپروازانه خود برسد اما ایستادگی سرسختانه ملت ایران به جایی رسید که شاهد شکست سیاستهای تحریمی ترامپ و کنار رفتن او از کاخ سفید از یک سو و برنامه ایران برای تعامل و گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی با کشورهای پیشرو بودهایم.
در واقع، سیاست توسعه مناسبات بلندمدت با هدفگذاری مشخص با کشورهایِ صاحب اقتصاد و تعاملات مناسب با کشورمان سبب شد تا شاهد امضای سند همکاری ۲۵ ساله با چین باشیم.
از پیش از اعلام رسمی و امضای سند همکاری، جنجالو حاشیهسازی برای سیاهنمایی کردن این سند همکاری شروع شد و کار به جایی رسید که حتی برخی، تصمیمگیران را به «وطن فروشی» متهم کردند!
با توجه به این واکنشها، پیرمحمد ملازهی تحلیلگر ارشد مسایل بینالملل در گفتوگو با ایرناپلاس به چرایی برخی از این مسایل و راهکار مقابله با این سیاهنماییها پرداخت.
ایرناپلاس: چرا سند همکاری ایران و چین، این چنین در افکار عمومی با واکنشهای مختلفی همراه شده است؟
ملازهی: درباره این مساله هم میشود به جنبههای مثبت اشاره کرد و به نکتههای منفی. اما از آنجایی که مفاد سند پنهان مانده و هیچکس از قول و قرارها به طور رسمی اعلام نشده، طبیعی است که تردیدهایی به وجود بیاید. به هر حال توافق با چین میتواند نشانهای از جهتگیریهای ایران در رویارویی با نظام بینالملل باشد و به همین دلیل این مطالبه که متن سند منتشر شود، بجاست.
ایرناپلاس: وجههِ مثبت این موضوع را در چه چیزی میبینید؟
ملازهی: همه میدانند، ایران با جهان در حالت تجادلی قرار دارد و به همین دلیل تحت فشارهای شدید اقتصادی و ... است. در چنین حالتی هر قرارداد یا رایزنیای که بتواند برنامههای تقابلی نظام بینالملل با ما را کمرنگ کند، به طور قطع میتواند اقدامی مثبت از سوی تصمیمگیران باشد. یعنی هر کشوری که برای مناسبات در سطح بینالملل محدودیت داشته باشد، باید تلاش کند با کشورهایی که حاضر به مُراوده اقتصادی هستند، وارد فضای دادوستد شود.
ایرناپلاس: دلیلِ نگاهِ منفی و فضاسازیها در داخل ایران نسبت به این سند همکاری چیست؟
ملازهی: اگر نگاه به چین اینگونه باشد که «چارهای به جز تعامل با این کشور نداریم» و به همین دلیل تحت هر شرایطی باید با آنها کنار آمد، به طور حتم خسارتزا خواهد بود. به همین دلیل تاکیدِ موکد این است که ایران باید در قبال همه کشورها، سیاست متعادلی را در نظر بگیرد و اعمال کند تا از این طریق بتواند در سطوح بینالمللی به اهدافش برسد.
یعنی هر کشوری که میخواهد به توسعه برسد، راهی جز این ندارد که با همه دنیا همکاری کند. به عنوان مثال هند با وجود همکاریهایی که با آمریکا دارد، در تلاش است با برقراری رابطه اقتصادی با چین، مانعهای پیش رو را بردارد.
در همین راستا تاکید میکنم، تا ایران مشکلاتش با عربستان و ایالات متحده را حلوفصل نکند، هیچ مشکلی از مشکلات به پایان نخواهد رسید. بنابراین سیاست خارجی نظام باید همهِ تلاشش را برای حل این این مسائل به کار بگیرد.
نکته دیگر اینکه، اساسِ سیاست خارجی ایران مبنی بر اظهارات مبهم است که باید گفت، جای اشکال دارد. به عنوان نمونه اپوزیسیون و گروههای دیگر مخالف رابطه با چین، موضوع همکاری با چین را با قرارداد ترکمنچای مقایسه میکنند. در حالی که در آن قرارداد یکسوم از خاک کشور واگذار شد؛ مسالهای که در شرایط کنونی احتمالی محال است.
تصمیمگیران کشور با روشنگری درخصوص تعامل با چین، جلوی چنین اتهامپراکنیها را بگیرند. مسئولان در برخی موارد که شایعهها، به مردم گزارش دهند تا هم خیال آنها راحت شود و هم اینکه فرصت سوءاستفاده از سوءاستفادهکنندگان سلب شود. به هر حال هم ایرانیها دنبال منفعت هستند و هم چینیها.
در واقع چین وقتی تعهد ۴۰۰ میلیارد دلاری میدهد، حتما برنامههایی در راستای منافع ملی دارد. البته باید دید، چینیها دنبال چه چیزهایی هستند. اگر آنها در بالا دستِ صنعت نفت و انرژی سرمایهگذاری کنند و هزینه این سرمایهگذاری از درآمد بلندمدت این بخش تامین شود، این یک بحث است. اما اگر فقط به ایران وام داده شود، بازپرداخت وام با مشکل مواجه خواهد شد.
نظر شما