پدربزرگها و مادربزرگهای امروزی که پدرومادرهای دهه شصت بودند و پدرومادرهای امروزی که بچههای دهه شصت بودند، به خوبی روزهای جنگ و تعطیلی مدارس در اثر بمباران را به خاطر دارند؛ روزهایی که تلویزیون، کلاس درس را به خانهها آورده بود و خانوادهها در اوج جنگ و با همان تکنولوژی محدود، ادامه تحصیل فرزندانشان را در درون خانه و در کنار خودشان، شاهد بودند. روزهایی که پیرمرد دوستداشتنی، با ریشهای بلند و صورت نورانی، چوبها را به هم میکوبید و در تلویزیون میخواند: «ب با ا چی میشه» و بچههای کلاس اول با هم میگفتند: «با، با، با میشه».
حالا که چند روزی است، ویروسی با فراگیری بالا، وارد کشور شده و مدرسهها و دانشگاهها را تعطیل و آموزش سنتی را تحتالشعاع قرار داده است؛ از تکنولوژی امروزی بیش از گذشته انتظار میرود که جایگزینهای کلاس درس سنتی را به جامعه نگران از سلامت فرزندانش ارائه دهد.
این روزها، دوباره تجربیات دهه شصت را البته کمی پیشرفتهتر و فردگرایانهتر تجربه میکنیم، اگر قبلا تلویزیون ساعت کلاسهای درس هر مقطع را اعلام میکرد و یکباره همه دانشآموزان آن مقطع در سراسر ایران پای تلویزیون مینشستند، حالا گروههایی در پیامرسانها با افزودن شماره پدران یا مادران ایجاد شده و مثلاً معلم زبان، در یک فایل صوتی، درس خود را برای دانش آموزان توضیح میدهد و دانشآموزان با استفاده از کتاب و این فایل صوتی درس را میآموزند. زمان مشخصی هم برای پاسخ به سؤالات تعیین شده و دانشآموزان سؤال خود را در گروه مطرح کرده و معلم مربوطه پاسخ میدهد.
این شیوه دستکم برای دانشآموزان متوسطه اول و دوم که هم با فضای مجازی آشناترند و هم نگرانی از عقب ماندنشان از درسها بیشتر است، قابل استفاده است و هرچند کیفیت کامل حضور در کلاس را ندارد، تا حدی تعطیلی دانش آموزان را جبران میکند. البته برخی مدارس که از سامانههای مجازی آزموندار هم بهرهمندند، در ساعت مشخصی از دانشآموزان آزمون نیز میگیرند.
اعلام روزانه تعطیلات امکان برنامهریزی را کمتر کرده
این شیوهها برای بخش زیادی از دانشآموزان قابل استفاده است، بهویژه که امسال در بسیاری از شهرها بابت آلودگی هوا، برف، انتخابات و اکنون کرونا، مدارس تعطیل شده و عقبماندگی در دروس و فرآیند آموزشی دانش آموزان، والدین را نگران کرده است.
سعید شعبانی، مشاور پایه نهم مدرسه میزان تهران، به تجربه تعطیلی یک هفتهای به خاطر آلودگی میگوید: هر روز صبح از طریق پیامرسان داخلی فعالیتهای آن روز بچهها را برای اولیایشان میفرستادیم، مثلا انجام آزمایشهای علوم، پروژههای علمی، مطالعه دروس، نوشتن تمرینات ریاضی و ... مثلا یک فعالیت برای درس قرآن این بود که صفحه مورد نظر را بخوانند و وویس آن را برای معلم ارسال کنند.
به گفته او، این بار چون تعطیلی روزانه اعلام شده، امکان برنامه ریزی و ارسال تکلیف کمتر شده، اما پیگیر آن هستیم.
این معلم متوسطه اول در پاسخ به این که این شیوه چقدر میتواند مانع عقبماندگی دانشآموزان از فرایند تحصیلی شود، میگوید: استفاده از این امکان بسیار موثر است و آموزش الکترونیکی، مدتهاست در دنیا مرسوم شده است. ما هم می توانیم از اینترنت برای پیشبرد اهداف آموزشی و تربیتی دانشآموزان بهرهمند شویم. در تعطیلات ابتدای دی ماه سال جاری، به کمک سایت اینترنتی مدرسه و پیامرسانهای داخلی توانستیم تا حد زیادی طرح درسهای آموزشی معلمین را جلو ببریم.
تعطیلات مکرر سال جاری تحصیلی، باعث این تصمیم شد تا در طراحی آموزشی سالهای آتی تحصیلی، بخشی از فعالیتهای هر درس را به نحوی پیشبینی کنیم که از طریق مجازی قابل اجرا و پیگری باشد. در این صورت وقوع تعطیلات پیشبینی نشده، باعث قطع فرآیند آموزشی دانشآموزان نخواهد شد.
آموزش از راه دور؛ تجربه سالهای پیش به کجا رسید؟
بهنام بهراد، استادیار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش نیز به موضوع مدرسه هوشمند اشاره میکند و به ایرناپلاس میگوید: امروزه بحث مدارس هوشمند، سایبری و دیجیتال بهعنوان یک نوع مدرسه متفاوت در امر یادگیری و یاددهی مفید و مؤثر در دنیا مطرح است. اما پاسخ به اینکه آیا رفتن به سمت چنین سیستم آموزشی لازم است؟ بله قطعاً لازم است برای اینکه در عصر انقلاب اطلاعات به سر میبریم. ما تجربه موفق آموزش از راه دور را سالها پیش در کشور پشت سر گذاشتیم که گسترش هم پیدا کرد اما خبر ندارم که در حال حاضر به کجا رسیده است.
گاهی اوقات ممکن است یک بچهای مریض شود و مجبور باشد به خاطر نوع مریضیاش به مدرسه نرود. خب این دانشآموز نباید یک هفته یا یک ماه از درسش عقب بماند. اگر این سازوکار در مدارس فراهم شود، این نوع مشکلات بهکلی رفع خواهد شد. بنابراین ما نیازمند این هستیم که دروس را چه بهصورت آفلاین (ضبط شده) و چه بهصورت آنلاین به دانش آموزان ارائه کنیم.
استادیار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش توضیح میدهد: یکی از مزایای آموزش آنلاین برای مواردی مانند این روزها خوب جواب میدهد. حال که بیماری در جامعه شیوع پیدا کرده است و مدرسه تعطیل میشود و معلم از این طریق میتواند دروس را آموزش بدهد. به نظر من آموزش و پرورش باید یک فکر اساسی در این حوزه بکند؛ چرا که در حوزه دیگر هم این بحث مطرح است. وقتی شما دروس را سطحبندی کنید و آموزش همه این دروس را بهصورت دیجیتال داشته باشید، هر دانشآموزشی متناسب با سطح خودش میتواند دسترسی داشته باشد و در عین حال در یک محیط هم آموزش ببینند. در واقع، جنبههای بسیار مختلف و متنوعی در بحث آموزش آنلاین و دیجیتال مطرح است. اگر در جامعه ما هم بهوسیله بعضی از افراد شروع شده است، نشان از تقاضا برای شروع چنین کلاسهایی است. این افراد متوجه شدهاند که در دنیا این شیوه دارد ترویج پیدا میکند. آنها هم دست به کار شدهاند، اما نکته اینجاست که شروع این روش باید کاملاً درست و صحیح و مطابق با استانداردهای بینالمللی باشد.
بهراد میگوید: در مدرسه هوشمند فرآیند یاددهی، یادگیری و بهبود مدیریت باید بهصورت کاملاً نظام یافته باشد تا انسان عصر اطلاعات قادر به پردازش و دستهبندی و استفاده بهینه از منابع فنی دانش روز با توجه به طیف گسترده آن برای کشف استعداد خود و بروز خلاقیتها باشد. شیوه و روش آموزشی مدارس هوشمند دیداری- شنیداری بوده و معلمان دروس مختلف آموزشی خود را به کمک رایانه توسط فیلم، انیمیشن و... و ابزارهای چندرسانهای (بصری، کلامی، شنیداری و عملی) ارائه میکنند تا زمینه رشد همهجانبه استعدادهای دانشآموزان را تدارک ببینند و با تلفیق آن بهجای استفاده ابزاری از فناوری اطلاعات یا ارائه واحد مستقل فناوری در کنار سایر واحدهای درسی، نسبت به کارآمدی و اثربخش نمودن نظام آموزشی اقدام کنند.
با فضای سایبری میتوان به عدالت آموزشی کمک کرد
به گفته وی، وقتی جمعیت زیادی درگیر موضوعی مانند یک بیماری با شدت سرایت بالا شوند، کنترل این وضعیت از دست نهادهای مسئول و مسئولان کشور خارج میشود. جمعیتهای در معرض خطر بهشدت به خطر افتاده و میزان مرگومیر افزایش پیدا میکند. بنابراین در چنین شرایطی این نوع از آموزش ضرورت پیدا میکند. در واقع چنین موقعیتهایی است که ما را وادار میکند که در این باره فکری کنیم.
علاوه بر این، جغرافیای ما بلاخیز است؛ از سیل گرفته تا زلزله. از دیگر سو، تنوع جغرافیایی ما ضرورت توجه به آموزشهای مجازی و استفاده از ظرفیت فضای سایبری و شبکههای اجتماعی برای آموزش را برای دانشآموزان بیش از پیش نشان میدهد. در برخی از استانها مانند سیستانوبلوچستان یا در برخی روستاها امکانات بسیار ضعیف است. اگر ما این سیستم آموزشی دیجیتال، آنلاین و آفلاین را راهاندازی کنیم و بهصورت اصولی به آن بپردازیم، میتوانیم دسترسی مساوی و برابر در آموزش اطلاعات در سطح کشور را فراهم کنیم.
نظر شما