۱۱ دی ۱۳۹۸، ۱۵:۱۸
کد خبرنگار: 1894
کد خبر: 83615657
T T
۵ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

طب اسلامی در گفت‌وگو با جوادی آملی و طبیبی که بر بالین هاشمی شاهرودی حاضر شد

تهران- ایرناپلاس- یک استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم می‌گوید: صرفاً اکتفا به دو روایت یا شاهد تاریخی یا اتفاقاتی که در عهد ائمه اتفاق افتاده است، نمی‌تواند تأییدکننده طب اسلامی باشد، بلکه علم جدید هم باید آنها را تأیید کند.

بیش از نیم قرن پیش بود که با ورود پزشکی مدرن به کشور، طب سنتی از رونق افتاد. شاید نخستین تقابل میان پزشکی مدرن و طب سنتی از همان دوران آغاز شد. با این حال، اقبال مردم به پزشکی مدرن باعث نابودی کامل آن نشد و دستورات و اسرار آن به‌عنوان میراث ارزشمندی در طول تاریخ سینه‌به‌سینه منتقل شد. تا به امروز که طب سنتی به جزئی از ساختار نظام سلامت کشور تبدیل شده است و افراد می‌توانند بعد از اتمام دوره تحصیلی پزشکی عمومی، تخصص خود را در طب سنتی دریافت کنند. اما چیزی که هر از چندی جنجال‌برانگیز می‌شود، طبابت افرادی به غیر از پزشکان در این حیطه است که گاه به مرگ افراد نیز منجر می‌شود.

در این میان هستند افرادی که با عنوان طبیب طب اسلامی مشغول به کارند و منبع دانشی که از آن دم می‌زنند را آیات و روایات عنوان می‌کنند؛ موضوعی که در چند سال اخیر مراجع تقلید از جمله آیت‌الله جوادی‌آملی به مخالفت صریح با آن پرداخته و آن را رد کرده‌اند. اخیرا ویدئوی کمتر دیده شده‌ای از آیت‌الله جوادی آملی منتشر شده است که در آن ایشان در انتقاد از آنچه به عنوان طب اسلامی ترویج می‌شود، می‌گوید: کدام طب نبوی؟ با چند تا روایت که ۹۵ درصد آن تأیید نشده است؟

احمد کریمی متخصص طب سنتی ایرانی در گفت‌وگو با جوان‌آنلاین، دلیل مخالفت‌های برخی مراجع به آنچه طب اسلامی خوانده می‌شود را در این می‌داند که: «در حال حاضر ۱۵ هزار روحانی از حوزه‌های علمیه بیرون آمدند و در قامت طبیب طب اسلامی‌مشغول طبابت هستند؛ موضوعی که هم به اسلام ضربه زده و هم به طب سنتی ایرانی.»

حالا این بار تقابل بین آنچه طب اسلامی خوانده می‌شود و پزشکی مدرن، با صحبت‌های فرزند مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی بر سر زبان‌ها افتاده است. سید علاء هاشمی شاهرودی در سخنانش گفته است که پدرش به حرف کارشناسان طب اسلامی گوش داد و بیماری‌اش از کنترل خارج شد. همین سخنان، بار دیگر دیدگاه‌های برخی مراجع درباره طب اسلامی را دست به دست کرد. 

یک متخصص طب سنتی: آیت‌الله شاهرودی را به پزشکی مدرن ترغیب کردم

پیرو سخنان فرزند مرحوم هاشمی شاهرودی، یکی از متخصصان طب سنتی که خواست نامش منتشر نشود، در گفت‌وگو با ایرناپلاس می‌گوید: من بر بالین آیت‌الله شاهرودی حاضر شدم و از جمله افرادی بودم که ایشان را ترغیب کردم که برای معالجه از پزشکی مدرن استفاده کنند.

وی از افرادی که این روزها نامشان به‌عنوان طبیب اسلامی بر زبان است، به‌عنوان آفت‌هایی نام برد که به اسم طب اسلامی و سنتی برای خود دکانی ایجاد کرده‌اند و هیچ علمی در این حوزه ندارند و هر بار با اظهارنظرهای خود جنجالی به پا می‌کنند. وی ادامه داد: من پیش از اینکه طبیب سنتی باشم، پزشک عمومی هستم. من به همه بیماران سرطانی که به من مراجعه می‌کنند، اعلام می‌کنم که در کنار دستورات من باید مداوای پزشکی خود را نیز ادامه دهند.

انگیزه‌های افراد برای استفاده از طب اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه عده‌ای علاقه‌مند هستند که بر اساس منابع دینی، خدمت اجتماعی را برای جامعه ترسیم کنند در گفت‌وگو با ایرناپلاس می‌گویند: شاید برای عده‌ای انگیزه اولیه این باشد که آقا رسول‌الله(ص) یا امام صادق(ع) یا امام رضا(ع) فرمودند این احادیث مثل سایر احادیثی که مثلاً در باب نماز و روزه فرمودند حجت است و باید از آن تبعیت کرد. انگیزه دوم این است که ممکن است شواهدی وجود داشته باشد که افراد از این توصیه‌ها، درمان یا سلامتی را کسب کرده باشند.

با این حال، به اعتقاد این استاد حوزه، هیچ‌کدام از این انگیزه‌ها نمی‌تواند به‌عنوان جریان علمی کفایت کند که کسی بخواهد طب اسلامی را شکل دهد و بر اساس همین موارد محدود، این طب مورد استفاده قرار گیرد.

وی ادامه می‌دهد: دانش اسلامی مثل سایر دانش‌ها نیازمند اجتهاد است. نیازمند این است که تمام مراحل اجتهاد طی شود. اگر علمی نیاز به عقل تجریدی و فلسفی داشت، باید مطابق با او زمینه‌ها فراهم شود و اجتهادی که شایسته آن علم است فراهم شود. در این میان، دانش طب یک دانش تجربی و حسی است و بایستی کاملاً هر آنچه به‌عنوان منبع درمان بخواهد محسوب شود از گذرگاه عقل تجربی بگذرد.

 جوادی آملی می‌افزاید: آیت‌الله جوادی آملی در کتاب منزلت عقل، عقل را به گونه‌های مختلف تقسیم کرده‌اند و برای هر علمی، عقل مناسب خودش را به‌عنوان حجت قرار داده‌اند. بنابراین اگر کسی می‌خواهد به منابع وحیانی ما در مورد مباحث طبی، احادیث و روایات طبی ما مراجعه کند مانعی ندارد، الا اینکه باید اجتهاد هم‌سنخ آن را هم فراهم کند و مهم‌ترین آن این است که گذرگاه‌های دینی امروز را در فرآیند تحقیق علمی خود مورد ملاحظه قرار دهد.

به گفته وی، اجتهاد در علوم تجربی یعنی دانش رسمی علم طب. هیچ اشکال ندارد که آنچه ائمه بزرگوار ما فرمودند به‌عنوان منابع درمان مورد توجه قرار بگیرد. اما باید در یک فرآیند علمی مثل اجتهادی که در بخش‌های مختلف لازم است، انجام شود.

طبابت به‌واسطه استناد به چند روایت قابل قبول نیست

حجت‌الاسلام والمسلمین جوادی آملی با اشاره به مخالفت مراجع تقلید با طب اسلامی می‌گوید: آقایانی که احیاناً اظهار مخالفت می‌کنند، به این معنی نیست که به‌هیچ‌وجه نمی‌توان به این منابع  توجه کرد. آیت‌الله جوادی آملی هم در یک پیامی فرمودند که مثلاً ۶۰۰۰ روایت در این زمینه وجود دارد که عمده آنها سند ندارد و روایت‌های بسیار محدودی است که سند دارد. ما در مباحث نماز، روزه و حج هم به روایاتی مراجعه می‌کنیم که هم دلالتش تام، هم سند و جهت صدور آن کامل باشد. بنابراین بدون اجتهاد  هم‌سنخ که این بحث تجربی و علمی است، بدون داشتن اجتهاد مناسب صرفاً مراجعه کردن به روایات قابل قبول نیست.

وی ادامه می‌دهد: مضاف بر این که امروز تنوع بیماری بسیار فراوان است و ممکن است مثلاً علائم بیماری در افراد مختلف سردرد باشد، اما دلیل و درمان آن متفاوت باشد. تشخیص و درمان آنها نیاز به این دارد که تجارب، آزمایش‌ها و عکس‌های فراوانی در این رابطه به کار گرفته شود و با توجه به پیشرفتی که دانش علم طب داشته است، قطعاً باید از این فرآیند استفاده شود. بنابراین مخالفت علما و بزرگان از جمله آیت‌الله جوادی آملی با این موضوع و حتی اتفاقی که برای آیت‌الله شاهرودی افتاده این است که کسانی با توجه به منابع دینی می‌خواهند به‌اصطلاح طب اسلامی را رواج دهند. اما فرآیند این طب اسلامی به معنای این که فرآیند بلوغ علمی آن طی شده باشد، امروز تأمین نشده و از این جهت قابل قبول و قابل اعتماد هم نیست و جامعه ما نباید به آن توجه کند.  

ضربه به روحانیت و حوزه علمیه

به گفته یک متخصص طب سنتی ایرانی، حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار روحانی به‌عنوان طبیب طب اسلامی مشغول به کار هستند. برخی معتقدند این روحانیون در حوزه‌های علمیه برای اهداف دیگری آموزش می‌بینند و با ورودشان به حوزه طب از مأموریت اصلی خودشان جدا می‌شوند و از طرفی عدم تسلط آنها به علم پزشکی باعث ایجاد مشکلات عدیده می‌شود و این به اعتبار روحانیت و حوزه آسیب می‌زند.

جوادی آملی در واکنش به این موضوع می‌گوید: بله قطعاً همین‌طور است. هر دانشی باید معیار و ملاکی برای اجرای خود داشته باشد. الان مثلاً برای دانش فقه اسلامی در حوزه‌های علمیه مراجع عظام تقلید و علما شایسته یک سندیتی قائل هستند و مجوزهایی برای آن صادر می‌شود. در مورد طب و پزشکی هم باید از مراکزی که عهده‌دار درمان کشور هستند خواست تا اعتبار علمی این مواردی را که احیاناً آقایان طلاب در مورد مسائل طب اسلامی می‌گویند، اعتبارسنجی کنند که آیا می‌توانند سلامت جامعه را تأمین کنند؟

نباید از منابع وحیانی غافل شویم

 وی به دو مسئله مهم که باید به آنها توجه شود نیز اشاره می‌کند. مسئله اول این است که ما نباید از منابع وحیانی خودمان در این مورد غافل باشیم و هر آنچه را که دانش نوین و مدرن مطرح کرده است، محق بدانیم. دانش جدید پزشکی هم آفات و آسیب‌های فراوانی داشته و دارد و بخش قابل‌توجهی  از جامعه هم که به این طب سنتی یا اسلامی مراجعه می‌کنند، برای این است که هزینه‌های سنگین و  آسیب‌های فراوان از آنجا دیده‌اند.

متولیان سلامت کشور دست به کار شوند

جوادی آملی ادامه می‌دهد: از طرف طب اسلامی هم واقعاً آسیب‌هایی به جامعه وارد شده است. به نظر من شایسته این است که مراکز درمانی رسمی کشور مطالب منسوب به طب اسلامی را با علم پزشکی واقعی و مدرن انطباق دهند و با هر آنچه در مقایسه با علم مدرن ناصواب است یا ناصواب اتفاق می‌افتد و می‌تواند به جامعه آسیب بزند، واقعاً برخورد کنند.

تعارف نداریم

استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم در پایان گفت: این مسئله هم واقعاً تعارف‌بردار نیست. اینکه بگوییم این دستورات اسلامی هستند، باید مورد توجه قرار گیرند. اینها زمانی می‌توانند اسلامی باشند که از گذرگاه اجتهاد اسلامی گذشته باشند. اما این آقایان این مراحل اجتهاد را طی نکردند. هر علمی اجتهاد خودش را لازم دارد. بایستی فرآیند تنقیح اجتهاد در آن علم فراهم شود و بتواند مؤثر باشد. چون این مسیر وجود ندارد صرفاً اکتفا به دو روایت یا دو شاهد تاریخی یا اتفاقاتی که در عهد ائمه افتاده است و بعد هم چند شاهد عینی و تاریخی ذکر کنند که برخی از بیماری‌ها، درمان شدند، نمی‌تواند برای جامعه ما مفید باشد. جا دارد مراکز اصلی با برخورد علمی، شایسته و فرهنگی هم جامعه را نسبت به این مسئله آگاه کنند و هم افرادی را که به این سمت رفتند، به لحاظ علمی قانع کنند.

۵ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.