پس از انتشار جزئیات «پیشنویس لایحه اصلاح برخی قوانین و مقررات مالیاتی» موضوع معافیت مالیاتی هنرمندان در فضاهای عمومی مورد توجه قرار گرفت. در این پیشنویس، سازمان امور مالیاتی بندهای مربوط به معافیت مالیاتی هنرمندان را حذف کرده است. مخالفان و موافقان این طرح هر کدام استدلالهایی در رد و تأیید لزوم مالیاتدهی قشر هنرمند ارائه کردهاند که محور اصلی آنها به بدنه نحیف قلمروی هنر و فرهنگ و در مقابل آن، عدالت مالیاتی برمیگشت که شامل کارگران و کارمندان هم میشود؛ هرچند برخی تریبونهای مخالف دولت تلاش کردند موضوع معافیت هنرمندان را سیاسی جلوه دهند.
حالا مرکز پژوهشهای مجلس بهعنوان یکی از نهادهای رسمی تحقیقاتی در گزارشی نگاهی به تجربه دیگر کشورها در این حوزه داشته و به مبانی نظری و سیاستی معافیت مالیاتی بخش هنر پرداخته است.
این گزارش با اشاره به لزوم کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی که خود مستلزم انجام برخی اصلاحات در ساختار غیرکارآمد نظام مالیاتی کنونی است، نوشته: در ایران معافیتهای مالیاتی زیادی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به درآمدهای فعالان اقتصادی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی، سود سپردههای بانکی، صادرات برخی از مواد خام، فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، مدارس غیرانتفاعی و فعالیتهای فرهنگی و هنری اشاره کرد.
ویژگی معافیتهای اعطایی
موضوع اصلی گزارش یاد شده این است که ویژگی مشترک قریب به اتفاق معافیتهای اعطایی در قانون مالیاتها عموماً غیرهدفمند، غیرمشروط و دائمی هستند، در حالی که معافیت مالیاتی باید در چارچوب مبانی نظری و تجربی تصویب و اجرایی شود.
بررسی تجارب کشورهای مختلف در زمینه معافیتهای مالیاتی که در بیشتر موارد با دقت و وسواس زیاد طراحی میشود، میتواند در اعمال معافیتهای هدفمند و پرهیز از معافیتهای غیرهدفمند راهگشا باشد؛ موضوعی که نویسندگان مرکز پژوهشها در بررسی چندین مورد مانند هند، پاکستان، کره جنوبی، مالزی، انگلستان و آمریکا به آنها پرداختهاند. در این گزارش ضمن بیان چرایی اعمال معافیت بر درآمد در نظامهای مالیاتی، تجربه سایر کشورها در اعطای معافیت به فعالیتهای هنری بررسی شده است. بررسی دلایل نظری وضع معافیت مالیاتی در سایر کشورها در کنار واکاوی تجربه سایر کشورها در حوزه اعطای معافیت به فعالیتهای هنری نشان میدهد معافیتهای قانونی اعطا شده به فعالیتهای هنری در کشور، با منطق اعطای معافیتهای مالیاتی سازگار نبوده و سه ویژگی هدفمند بودن، مشروط بودن و غیردائمی بودن را ندارد.
بر اساس گزارش یاد شده، یکی از مهمترین دلایل این است که وجود چنین معافیتهای غیرهدفمندی موجب کاهش شفافیت در هر نوع فعالیتی میشود، مسئلهای که هماکنون به دلیل دامنه گسترده معافیتها در قانون مالیاتی ایران شاهد آن هستیم. اگر چه اعطای معافیت بدون هیچ قیدی به فعالیتهای هنری از منظر عدالت اقتصادی چندان قابل توجیه به نظر نمیرسد، اما اگر به هر دلیل قرار است از برخی فعالیتهای هنری در کشور حمایتهایی از جنس معافیت مالیاتی صورت پذیرد، با توجه به اصول مالیاتی این حمایتها باید محدود، مشروط و موقتی باشد که معافیتهای کنونی حوزه هنر هیچکدام از این شرایط را ندارد. گفته شده در بسیاری از کشورها، نهتنها فعالیتهای هنری از پرداخت مالیات معاف نیستند، بلکه با توجه به جایگاه و مقبولیت اجتماعی هنرمندان، از ظرفیت هنرمندان برای تشویق مردم برای پرداخت مالیات استفاده میشود. متأسفانه در ایران از این ظرفیت هنرمندان به دلیل معافیت بیقید و شرط فعالیتهای هنری استفاده بهینه صورت نگرفته است.
تجربه هندوستان
بهعنوان نمونه در کشور هندوستان، هنرمندان یکی از مشمولان مالیات بر درآمد مانند سایر اقشار جامعه هستند. نرخ نهایی این مالیات بهصورت تصاعدی از پنج تا ۳۰ درصد تغییر میکند و طبق بررسی صورت گرفته، یکی از مشهورترین هنرمندان سینمای هند، ۴۴۵ میلیون روپیه (معادل ۹۰ میلیارد تومان) در سال ۲۰۱۸ مالیات پرداخته است. مالیات پرداختی ۶ نفر از دیگر هنرمندان مشهور این کشور نیز در سال ۲۰۱۸، از ۳۹ میلیون تا ۲۹۵ میلیون روپیه گزارش شده است. در واقع هنرمندان کشور هند مبالغ زیادی در طول سال از دستمزد پرداختی و تبلیغات به دست میآوردند، اما در وبسایتها و خبرگزاریهای این کشور مطرح میشود که اغلب آنها با پرداخت مالیات خود به دولت، به مسئولیت شهروندی خود نیز به نحو احسن عمل میکنند. یعنی هنرمندان این کشور از اقشاری هستند که بیشترین مالیات را به دولت پرداخت میکنند و فرارهای مالیاتی احتمالی آنها سریعاً بررسی و رسانهای میشود. به نظر میرسد همین مسئله باعث تشویق سایر مردم به پرداخت مالیات شود.
مالیات پیششرط شفافیت است، نه برعکس
همانطور که این گزارش نشان داده ابزار مالیاتی بهعنوان یکی از ارکان ایجاد شفافیت اقتصادی در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. اهمیت این موضوع در جایی است که برخی معتقدند نبودن سازوکار مشخص برای تشخیص درآمدهای مشاغل هنری یکی از اصلیترین موانع اجرای این پایه مالیاتی خواهد بود. این افراد میگویند دولت ابتدا باید سازوکارهای ایجاد شفافیت این قلمرو را تعبیه و سپس به سراغ مالیاتگیری از آنها برود، گزارهای که یکی از کارشناسان اقتصادی هم آن را رد میکند.
هادی ترابیفر در گفتوگو با ایرناپلاس گفت: همین لغو معافیتهای مالیاتی خود بهترین سازوکار برای ایجاد شفافیت و تشخیص درآمدهاست. وی با انتقاد از کسانی که لازمه وضع مالیات را درآمدهای شفاف میدانند، گفت: موضوع دقیقاً برعکس است، یعنی مالیات وضع میکنند تا درآمدها شفاف شود.
این کارشناس اقتصادی افزود: سازمان مالیاتی تا کنون توانسته بسیاری از مشاغلی را که شفافیت در آنها پایین بوده، زیر چتر مالیاتی خود قرار دهد، ضمن اینکه هنرمندان از بسیاری دیگر شفافتر هستند، زیرا قراردادهای بسیاری از آنها در وزارت ارشاد ثبت میشود و اینگونه نیست درآمد همه آنها کاملاً غیرشفاف باشد. گذشته از این میتوان مبنا را بر اساس اظهارنامه قرار دهند، به این صورت که اگر زیر ۳۶ میلیون در سال درآمد داشتند معاف شوند، ولی افرادی با درآمد بیشتر از آن مالیات پرداخت کنند.
موضوع مهم دیگر این است که تا کنون برآوردی از سوی نهادهای تحقیقی در مورد میزان گردش مالی و به تبع آن، ظرفیت مالیاتی آنها انجام نشده است. ترابیفر با تأیید این موضوع گفت: تا کنون برآوردی از میزان گردش مالی این بخش انجام نشده است.
پیشنهادهایی برای دریافت مالیات از هنرمندان در عین حمایت از آنها
مسائل گفته شده موجب شده تا در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دو پیشنهاد ارائه شود. پیشنهاد اول این است که ضمن در نظر گرفتن حداقلی از درآمد و اعطای معافیت مالیاتی تا آن سقف (مانند سایر مشاغل و حقوقبگیران)، درآمد حاصل از فعالیتهای هنری نیز همانند درآمد سایر مشاغل، مشمول پرداخت مالیات قرار گیرد.
همچنین بر اساس مبانی نظری و تجارب سایر کشورها که در آنها حمایت از فعالیتهای گوناگون بهندرت از مسیر اعطای معافیتهای مالیاتی آنها میگذرد، پیشنهاد دوم گزارش این است که حمایت از فعالیتهای هنری از مسیرهای دیگری غیر از معافیت مالیاتی انجام شود. بهطور مثال، میتوان با افزایش منابع «صندوق اعتباری هنر» به حمایت (توسعهای، معیشتی، بیمهای و ...) از فعالان عرصه هنر در کشور پرداخت.
نظر شما