۲۲ مرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۴۸
کد خبرنگار: 1894
کد خبر: 83433806
T T
۸ نفر
تجاوز به دخترک خردسال و یک پرسش!

تهران- ایرناپلاس- با شنیدن خبر تعرض به یک دختربچه خردسال در یکی از بیمارستان‌های شیراز، بار دیگر یک سؤال جدی به ذهن خطور می‌کند: چرا یک دختر سه و نیم ساله باید طعمه شرارت یک جوان ۲۴ ساله قرار گیرد؟ مقصر کیست؟ جوان؟ کودک؟ خانواده؟ یا جامعه؟

روز شنبه بود که خبر تکان‌دهنده تعرض به یک دختر سه و نیم ساله در یکی از بیمارستان‌های شیراز رسانه‌ای و جزئیات اتفاق منتشر شد. دخترک به همراه خانواده‌اش برای عیادت یکی از بستگانش به بیمارستان رفته بود که با چند لحظه غفلت مادرش ناپدید می‌شود و بعد از چند ساعت، پیکر نیمه‌جان او توسط مردم به انتظامات بیمارستان دیگری تحویل داده می‌شود. با پیگیری‌های پلیس و بعد از بررسی فیلم‌ دوربین‌های مداربسته، مشخص می‌شود پسر جوانی به او نزدیک شده و او را همراه خود به بیمارستان دیگری می‌برد و در راهرو سرویس بهداشتی به دخترک تعرض می‌کند. این خبر بسیاری را به یاد اهورای سه‌ساله انداخت که دو سال پیش قربانی نیت شوم ناپدری‌اش شد و به کام مرگ رفت. موارد متعدد چنین اتفاق‌هایی نشان می‌دهد متجاوزان در زمان‌ها و مکان‌های مختلف در کمین کودکان قرار دارند و همان ‌اندازه که فرد متجاوز می‌تواند یک غریبه باشد، یکی از نزدیکان و اقوام کودک نیز می‌تواند او را مورد سوءاستفاده جنسی قرار دهند.

دختربچه‌ها، قربانیان اصلی متجاوزان

سعید حیدری، روانشناس سلامت در گفت‌وگو با ایرناپلاس درباره حادثه دیروز و اینکه چه عاملی باعث بروز چنین مسائلی در جامعه می‌شود، می‌گوید: همانند سایر اختلالاتی که در روانشناسی وجود دارد، اختلالات جنسی هم می‌تواند در لایه‌های مختلف شخصیت افراد رخ دهد. این اختلالات می‌تواند شامل اختلال در هویت جنسی، جهت‌گیری جنسی، نقش جنسی و همچنین عملکرد جنسی باشد. در این میان، برخی افراد هم مبتلا به ناهنجاری‌های جنسی هستند که باعث می‌شود در تمایلات جنسی آنها اختلال ایجاد شود. یعنی فرد مورد نظر به تیپ‌های خاص یا اعضای بدن خاص گرایش دارد. این گرایش‌ها و تمایلات معمولاً قبل از ۱۵ سالگی شکل می‌گیرد و بسته به گذشته فرد و اینکه چه اتفاقی برای او رخ داده، شکل می‌گیرد و معمولاً تا آخر عمر ادامه دارد. اما خبر خوب در این حوزه این است که این مشکلات را می‌توان با علم و اصول روانشناختی به‌راحتی درمان کرد.»

وی ادامه می‌دهد: یکی از مشکلاتِ تمایل جنسی همین تجاوز جنسی است. تجاوز جنسی می‌تواند در سنین بالا باشد یعنی برقرار کردن رابطه با فردی که تمایلی به این رابطه ندارد. رابطه‌ای خارج از عرف و چارچوب که گاهی ممکن است قربانی بزرگسال یا کودک باشد. در همین تجاوزهای جنسی اصطلاحی تحت عنوان «بچه‌بازی» وجود دارد که فرد متجاوز تمایل دارد تا با افرادی که به بلوغ نرسیده‌اند و یعنی زیر ۱۲ تا ۱۳ سال هستند، رابطه جنسی داشته باشد.

به گفته حیدری، متأسفانه اغلب قربانیان این اتفاق نه در ایران، بلکه در کل دنیا دختران هستند و دلیل آن هم جذابیتی است که صورت و بدن آنها دارد، به‌طوری که قربانیان دختر دو برابر بیشتر از پسران هستند.

تجاوز جنسی در متون علمی جرم تلقی می‌شود

حیدری می‌افزاید: در تمام دنیا نسبت به تجاوز جنسی به کودک و کودک‌آزاری نگاه سخت‌گیرانه‌ای وجود دارد. جالب است بدانید که تجاوز جنسی را در متون علمی به‌هیچ‌وجه جزو اختلالات رفتاری طبقه‌بندی نمی‌کنند، بلکه آنها را جزو جرایم، طبقه‌بندی می‌کنند. چون اگر قانون‌گذار بخواهد مجازاتی برای این فرد مشخص کند، اغماض کمتری نسبت به آن نداشته باشد و با استناد به اینکه او بیمار روانی است اغماضی در تنبیه او انجام نگیرد. این در کل دنیا وجود دارد و بیشترین مجازات مربوط به نابهنجاری جنسی دقیقاً در مورد همین کودک‌آزاری است و درصد بالایی از تخلفات جنسی تقریباً ۳۰ تا ۴۰ درصد افرادی که تحت عنوان مجرم جنسی در زندان‌ها و محاکم قضایی هستند، دقیقاً همین متجاوزان به کودکان هستند.

حیدری دو دلیل برای سخت‌گیری زیاد در این حوزه عنوان می‌کند. او می‌گوید: قاعدتاً کودک نمی‌تواند با تمایل وارد یک رابطه شود، یعنی رابطه 100 درصد تجاوز است، دوم آثاری که این رابطه می‌تواند در آینده کودک داشته باشد بسیار زیاد است و گاهی حتی آینده یک کودک را به‌طور کامل تحت تأثیر قرار می‌دهد. به همین دلیل، مجازات بسیار سنگینی را برای فرد متجاوز در نظر می‌گیرند.

او در پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان فرد متجاوز را شرور دانست، می‌افزاید: این افراد نظم جامعه را به هم می‌ریزند و باعث ترس در جامعه می‌شوند. اگر از خانواده‌ها، والدین و کودکان بپرسید، به شما خواهند گفت آثار چنین حوادثی مثل یک شبح یا سایه‌هایی برای مدت‌ها و شاید برای همیشه در زندگی خانواده‌ها و به‌ویژه کودکان خواهد ماند. بنابراین کسی که موجب شود آرامش روانی مردم به هم بخورد، می‌تواند جزو افراد شرور طبقه‌بندی شود.

نحوه برخورد با فرد متجاوز

موضوعی که ذهن بسیاری را درگیر می‌کند این است که پس از شناسایی و دستگیری فرد متجاوز، چه رفتاری باید با او کرد؟ آیا صرفاً برخورد انتظامی و قضایی با او کافی است یا این فرد نیاز به برخوردهای مکمل نظیر دریافت خدمات روانشناسی دارد؟ حیدری در پاسخ به این سؤال می‌گوید: با توجه به اینکه تجاوز را در ردیف جرم طبقه‌بندی می‌کنند، اولاً باید محاکم قضایی درباره آنها تصمیم بگیرد، اما موضوع مهم این است که این افراد نباید رها شوند. این افراد بیمار روانی هستند و نیاز به درمان‌های روانشناختی دارند. یعنی علاوه بر اینکه قانون‌گذار مجازات مرتبط با این جرم را مشخص کرده، به نظر می‌رسد باید در مکانی که نگهداری می‌شوند مانند زندان یا ندامتگاه‌، تحت درمان‌ قرار گیرند.

حیدری ادامه می‌دهد: اغلب این افراد در گذشته خود، دچار مشکلاتی هستند. اکثراً در گذشته مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و دردی را از گذشته تا به امروز با خود حمل کرده‌اند که هیچ‌گاه جامعه هیجان آن را نپذیرفته است. این موضوعات را ما نباید فراموش کنیم، بنابراین حتماً باید از درمان‌های روانشناختی استفاده کنیم.

با قربانی تجاوز چطور رفتار کنیم؟

حیدری درباره نحوه برخورد با کودکی که مورد تجاوز قرار گرفته است، می‌افزاید: در این مورد رفتار اطرافیان و خانواده کودک بسیار مهم است. این کودکان نباید وارد پروسه دادگاه شوند. اگر ما این کودکان را وارد پروسه دادگاه کنیم، بیشتر آسیب می‌بینند. از آنجا که روند دادگاه فرسایشی است و اگر کودکی مثلاً یک سال وارد این پروسه فرسایشی شود، آرام‌آرام انگشت‌نما می‌شود، این انگشت‌نما شدن به او آسیب می‌زند. بنابراین خود کودکان تا حد امکان نباید در جریان پروسه دادگاه باشند. متأسفانه تمام افرادی که مورد سوءاستفاده جنسی قرار می‌گیرند، در آینده با اختلالات و بیماری‌های روانی زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند که اگر به حال خود رها شوند، معلوم نیست چه بلایی سر آنها بیاید.

اختلال استرس پس از سانحه

حیدری ادامه می‌دهد: یکی از این اختلالات، PTSD  یا اختلال استرس پس از سانحه است. این افراد بارها ممکن است این تصویر ذهنی دردناک را در ذهنشان مرور کنند و دچار شرم درونی و بیرونی شوند. شرم بیرونی به این معناست که فرد قربانی دائماً با خود کلنجار می‌رود که دیگران او را چگونه می‌بینند و قضاوت می‌کنند. مدام این سؤال در ذهنشان مرور می‌شود و پاسخی که به خودشان می‌دهند این است که دیگران من را یک انسان ضعیف ارزیابی می‌کنند.در شرم درونی هم این افراد خود را فرد بی‌ارزشی تلقی می‌کنند. در واقع، قربانی مدام با این دو شرم روبه‌روست. بنابراین ما نباید از اینها غفلت کنیم و باید آنها را زیر چتر حمایت خودمان نگاه داریم. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که نمی‌توانیم منکر وجود افراد متجاوز در جامعه شویم. این افراد وجود دارند، بنابراین باید خانواده‌ها و کودکان را آموزش دهیم.

تهدید قربانی از سوی متجاوز

حیدری می‌گوید معمولاً کودکان از سوی افراد متجاوز تهدید می‌شوند. البته در این مورد خاص (تجاوز به کودک شیرازی) فرد متجاوز از روی فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته شناسایی شده است، اما در مواقعی وجود دارد که فرد متجاوز از نزدیکان کودک است و کودک را تهدید می‌کند که در صورت افشای رابطه، بلایی سر او می‌آورد. در چنین مواردی، والدین به محض متوجه شدن رابطه، باید کانال رابطه را کاملاً قطع کنند و کودک را به محیط امن ببرند. در ادامه، والدین نباید کودک را سرخورده کنند یا او را سرزنش کنند، بلکه باید او را بپذیرند و اعتمادبه‌نفس و عزت‌نفس او را در نظر بگیرند. والدین باید کودک را برای معاینه و درمان نزد متخصص روانشناس ببرند. چون کودک این موضوع را بارها و بارها در ذهن خود مرور می‌کند. ممکن است کودکی که در پنج‌سالگی مورد تجاوز قرار گرفته در ۲۵ یا ۳۰ سالگی دچار ناامنی روانشناختی شود.

والدین و کودکان به چه آموزش‌هایی نیاز دارند؟

حیدری معتقد است که در حال حاضر اغلب والدین دانش اندکی درباره مسائل جنسی دارند و قبل از کودکان، والدین باید دوره‌های آموزشی را بگذرانند. به گفته او، در حال حاضر کارگاه‌های زیادی در این زمینه برگزار می‌شود، علاوه بر این، کتاب‌های بسیاری در مورد آموزش ارتباط اجتماعی مثل ارتباط مؤثر یا مهارت نه گفتن یا حتی کارگاه تخصصی تحت عنوان مهارت و تربیت جنسی، هم برای خانواده‌ها و هم برای کودکان وجود دارد.

این روانشناس ادامه می‌دهد: از طرفی، این وظیفه والدین است که کودکان را آموزش دهند. کودک باید بداند کجا حریم خصوصی اوست و کجا نیست. والدین باید به کودکان یاد بدهند که به غریبه‌ها اجازه ندهند بدن آنها را لمس کنند. مهارت نه گفتن را به آنها یاد دهند، مهارت نه گفتن خیلی مؤثر است. ممکن است کودکان زمانی که یک غریبه به آنها نزدیک می‌شود و می‌خواهد آنها را به بهانه‌ها مختلف با خود همراه کند، برای بار اول و دوم ممانعت کنند، اما چون آموزش لازم برای نه گفتن را یاد نگرفته‌اند، احساس می‌کنند که حتماً باید تبعیت کند و دنبال او راه بیفتد. گاهی اوقات ممکن است کودکان در مورد اندام‌های جنسی کنجکاوی کنند. والدین نباید از پاسخ دادن به آنها طفره بروند، اما همزمان باید به کودک آموزش بدهند که صحبت کردن درباره این موارد خارج از عرف است و نباید اجازه دهند غریبه‌ها در این مورد با آنها صحبتی داشته باشند و اگر قرار بود سؤالی راجع به این موارد پرسیده شود، حتماً باید آن را در داخل چارچوب خانواده بپرسند.

فرهنگ غلط بوسیدن

به اعتقاد وی، فرهنگ غلطی که در جامعه ما وجود دارد این است که کودک را مجبور می‌کند تا اقوام یا آشنایان خود را ببوسد و اگر این کار را نکند برچسپ بد بودن و بی‌تربیت بودن به او می‌زنند؛ در حالی که ما دقیقاً در این مورد باید به کودک یاد بدهیم که برای بوسیدن و بوسیده شدن باید از وی اجازه بگیرند. بوسیدن جزو حریم خصوصی کودک است و باید به این حریم احترام گذاشته شود. بهترین سن هم برای این آموزش معمولاً دو و نیم  یا سه‌سالگی به بعد است. سنی که کودک را آرام‌آرام از پوشک می‌گیرند و کودک با اندام‌های تناسلی خود آشنا می‌شود.

۸ نفر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.