بهتازگی خبرهایی از تمایل مقامات عربستان سعودی و همپیمانانشان در خاورمیانه برای مذاکره با ایران در رسانهها منتشر میشود. این خبر را دیپلماتهای کشورمان باید بیش از پیش جدی بگیرند. اکنون باز شدن باب مذاکره بین ایران و عربستان، تنها مذاکره بین دو کشور همسایه که با یکدیگر تنش دارند، نیست. برای درک بهتر این موضوع باید به جایگاه عربستان و نقش این کشور در افزایش تنشهای منطقهای نگاهی دوباره کرد.
کاخ سفید از پیش اعلام کرد قصد دارد صادرات نفت ایران را به شیوههای مختلف به صفر برساند. هرچند در این کار توفیق چندانی نیافت، اما اگر هم توانست تأثیراتی بر صادرات نفت ایران بگذارد جز با پشتوانه مالی و نفتی عربستان سعودی نبود. درواقع در تمام برنامهریزیهایی که آمریکا برای اعمال فشار به ایران در سر داشته، محور اصلی این فشارها اختلاف سعودیها با ایران بوده است.
کاخ سفید با علم به اختلاف بین ایران و عربستان و با بهرهبرداری از این اختلاف، به نفع اعمال فشار بر ایران، تحرکات خود را در خاورمیانه افزایش داده است. آمریکا در یک دهه گذشته تلاش کرده هرجا اختلافی در منطقه بوده، با دامن زدن به آن، عربستان را در مسیر آتشافروزی وارد کند.
اگر مقامات سعودی نگاهی به سیاستهای گذشته خود کنند، به فراست درمییابند برای اینکه جایگاه خود را در خاورمیانه اثبات کنند هزینههای زیادی صرف کردهاند، ولی حالا نهتنها دیگر پدرخوانده اعراب نیستند، بلکه اختلافات عمیقتری با کشورهای همسایه خود دارند؛ یعنی هم موقعیت برتر خود را از دست دادند و هم آرامش خود را. حالا هر روز برای حفظ موقعیت برتر خود در تنشهایی که گاهی مثل یمن وارد جنگ هم شدهاند، باید حجم زیادی از دلارهای نفتی را به جیب آمریکاییها بریزند. امروز با خاورمیانهای روبهرو هستند که زخمهایی کهنه بر تنش مانده است؛ زخمهایی که برای درمان آن (به زعم خود)، دلارهای نفتی زیادی خرج شده و آمریکاییها بهعنوان مدعی درمان این زخمها، میلیونها دلار را تا توانسته برده و اسلحههای خود را فروخته اند.
دونالد ترامپ در دوران نامزدی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سخنرانیای اعلام کرده بود عربستان برای ما گاوی شیرده است که هر وقت بخواهیم از آن طلا و دلار میدوشیم و هروقت شیرش تمام شود آن را سر میبریم؛ عبارات تحقیرآمیزی که بعد از ریاست جمهوری هم چند باری به بیانهای مختلف، آن را تکرار کرد.
عربستان و دیگر همقطارانش اسلحههایی را خریدهاند که میدانند برای شکست رقیب خود نمیتوانند از آن استفاده کنند؛ چون مطمئن هستند با شلیک یک موشک یا با پرواز یک جنگنده باید حداقل یکی هم دریافت کنند. در حالی که اختلافاتی که آمریکا تلاش میکند به آنها در خاورمیانه دامن بزند، نهتنها برای ایالات متحده هیچ زیانی نداشته، بلکه سرمایه کلانی از این منطقه را به سمت آنان سرازیر کرده است. تنها آمریکا هم نبوده که از این اختلافات سود برده، بلکه روسها هم تلاش کردند به بهانه ایجاد توازن و تأمین امنیت، سلاحهای مختلفی را به کشورهای خاورمیانه بفروشند؛ ازجمله قرارداد سه و نیم میلیارد دلاری که سرگئی چیمیزف رئیس شرکت تخصصی تولید و صادرات سلاح پیشرفته روسیه روس تیک در سال ۹۶ اعلام کرد با عربستان سعودی منعقد کرده است.
سعودیها را از میز مذاکره دور کردند تا تنش را افزایش دهند و دلارهای نفتی سعودیها را بالا بکشند. حالا که سعودیها احساس میکنند بعد از سالها باید برای بازیابی جایگاه خود بهجای وارد شدن به مسیر افزایش اختلاف و آتشافروزی به میز مذاکره با ایرانیان وارد شوند، نباید آن را نادیده گرفت. هرچند که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، چندین بار تأکید کرده که از گفتوگو با همسایگان استقبال میکند، اما به نظر میرسد اگر بیشتر از این استقبال هم کاری کنند، هیچ طرفی متضرر نمیشود. شروع مذاکرات ایران و عربستان میتواند سد محکمی بر فشارهای آمریکایی باشد. حتی میتوان گفت سیاست فشار دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به ایران را به نقطه شکست میرساند، چون امروز همه میدانند که ترامپ یک تاجر است و دنبال پول میگردد و بیشک وارد تنشی که پول نداشته باشد، نمیشود. ضمن اینکه امروز عدم همراهی سیاسی متحدان آمریکا، این کشور را برای اعمال فشار به ایران دچار مشکل کرده است. مذاکره دیپلماتهای ایران با مقامات سعودی میتواند طرح آمریکا علیه ایران را زمینگیر کند.
نظر شما