تاریخ انتشار: ۴ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۴

تهران- ایرناپلاس- تیم‌های خصوصی عموما به دلیل اعمال قدرت مالک باشگاه‌هایشان چه بسا بعد از مدتی با مشکل مواجه شده و به بن‌بست می‌خورند و افرادی که توسط مالک آن باشگاه‌ها دعوت به همکاری شده‌اند، عملا فاقد قدرت تصمیم‌گیری و اقدام لازم هستند؛ در واقع به سلیقه مالک امور را پیش می‌برند و در نهایت همان اتفاقی رخ می‌دهد که اکنون باشگاه تراکتور با آن سر در گریبان است.

به گزارش ایرناپلاس، باشگاه تراکتور می‌توانست به یکی دیگر از قطب‌های فوتبال ایران تبدیل شود، اما دخالت‌های مستقیم مالک باشگاه و در کنار آن مشاوره‌های غلط افراد نزدیک به مالک مانع از آن شده تا این تیم بتواند به سطح شایسته خود در فوتبال کشور برسد.

آن روزهایی که جواد ششگلانی، رئیس هیات فوتبال استان آذربایجان‌شرقی در بدو تحویل باشگاه تراکتور به محمدرضا زنوزی طی مصاحبه‌ای اعلام کرد که از نظرش این واگذاری اشکال دارد، هیچ‌کس به حرف‌های او توجه نکرد و خیلی‌ها این حرف‌های او را به حساب اختلافش با زنوزی گذاشتند.

در حالی که قبل از واگذاری باشگاه تراکتور بدهی‌هایی وجود داشت و تسویه نشدن این بدهی‌ها یکی از اشتباهات این واگذاری بود، امروز با توجه به شرایط اقتصادی حاکم، هیچ‌کدام از بخش‌های خصوصی نمی‌توانند با این وضعیت هزینه‌های تیم تراکتور را عهده دار شوند و طبیعی است که با بدهی بیش از ۳۸۸ میلیارد تومانی هیچ بخش خصوصی پذیرای این باشگاه نباشد.

واقعیت این است در این وضعیت به جزء دولت یا شرکت‌های دولتی کسی نمی‌تواند وارد این قضیه شود و راه دیگری هم وجود ندارد.

از طرفی به ظاهر زنوزی دیگر تمایلی به تیم‌داری ندارد. سال اول مالکیت زنوزی خبری منتشر شد که طبق آن مسئولان باشگاه تراکتور در مجموع با ۳۰ طلبکار  این مجموعه در پرونده‌های قطعی موجود در فیفا و نیز کمیته انضباطی به توافق رسیده و پس از پرداخت مطالبات با همه این افراد توافق نامه امضا کرده‌اند و هیچ حکم قطعی علیه باشگاه در فیفا و همچنین فدراسیون فوتبال وجود ندارد.

اما چند هفته پیش جمشید نظمی در گفت‌وگویی از بدهی‌هایی صحبت کرد که از سال ۱۳۹۰ روی هم انباشته شده تا به امروز هم تعیین تکلیف نشده‌اند! حال این ابهام وجود دارد که آیا خبر سه سال پیش درست نبود یا این‌که بدهی سنگین فعلی در طول سه سال مالکیت زنوزی به وجود آمده است؟

خردادماه سال گذشته محمدرضا زنوزی از هزینه ۱۱۰ میلیارد تومانی برای تراکتور در طی دو فصل اول مالکیت خود خبر داد که واکنش‌هایی در پی داشت. تراکتور در سال اول بازیکنان گران‌قیمتی چون استوکس، اروین، دژاگه و شجاعی را به خدمت گرفت، سال دوم هم چند خارجی گران‌قیمت به تراکتور اضافه شدند که از نظر فنی در حد خارجی‌های فصل اول نبودند اما از نظر بی‌انضباطی و مشکلات بعدی برای تراکتور کم از استوکس و اروین نداشتند! خریدهایی که هرکدام چند صد هزار دلار جریمه برای باشگاه تراکتور به همراه آورد.

طرفداران با نام و آوازه تراکتور زندگی می‌کنند

رضا صادق‌پور بازیکن اسبق تراکتور درباره شرایط کنونی این باشگاه به ایرناپلاس گفت: باشگاه تراکتور یکی از مردمی‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین باشگاه‌های ایران است که در سراسر کشور طرفدارهای ویژه‌ای دارد. در واقع این تیم مختص آذربایجان‌شرقی نیست. طرفداران این تیم با نام و آوازه تراکتور زندگی می‌کنند، عشق می‌ورزند، احترام می‌گذراند. این باشگاه فراز و نشیب‌های زیادی داشته است و بعد از انقلاب هم پستی و بلندی های زیادی پشت سر گذاشته است.

این باشگاه می‌تواند مدلی از اقتصاد ورزش را در ایران و حتی آسیا زنده کرده و رونق بخشد، تراکتور سرمایه‌های اجتماعی بسیاری چه در حوزه هواداران، چه بازیکنان، مربیان و مدیریت دارد چنانکه میلیون‌ها هوادار دارد.

در دنیای ورزش حرفه‌ای، سرمایه‌های انسانی منابع غنی برای یک باشگاه هستند و تراکتور این منابع غنی را به‌صورت لازم و کافی دارد و برخوردار از سرمایه و گنجینه خوبی دراین زمینه است اما در حوزه انتقال باشگاه به بخش خصوصی معتقدم افراط و تفریط یکی از اصول اساسی و مهمی است که باشگاه تراکتور را به این شرایط فعلی رسانده است ضمن آنکه با توجه به بررسی هایی که در حوزه ورزش داشته ایم تا کنون خصوصی‌سازی موفقی را در کشورمان در این حوزه ندیده‌ایم.»

بسته‌های حمایتی و تشویقی برای بخش خصوصی
وی ادامه داد: «باید خصوصی‌سازی‌ بر مبنای اصول و پایه‌های یک اقتصاد سالم ورزشی باشد. وقتی شما نقل‌و انتقال از بخش دولتی به خصوصی را در کشور انجام دهید باید توجه کنید که زوایای مجموعه فعالیت‌هایی که بخش دولتی برای یک باشگاه دولتی طی سال‌های متمادی طراحی و تولید کرده را نمی توان به صورت آنی و یک دفعه در مدت زمان کوتاهی آن هم بدون برنامه و فرآیندهای تکمیلی و بسته‌های حمایتی و تشویقی به بخش خصوصی واگذار کرد.

 افراط و تفریط این‌جا خودش را نشان می‌دهد. وقتی شما یک مجموعه بزرگ با هواداران میلیونی را در اختیار بخش خصوصی قرار می‌دهید در واقع بخش خصوصی نیاز به زیرساخت‌های ذهنی، روانی، تاکتیکی، سخت‌افزاری و نرم‌افزاری دارد.

در واقع در این فرآیند میلیون‌ها نفر از بخش دولتی به بخش خصوصی نقل‌وانتقال می‌شوند و این صرفاً نام یک باشگاه نیست! پس در اصل سرمایه‌های انسانی نقل‌وانتقال می‌شود. مبانی ذهنی و تفکر یک جامعه هواداری منتقل می شود. برای این تفکر و برای این نقل‌وانتقال باید از طریق بخش دولتی برای بخش خصوصی، شرایط انعطاف پذیری مناسب فراهم شود. امروز قوانین و مقررات در حوزه بخش خصوصی در ورزش نیاز به بازنگری و بازسازی دارد.»        

انتصاب بدون اختیارات، تفویض اختیار
معاون اسبق بازاریابی بانک صادرات ایران افزود: «ما علاوه بر باشگاه‌های چون تراکتور، ماشین‌سازی، پاس تهران و خیلی از باشگاه‌های دیگر که در کشور در بخش خصوصی بر مبنای دو اصل افراط و تفریط فعالیت کردند در پایان به نقطه تاریکی رسیدند.
در بخش منابع و مصارف افراط و تفریط سبب شد که باشگاه‌های خصوصی روند پایداری نداشته باشند، افزایش رقم‌های قراردادهای نجومی از جمله این مصارف باشگاه‌های خصوصی است، دخالت در امور مدیریت در باشگاه‌های خصوصی توسط مالکین یکی دیگر از عوامل ناموفق بودن بخش خصوصی در ورزش است. فوتبال پدیده دولت و ملت است. پس دولت نمی‌تواند خود را کامل کنار بکشد به گونه ای که تمام سرفصل‌ها، موضوعات، تصمیم‌گیری‌ها و سایر مباحث مرتبط با باشگاهداری را انتقال بدهد و دیگر هیچ تصمیمی، تفکری، پشتوانه‌ای و حمایتی از این بخش نداشته باشد.

باشگاه تراکتور نتوانست از سرمایه‌های نمادین، مدیریتی، فنی و بومی خود در زمان مناسب و موقعیت مناسب استفاده کند. اگر هم استفاده کرد در زمان و مکان و به صورت حرفه ای نبود. انتصاب بدون اختیارات، متناسب نبودن مسئولیت و اختیارات از جمله این چالش ها بود.

یکی از موضوعات دانش مدیریت آن است که بتوانید در بهترین زمان، موقعیت و مکان؛ مدیری انتخاب کنید که برای آن شرایط زمانی و مکانی، بهترین گزینه و تصمیم باشد. این اتفاقات در سنوات گذشته در باشگاه مردمی تراکتور نیفتاد. عدم ثبات مدیریت، عدم ثبات در کادر فنی و تغییرات پی درپی بازیکنان، کمتر استفاده کردن از حوزه آکادمی؛ سرفصل‌هایی بود که باشگاه تراکتور نتوانست از این ظرفیت ها بهره‌ لازم را ببرد.»

پیامدهای افراط و تفریط
رئیس سابق کمیته فوتبال ساحلی کشور گفت: اقتصاد فوتبال علاوه بر این‌که ساده است می‌تواند برای خیلی‌ها یک اقتصاد پیچیده باشد. فوتبال صنعت قابل توجهی در دنیا است اما در ایران افراط و تفریط باعث شده تا نتوانیم از آن برای مردم، جامعه و دولت به درستی استفاده کنیم. در نتیجه در آنکه نتوانستیم اصول و مبانی علم مدیریت، فرایندها و برنامه‌ریزی‌ها، سازماندهی‌های زمانی لازم برای باشگاه مردمی تراکتور به درستی طراحی و تولید کنیم شرایط را روز به روز برای این باشگاه تاریک‌تر کردیم.

هر چند باشگاه تراکتور نیازمند یک هوا و اکسیژن تازه است اما نیاز به یک فضای تازه در حوزه مدیریت، بازیکنان و سرمربی هم دارد و این فضا را باید مسئولان و تاثیرگذاران ورزش کشور مدیریت و مهندسی کنند. در حوزه ثبات مدیریت فوتبالی به هر حال در بخش خصوصی اکثر باشگاه‌ها عموما بر اساس احساس تصمیم می گیرند تا عقلانیت، منطق و علم مدیریت و این امر سبب می‌شود تا ثبات مدیریتی در باشگاه‌های خصوصی در ایران وجود نداشته باشد.

برای بخش خصوصی راه‌های تجهیز منابع نامشخص است. وقتی یک بخش خصوصی راغب است باشگاه‌داری کند نظام باشگاه داری ما در این‌جا خلا دارد و دستورالعمل‌ها، آئین‌نامه‌ها و بسته‌های حمایتی مشخصی برای بخش خصوصی وجود ندارد و طبیعی است که بخش خصوصی در یک فرایند سه تا پنج ساله از پا بیافتد و از سیستم ورزش خارج شود.»