تهران- ایرناپلاس- یک جامعه‌شناس از مهمترین پیامدهای ظهور بی‌تفاوتی اجتماعی را پایین آمدن میزان حاکمیت قانون و افزایش جرایم جنایی می‌داند که می‌تواند در بلندمدت منجر به فروپاشی اجتماعی شود.

به گزارش ایرناپلاس، پس از شیوع ویروس کرونا و کاهش سطح ارتباطات اجتماعی و تلاش افراد برای عبور از این بحران پیش آمده، جامعه امروز با ظهور سطح دیگری از بی‌تفاوتی اجتماعی روبه‌رو شده است.

این بی‌تفاوتی را حتی با مراجعه به آمارهای ستاد مقابله با کرونا در ارتباط با سهل‌انگاری مردم نسبت به رعایت پروتکل‌های بهداشتی می‌توان دید. با این توضیح که بی‌تفاوتی اجتماعی پدیده نوظهوری نیست که بخواهیم آن را به امروز ربط بدهیم. در گذشته و پیش از کرونا هم وجود داشته، اما از آنجا که در یک سال اخیر روابط چهره به چهره کمتر شده، بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

تا جایی که پیش از این نیز معصومه ابتکار، معاون وقت رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده اعلام کرد، اختلالات روابط یکی از مشکلات خانواده در ایران است که نمی‌توانند با هم گفت‌وگو کنند؛ زمان گفت‌وگو در یک دهه از دو ساعت به ۲۰ دقیقه در شبانه‌روز رسیده است که در بسیاری از اوقات به سوتفاهم یا تنش می‌انجامد.

در این میان افزایش فاصله اجتماعی، کاهش سطح روابط خانوادگی و البته تلاش برای گذران زندگی در شرایط سخت اقتصادی تا چه اندازه ما را نسبت به سرنوشت یکدیگر بی‌تفاوت کرده است؟

این شاید جدی‌ترین سوالی باشد که ما باید به‌عنوان یک شهروند مسئولیت‌پذیر از خودمان بپرسیم.

سهم ما در حل مشکلات و مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورمان چیست؟ تا چه حد برای ارتقای و توسعه کشور مشارکت می‌کنیم و سهم ما در بروز مشکلات کشور چیست؟

در هر جامعه‌ای معیارهای بنیادین و زیربنایی وجود دارد که در صورت نبود آنها، جامعه دچار اختلال خواهد شد. یکی از مهم‌ترین این عوامل، این است که جمعیت یک جامعه بی‌تفاوت شود و این برای آن جامعه تهدیدی جدّی است تا آنجا که همه ساختارها را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

تجربه تاریخی سه دهه اخیر؛ کاهش اعتنای اجتماعی

در ارتباط با این موضوع اصغر مهاجری جامعه‌شناس و استاد دانشگاه به ایرناپلاس گفت: بی‌تفاوتی اجتماعی در تعریف مفهومی، وضعیتی است که در آن، افراد به واسطه عدم اتصال ذهنی و عینی با جامعه، همنوعان، نهادها و ساختارهای اجتماعی با بی‌علاقگی و بی‌اعتنایی به واقعیت‌های پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی-سیاسی، مسئولیت‌های اجتماعی، فعالیت‌های دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی پرهیز می‌کنند.

وی ادامه داد: تجربه تاریخی سه دهه اخیر کشور نشان می‌دهد که اعتنای اجتماعی و مشارکت مردمی که نقطه مقابل بی‌تفاوتی اجتماعی محسوب می‌شود، یکی از عوامل مهم در پیروزی انقلاب اسلامی و مقاومت در جنگ هشت ساله با عراق بوده است. اما نگاهی کوتاه به میزان مشارکت در همه‌پرسی‌های دو دهه اخیر حاکی از نوعی بی‌تفاوتی از سوی درصد چشمگیری از مردم کشور است.

وضعیت آنومیک و فرآیند گذار از جامعه پیشامدرن به مدرن

این استاد دانشگاه افزود: باید به این نکته توجه کنیم که در یک دهه اخیر ایران و بسیاری از جوامع جهان سوم، عموماً در شرایط آنومیک، به صورت حاد یا مزمن به سر می‌برند؛ یعنی نوعی وضعیت آنومیک که اغلب در فرآیند گذار شتابان از جامعه پیشامدرن به مدرن و در نتیجه جریان‌های نوسازی پدید می‌آید و وضعیت پیچیده‌ای است که با بی‌هنجاری یا ضعف هنجاری و تعارض همراه است.

وی متذکر شد: باید بدانیم که اساس هر نظم اجتماعی را عاطفه و تفاوت‌ تشکیل می‌دهد که ریشه در وابستگی و ارتباط عاطفی به جمع با احساس عضویت دارد. اما پدیده‌ای مانند بی‌تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی‌احساسی، بدبینی، بی‌میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است.

از این رو در منظری آسیب‌شناختی، بی‌تفاوتی در جامعه نوعی بیماری اجتماعی شناخته می‌شود؛ همانگونه که در نقطه مقابل آن، هرگونه اعتنای اجتماعی و نوع‌دوستی در حیات فردی و اجتماعی، نشانه پویایی و سلامت اجتماعی است.

پدیده‌ای مانند بی‌تفاوتی اجتماعی، بیانگر بی‌احساسی، بدبینی، بی‌میلی و به عبارت بهتر نوعی افسردگی اجتماعی است.بی‌تفاوتی اجتماعی چه زمانی به‌وجود می‌آید؟

مهاجری افزود: در واقع باید ببینیم در سطح اجتماعی چه اتفاقی می‌افتد که مردم دچار بی‌تفاوتی می‌شوند. باید به بافت و ساختار جامعه توجه شود که در آن جامعه خاص، چه چیزی باعث به‌وجود آمدن بی‌تفاوتی شده است.

واقعیت این است که افراد ذاتاً بی‌تفاوت نیستند و در واقع ساختار اجتماعی باعث می‌شود افراد بی‌تفاوت شوند.

این روزها با هر کس صحبت می‌کنید، کاسه صبرش از درد و رنج لبرز شده است. برای مثال وارد مغازه‌ها که می‌شوید می‌بینید مغازه‌دار نشسته و کاری هم انجام نمی‌دهد. تنها می‌خواهد با شما حرف بزند و درد دل کند. راننده تاکسی اینترنتی را می‌بینید که با وجود تحصیلات عالی دانشگاهی از سر بیکاری به سراغ این شغل آماده است. اینها قصه‌های واقعی جامعه ماست.

به گفته وی، حکومت‌های توتالیتر جامعه توده‌ای می‌سازند، به این معنا که انسان‌ها تنها هستند و این تنهایی و انزوا به معنی از دست دادن جهان اجتماعی است. این افراد نه تنها وارد فضای عمومی نمی‌شوند بلکه با یکدیگر نیز تعامل نمی‌کنند و دارای یک جهان مجهول و جداافتاده از هم هستند. حکومت‌های توتالیتر، توده‌ها را دچار بیماری بی‌تفاوتی می‌کنند که مهم‌ترین نقطه ضعف آن هم از بین بردن فضای عمومی است.

نبود نهادهای اجتماعی و مدنی بین حکومت و توده مردم

این استاد دانشگاه توضیح داد: مهم‌ترین علت این مساله نبود نهادهای اجتماعی و مدنی بین حکومت و توده مردم است. تقریباً همه ما بیشتر به شکلی کاملاً فردگرایانه زندگی می‌کنیم و نظام خانواده ما به سمتی می‌رود که ما عضوی از یک خانواده بزرگتر نیستیم. مسائل‌مان را خودمان حل می‌کنیم و نظام تعلقات ما به سمتی می‌رود که خیلی خودمان را اهل یک محله نمی‌دانیم و این در حالی است که مفهوم طبقه هم خیلی وقت است که از بین رفته.

به گفته مهاجری، محصول چنین جامعه‌ای چیزی جز توده‌های بی‌تفاوت نیست که به چیز خاصی تعلق ندارند. مردم در جوامع توتالیتر مستعد پیوستن به ایدئولوژی‌ها هستند تا جهان آنها را بسازند.

پیامدهای بی‌تفاوتی اجتماعی؛ از فروپاشی اجتماعی تا افزایش جرایم جنایی

این جامعه شناس هشدار داد: پیامد دیگر بی‌تفاوتی اجتماعی، پایین آمدن میزان حاکمیت قانون و افزایش جرایم جنایی است که همه روزه شهروندان آن را تجربه می‌کنند و بی‌تفاوت از کنار آن رد می‌شوند.

دوام بی‌تفاوتی باعث می‌شود که بی‌اعتمادی در شهروندان و در جامعه ریشه کند و در بلند مدت منجر به فروپاشی اجتماعی شود.