محسن قاسمی، دکترای مدیریت و تحلیلگر بازار سرمایه در بخش نخست گفتوگو با ایرناپلاس به تشریح اوضاع کنونی بازار سهام پرداخت و گفت: اگر تصمیمهای درستی مانند افزایش سهام شناور شرکتهای دولتی زودتر اجرایی میشد، بازار به وضعیت کنونی دچار نمیشد.
وی در این بخش سه شرط را مطرح میکند که در صورت رعایت از سوی فعالان بازار سرمایه باعث میشود این افراد هیچگاه با ضرر مواجه نشوند.
به تازگی گفته شده یک درصد داراییهای صندوق توسعه ملی برای بازارگردانی سهام همه شرکتها استفاده شود. چقدر موافق این تصمیم هستید و تصور میکنید چه اثری روی بازار داشته باشد؟
_ در این برهه ترس بر بازار حاکم شده، این تصمیم اثر روانی مثبتی روی بازار دارد؛ همانطور که چهارشنبه گذشته(۱۹ شهریور) شاهد این موضوع بودیم. برخی سهمها واقعاً ارزنده هستند و برگشت قیمتهای جهانی به سطوح پیش از کرونا و قیمت دلار نیمایی، درآمد این شرکتها بیشتر میشود. صنایع فولاد، کانیهای فلزی و پتروشیمیها از این دستهاند.
اثر روانی اخباری مانند تخصیص یک درصد داراییهای صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار، باعث شد روز چهارشنبه فضای منفی بازار تا حدی معکوس شود. همچنین به شرکتها گفته شده از امکان سهام خزانه برای دفاع از سهام خود یا اوراقی که برای پوشش ریسک وجود دارد، استفاده کنند. چنین اخباری باعث مثبت شدن فضای روانی بازار میشود.
شمشیر دو لبه منابع صندوق توسعه ملی
البته اگر قرار باشد منابع بزرگی از صندوق توسعه ملی وارد بازار شود و برخی افراد سهمهای خود را بهفروش برسانند و پول خود را وارد بازار مسکن، سکه و... کنند؛ این بدترین اتفاقی است که امکان دارد برای اقتصاد کشور رخ دهد. امیدوارم کار به این نقطه نرسد. اگر این منابع قرار است وارد صندوق تثبیت بازار شود، سهامداران حقوقی و حقیقی این موضوع را در نظر بگیرند که قیمت بسیاری از سهمها اصلاح کرده و اکنون جذاب است؛ در نتیجه ضرورتی ندارد که بخواهند هراسان از بازار سرمایه خارج شوند. اگر پولی که از صندوق توسعه ملی وارد بازار میشود، باعث خروج پول سهامداران از بازار نشود، اتفاق خوبی است.
وزیر اقتصاد به تازگی خبر از عرضه دارا سوم دادند. ارزیابی شما از عرضه دو ETF قبلی چیست و عرضه دارا سوم میتواند کمکی به برگشت بازار کند؟
نخستین ETF تجربه بسیار موفقی بود و باوجود اینکه اکنون زیر NAV(ارزش ذاتی سهام) خود معامله میشود، با این حال تاکنون ۱۰۰ درصد بازدهی داشته است.نخستین ETF تجربه بسیار موفقی بود و با وجود اینکه اکنون زیر NAV(ارزش ذاتی سهام) خود معامله میشود، با این حال تاکنون ۱۰۰ درصد بازدهی داشته است. ETF دوم در برههای عرضه شد که بازار حالت نزولی پیدا کرد و اکنون حالت مبهمی دارد.
نماد پالایشیها اکنون بسته بوده و کسی نمیداند قرار است با چه قیمتی باز شود؛ اظهار نظرها نیز در حد حدس و گمان است. این شرکتها روی خوراک خود تخفیف خوبی گرفتند و سود آنها از دو تا چند برابر افزایش یافته است. باید صبر کنیم ببینیم این نمادها با چه قیمتی باز میشوند و روی چه قیمتی به تعادل میرسند. آن زمان میتوان اظهار نظر کرد که آیا ETF دارا دوم یا همان پالایشی یکم میتواند موفق باشد یا خیر.
باید یک حاشیه امن بیش از ۴۰ درصد بین NAV و قیمتی که قرار است به مردم فروخته شود، وجود داشته باشد. اگر چنین نشود و این صندوق تبدیل به یک تجربه شکست خورده شود، اتفاق بدی بوده و ممکن است عرضه ETFهای بعدی را نیز منتفی کند. با این حال شخصاً امیدوارم تجربه موفقی باشد و ETFهای بعدی نیز عملیاتی شود.
درباره روندی که بازار گذراند تا به این نقطه رسید، بحث کمبود در سمت عرضه سهام مطرح است. عمده سهام اغلب شرکتهای شاخصساز بورس در اختیار دولت و نهادهای حاکمیتی است. بهتر نبود بخشی از این سهام در زمان رونق بازار که تقاضا برای خرید سهام بالا بود، عرضه میشد؟ شاید با این کار آن رشد سریع را تجربه نمیکردیم و اکنون نیز بازار به این شکل با اصلاح روبرو نمیشد.
_ دقیقاً همین طور است. افزایش سهام شناور خیلی دیر و به اندازه بسیار کمی اتفاق افتاد. تا جایی که برخی شرکتها با اصلاح بازار مواجه شدند و دیگر موضوعیتی نداشت که سهام شناور خود را افزایش دهند.
مساله دیگر عرضه اولیهها بسیار دیر و کند انجام میشد. اکنون در صحبتهای برخی مسئولان میشنویم که گاهی بیش از یکهزار شرکت اعلام آمادگی کردهاند وارد بورس شوند اما در چند ماه نخست سال جاری چند شرکت در بازار سرمایه عرضه اولیه شد؟ تعداد این شرکتها اصلاً تناسبی با تقاضای بازار نداشت. هر کدام نیز که عرضه شد، مبالغش بسیار اندک بود. متأسفانه در زمان لازم، سمت عرضه تقویت نشد.
یکی از مسائلی که در چند سال اخیر در کشورمان اتفاق افتاده، تغییر فرهنگ سرمایهگذاری است. بسیاری افراد انتظار دریافت بازدهی بالا در باز زمانی کوتاه مدت را دارند. با رفتاری که بازار سرمایه از خود نشان داد، مشخص شد این نگرش در بین بسیاری از سهامداران خُرد وجود دارد. این مساله چقدر میتواند در بازار سرمایه محل آسیب باشد و برای تغییر آن باید چه کنیم؟
همواره کسانی که بهطور بلندمدت در بورس بودهاند، حتماً سود کردهاند. بازدهی بورس از تورم و از سایر بازارها بیشتر بوده است.
به طور قطع سهامداران در نگاه کوتاهمدت آسیب میزند، زیرا بازار سرمایه اساساً بازاری بلندمدت است. اگر فردی امروز سهم شرکتی را خریداری میکند، به سودآوری شرکت در ماهها و سالهای آتی فکر کرده است. در حالت نرمال به امید سود نقدی که قرار است در مجمع تقسیم شود، سهام یک شرکت خریداری میشود.
متأسفانه در چند ماه گذشته بازه سرمایهگذاری خود را در حد یک هفته پایین آورده بودند. این در حالی است که حتی بازه چند ماهه نیز اشتباه است و در بورس حداقل باید بازه زمانی یک ساله در نظر گرفته شود. معتقدم که بورس در بلندمدت ضرری به همراه ندارد.
از زمانی که بورس در کشور ما راهاندازی شده، شاهد رخدادهای مهمی مانند وقوع جنگ، تحریم و... بودهایم. هر کدام از اینها میتواند اثر منفی روی بورس بگذارد و حتی آن را تعطیل کند، اما همواره کسانی که بهطور بلندمدت در بورس بودهاند، سود کردهاند. بازدهی بورس از تورم و از سایر بازارها بیشتر بوده است.
چگونه در بورس ضرر نکنیم
اگر سه شرط رعایت شود، هیچ کسی در بورس ضرر نمیکند. یکی اینکه بازه زمانی سرمایهگذاری، کوتاه مدت نباشد و حداقل یک ساله باشد. حتی سهامی که اکنون برخی میخواهند از شر آن راحت شوند، تا سال آینده یک بازدهی بیش از دیگر بازارها خواهند داشت.
شرط دوم اینکه پولهای خطرناک وارد بورس نشود. در واقع باید با پساندازش وارد بورس شود، نه با پولی که از راه فروش خانه و خودوری خود به دست آورده است. هنگامی که فرد پول حاصل از پساندازش را وارد بورس کند، حتی اگر ۳۰ درصد ارزش آن از دست برود، روح و روان فرد به هم نمیریزد.
شرط سوم این است که بهصورت غیرمستقیم وارد بازار شوند. برای ورود مستقیم به بورس فرد باید دانش کافی و زمان لازم برای تحلیل کردن را داشته باشد. تحلیل کردن کار دشواری است و فعال بازار سرمایه باید تحلیل بنیادی و تکنیکال بداند، بهعلاوه اینکه اکنون تحلیل روانی بازار نیز اضافه شده است. اگر این سه شرط رعایت شود، هیچ کسی از بورس ضرر نمیکند.
پیشنهاد یا توصیه شما به سازمان بورس و اوراق بهادار چیست؟
_ سازمان بورس از تخصصیترین نهادهای ناظر در ایران است و کارکنان آن نیز افراد با دانشی هستند که بازار سرمایه را میشناسند. برای اینکه موفقیت بلندمدت بورس را بهنوعی تضمین کنیم، باید دو کار انجام شود؛ یکی اینکه بیش از پیش روی آموزش وقت و انرژی گذاشته شود.
اکنون با توجه به گستردگی که ذینفعهای بورس پیدا کردهاند، این مورد بهشدت مورد نیاز است. با در نظر گرفتن دارندگان سهام عدالت، اکنون بیش از ۵۰ میلیون نفر ذینفع بازار سرمایه هستند.
نکته دیگر، تسهیل مجوزها و قوانین و مقرراتی است که بازار سرمایه دارد. هنگامی که افراد را به سرمایهگذاری غیرمستقیم توصیه میکنیم، میدانیم که بستر این کار در دورههای رونق فراهم نیست. هنگامی که بازار صعودی است، صندوقهای سرمایهگذاری نمیتوانند پاسخگوی درخواستها باشند. اکنون تعداد قابل توجهی درخواست برای سبدگردانی در صف انتظارند. اگر سازمان بورس در این دو زمینه بیشتر فعالیت کند، میتوان موفقیت بلندمدت بازار سرمایه را بهنوعی تضمین کرد.
گفتوگو از حامد حیدری