من در مقطعی دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم؛ در یکی از نشستهای خبری اشاره کردم که دنیا نگران بمب اتم است که شاید یک روزی منفجر شود در حالیکه مواد مخدر یک جنگ و یا یک زلزله دائمی است و روزانه در همه بخشها برای بشریت خسارتهای سنگینی به همراه میآورد. امروز به دو شاخص اشاره میکنم: نزدیک به ۶۵ تا ۷۰ درصد از زندانیان و دستگیریهای ما بهطور مستقیم و غیرمستقیم به مواد مخدر و جرایم مواد مخدر ربط دارد.
موضوع را از دو بُعد توضیح میدهم؛ در بخش نخست توصیفی اجمالی نسبت به این پدیده خواهم داشت و علل بنیادی شکل گیری این پدیده در دنیا و ایران را بررسی میکنم. اگر بخواهیم عوامل مختلف را در این پدیده تجمیع کنیم سکهای دو رو وجود دارد که یک رو جذابیت اقتصادی و متاسفانه روی دوم که عامل کلیدیتری است تقاضاست که به ناکارآمدیها در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... برمیگردد.
اگر تقاضا وجود نداشته باشد این بخش، اقتصاد جذابی نیز نخواهد داشت. بنابر گزارشهای ارائه شده سازمان ملل، این بخش در دنیا نزدیک به ۲ هزار میلیارد دلار چرخش مالی با سودی نزدیک به ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد دلار دارد. در ایران نیز خسارت سنگین است. خسارت مواد مخدر در سال ۱۳۸۳ در زمانی که دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر بودم، در پژوهشی که برای نخستینبار در ایران انجام شد ۱۲ میلیارد دلار خسارت اقتصادی برای این پدیده محاسبه شد.
۴۵ تا ۴۶ درصد از این رقم مخصوص مصرف معتادان است که وارد جیب قاچاقچیان میشود و هزاران جرایم دیگر که به تبع این مساله در کشور ایجاد میشود. ۲۵ تا ۲۶ درصد نیز هزینههایی است که دولت و دستگاههای متعدد در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و حمایتی انجام میدهند. بقیه هزینهها نیز مربوط به مردم است که به دنبال اعتیاد به مواد مخدر، بسیار سنگین است. شامل تصادفات جادهای و مواردی که به مواد مخدر ربط پیدا میکند. همچون شیوع ایدز، سرقتها و ...
جدی بودن تقاضا بحثی بسیار ریشهای دارد؛ پایاننامه دکتری من در دانشگاه در این راستا درباره مولفههای موثر در کاهش تقاضا انتخاب شد که به بررسی این دغدغهها اختصاص دارد. ما به کمک همه اعضای ستاد تقریبا از سال ۸۰ و ۸۱ به طور جدی استراتژی مقابله با عرضه و کاهش تقاضا را انتخاب کردیم چون اگر تقاضایی نباشد به طور قطع عرضهای شکل نمیگیرد. البته در مورد جدی بودن تقاضا، عوامل متعدد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد؛ از جمله عواملی که در تقاضا موثر است فقر نشاط در کشور است. همچنین فقر اقتصادی و فقر معیشتی. با وجود اینکه ما ثروتمندان معتاد نیز داریم اما بیشتر معتادان دارای مشکلات اقتصادی هستند. همچنین کمبود اوقات فراغت و عوامل دیگر نیز در این زمینه تاثیر دارند.
آخرین آمار نرخ شیوع اعتیاد در کشور بر طبق آمار رسمی ستاد در جمعیت فعال ۱۵ تا ۶۰ ساله نشانگر این است که ۵.۴ درصد نرخ شیوع اعتیاد داریم. این موضوع در اقشار مختلف بیانگر وضعیت خاص جامعه است. متاسفانه نرخ شیوع اعتیاد سه برابر نرخ رشد جمعیت و بویژه در دانش آموزان با ۲.۱ درصد و در دانشجویان ۴.۷ است که در بین دختران دو برابر پسران رشد کرده و این نگرانی جدی را در مورد نهاد خانواده به همراه خواهد داشت. متاسفانه در بین قشر کارگری و در مراکز صنعتی نیز ۲۳ درصد شیوع داریم.
طبق آخرین نگرش سنجیها تقریبا در دهههای گذشته بین ۸۵ تا ۹۰ درصد مردم همانطور که نگران اشتغال و بیکاری فرزندان خود هستند از آلوده شدن به مواد مخدر نیز نگرانند.
با آنچه عرض کردم در رابطه با ارزیابی کلان از وضعیت و راهبردهای کلان با توجه به فشارهای مختلفی که از بعد تحریمها به کشور وارد میشود، این پرسش همواره برای جامعهشناسان و اندیشمندان وجود دارد که چرا جامعه ایرانی جامعهای پر مساله است؟ برای این موضوع به کار پژوهشی و علمی جدی نیاز داریم. در این راستا در رابطه با ارزیابیهای کلان فرهنگی از کشور در نگاهی عمده اگر به چهار دهه گذشته بنگریم راهبردی کلی که به جامعه مصونیت بخشی بدهد و کارهای ایجابی فرهنگی داشته باشد اندک بوده و بیشترین راهکارها شامل محدودسازی بوده است. چون این راهکارها سادهتر هستند. مانند اینکه گفته میشد، ویدئو نداشته باشید، اینترنت را محدود کنید و... البته واقع امر این است که تحولات جهانی بسیاری از این شرایط را به جامعه تحمیل میکند.
البته رهبر معظم انقلاب در جلسههایی که با سران و مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر داشتند، به ضرورت جهادگونه کار کردن و دغدغه داشتن در این حوزه تاکید داشتند.
من در این زمینه مثالهایی دارم تا فرق مصونسازی و محدودسازی مشخص شود: به یاد دارم در انتخابات سال ۱۳۷۶ تحول بزرگی در جامعه رخ داد و مشارکت بالای مردمی داشتیم؛ در یک نگرشسنجی در تهران این عنوان مطرح شد که مردم با کدام معیارهای ارزشی، رئیس جمهوری را انتخاب کردند؟
از بُعد فرهنگی اشاره میکنم؛ بسیار جالب است که در نگاه مردم کار ایجابی فرهنگی و توسعه فرهنگی در بالاترین سطح بود و تقریبا ۸۵ درصد، انتخاب رئیس جمهوری را برای کار ایجابی و کار فرهنگی که انجام داده بودند انتخاب کردند و از اینکه کار فرهنگی کمرنگ باشد ناراحت بودند.
بنابراین، بزرگترین و مهمترین موضوع در این حوزه و در خصوص راهبردهای کلان این است که ما چه نگاهی به فرهنگ خواهیم داشت. برداشت من از مجموعه احادیث و روایات و سخنانی که از بزرگواران شنیدهام و در آیات قران خواندهام این است که در مجموع نگاه به حوزه فرهنگی درحقیقت توجه به مصونسازی جامعه است؛ یعنی مستحکم کردن نهادی چون خانواده نه اینکه بخواهیم همه چیز ببندیم و نبینیم... گو اینکه با توجه به شرائط موجود، این نگاه شدنی نیست.
در رابطه با اعتیاد، بحثی جدی وجود دارد؛ اعتیاد به مواد مخدر گرفتار همین نگاه بود. به حمدالله از دو دهه پیش، نگاه مجرمانه به معتاد به نگاهی بیمارگونه تبدیل شد. البته قانون همچنان نگاه مجرمانه دارد اما با آخرین سیاستهای کلی که رهبر معظم انقلاب در برنامه ششم توسعه ابلاغ کردهاند این امر در حال اصلاح است و در برنامه هفتم نیز کار میشود و بند ۵۷ سیاستهای کلی نظام در مورد مواد مخدر است. البته بحث مدیریت مصرف نیز آمده که بسیار اساسی است و نگاه بیمارگونه دیدن معتاد را مطرح میکند؛ با این نگاه میتوان با تولید انواع داروهای نگاهدارنده و درمانکننده ارزان قیمت، مصرف معتادان را از چنگال مافیا خارج کنیم. مشخص است که اینجا جنگی بین مافیای مواد مخدر و اجرای دقیق و همهجانبه این مصوبه در میگیرد.
در نگاه جرم انگاری، طرد شدن معتاد مطرح بود اما در این نگاه، جذب معتاد مطرح است. در یکی از نشستهایی که رهبری معظم داشتند مطلب جالب و عمیقی مطرح و به آن تاکید کردند که در برخورد با معتادان و خانوادههای آنها و آسیب دیدگان و دختران فراری که ریشه بسیاری از این آسیبهای مربوط به آنها به اعتیاد به مواد مخدر بر میگردد، باید نگاه به این افراد به گونهای باشد که گویی اینها عائله خودتان هستند... این حرف پیام بزرگی دارد: اگر بنا بر این باشد که این دختر در خیابان دختر خود اوست، خود را به در و دیوار میزند تا این پدیده را درمان و کنترل کند.
نکته مهم دیگر اینکه ما چهار هدف اصلی پیشگیرانه در کشور داریم. چهار هدف بزرگ که هدف اصلی ما نهاد خانواده است. هدف دوم مراکز آموزشی از مهد کودک تا دانشگاه، هدف سوم محلات و هدف چهارم مراکز کار و ادارات و کارخانهها؛ در این ۴ مرحله کارهای زیادی صورت میگیرد. از جمله اینکه باید بنیان همه برنامههای جامع پیشگیرانه از نهاد خانواده نهادینه شود. خانوادهای که مستحکم باشد و روابط عاطفی قدرتمندی داشته باشد در مقابل بسیاری از آسیبها به خود مصونیت میدهد چون اعتیاد پدیدهای است که خانواده را متلاشی میکند. همچنین از دل خانواده متلاشی شده نیز اعتیاد بیرون میآید. بنابراین هرچه در رابطه با خانواده کار شود موثرتر است.
درحقیقت توانمندسازی نهاد خانواده مصونیت بخشی و آموزش و آگاهی بخشی به آن، هسته مرکزی همه این اهداف است چون یکی از عوامل بنیادین جهل است. بکارگیری انواع مدلهای مختلف آموزشی و بهرهگیری از امکانات مدرن و پیشرفته و تجهیزات از جمله شبکههای مجازی در این زمینه تاثیر دارد. وقتی طبق اعلام رئیس جمهوری، ۷۰ میلیون نفر در ایران تلفن هوشمند دارند این فرصتی بزرگ برای کارهای فرهنگی است البته اگر برای آن برنامه داشته باشیم.
مطلب دیگر اینکه دو رکن اساسی مدنیت معاصر که به مصونسازی خانواده کمک میکند رکن روامداری دینی و مدارای مذهبی و آزادی بیان و پذیرفته شدن پرسشگری در جامعه است که به جلوگیری از این آسیبها کمک میکند. باید تلاش شود و مساله پیشگیری، حاکمیتی و دستوری نشود. راهبردی که به حق، ستاد مبارزه با مواد مخدر شروع کرده و پیش زمینههای آن را در سالهای پیش نیز داشتیم، اجتماعی شدن پدیده مهار اعتیاد و به ویژه پیشگیری است که اقدام بزرگی بود و همه باید درگیر آن شوند. نخبگان و احزاب و هنرمندان و همه گروهها باید مشارکت داشته باشند. ایجاد نشاط فردی و اجتماعی و توسعه صنعت اوقات فراغت نیز بسیار مهم است.
آنچه که نیاز جامعه است و کارشناسان به آن اشاره میکنند جایگاه نظام جامع تامین اجتماعی است. باور ما بر این است که نهادهای مدنی باید با امنیت بالا، در جامعه حضور یابند و موسسههای خیریه و سمنهای بزرگ نیز فعال شوند.
نقش مردم در افزایش پیشگیری در این حوزهها بسیار مهم است و فرهنگسازی در این زمینه از سوی دست اندرکاران حاکمیتی از اولویت بالایی برخوردار است. امیدواریم روز به روز شاهد کاهش آسیبهای اجتماعی در کشور باشیم.