تاریخ انتشار: ۲۲ فروردین ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۳

تهران – ایرنا پلاس - بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، نظام سیاسی مبتنی بر دموکراسی طایفه‌ای در عراق توسط آمریکا تاسیس شد. از همان زمان، هر دولتی که در این کشور تشکیل شد، می‌بایست حمایت سیاسی دو کشور ایران و آمریکا را هم‌زمان کسب می‌کرد.

عراق، ریه اقتصادی ایران
در سال ۲۰۱۸، ایالات متحده تصمیم به خروج یک‌جانبه از توافق اتمی برجام و به راه انداختن کارزار فشار حداکثری علیه ایران گرفت. متعاقبا ایران که این بار سیاست آمریکا را بر خلاف ۴۰ سال گذشته، یک تهدید وجودی علیه خود قلمداد کرده بود، سیاست‌های آمریکا در حوزه عراق را جزئی از چارچوب فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران ارزیابی کرد. به‌خصوص اینکه ایران، عراق را عرصه‌ای برای کاستن از فشار تحریم‌ها به کار می‌گیرد. تا جائی که یک مقام رسمی ارشد اروپایی گفته بود: «این تدابیر، عراق را به ریه اقتصادی ایران تبدیل کرده است.»

تلاش آمریکا برای تضعیف نفوذ ایران در عراق
از سال ۲۰۱۸، عراق به مقصد اصلی صادرات کالاهای ایران تبدیل شده و حجم تجارت میان این دو کشور، اکنون سالانه به دوازده میلیارد دلار می‌رسد. همچنین دو طرف برنامه‌ریزی کرده‌اند که مبادلات را تا سال ۲۰۲۱ به بیست میلیارد دلار برسانند. عراق نیز به واردات گاز و برق ایران وابسته است و از این گذشته، حدود سه میلیون عراقی هر سال برای گردشگری، معالجه پزشکی، داد و ستد، زیارت و گردشگری و ... به ایران سفر می‌کنند. پس طبیعی است که ایران در شرایط کنونی، ارزش زیادی برای عراق قائل است. در سمت دیگر ماجرا، دونالد ترامپ با طراحی حمله به فرودگاه بغداد، تهدید به لغو معافیت‌های تحریمی عراق در واردات برق از ایران و همچنین تهدید به وضع تحریم علیه عراق (در صورت اخراج نیروهای آمریکایی) و منع دسترسی این کشور به ذخائر ارزی خود در نیویورک، نشان داده است که این ذهنیت در مقامات و تصمیم‌گیران ایرانی اشتباه نبوده است. در این میان فرصت‌هایی در اختیار آمریکا قرار گرفت که موضع ایران را در عراق بیش از پیش تضعیف کند:

۱- جنبش «ثورة التشرین» عراق علیه فساد و ناکارمدی دولت منتسب به گروه‌ها و احزاب شیعی طرفدار ایران

۲. شهادت شهید سلیمانی به دست آمریکا، درحالی که او نقش دیپلماتیک بسزایی در اجماع گروه‌های شیعی داشت. و این برای نخستین بار در تاریخ عراق پسا صدام است که نخست وزیر معرفی شده به پارلمان از کسب رای عاجز شد. 

۳.  کاهش درآمدهای نفتی ایران و آنچه که مقتدی صدر به استعاره، بلاهای زمینی و سماوی خوانده است، نفود ایران را در عراق تضعیف کرد.

تحولات اخیر عراق
در این وضعیت فردی از سوی رئیس جمهور عراق نخست وزیر پیشنهادی می‌شود که بنابر اطلاعات دقیق، طراح حملات اراذل و اوباش به کنسول گری ایران در نجف در نوامبر ۲۰۱۹ بود. شهروند دوتابعیتی آمریکایی عراقی و رئیس فراکسیون قانون در پارلمان عراق. در گیرودار این انتخاب، عراق درگیر تحولاتی شد که تقویم آن به شرح ذیل است: 

· ۱۱ و ۱۴ مارس: سلسله حملات راکتی به پایگاه نظامی التاجی آمریکا که به گروه‌های شبه نظامی شیعی نسبت داده شد.

· ۱۷ مارس: معرفی عدنان الزرفی از سوی برهم صالح به‌عنوان جانشین نخست وزیر(بعد از شکست «توفیق علاوی» در گرفتن رای اعتماد از پارلمان به‌دلیل مخالفت بارزانی با او)

· ۲۵ مارس: تحویل پایگاه نظامی القائم آمریکا-استان الانبار- به نیروهای امنیتی عراق

· ۲۶ مارس: تحویل پایگاه هوایی القیاره آمریکا -استان نینوا- به نیروهای امنیتی عراق و خروج نیروهای نظامی ارتش فرانسه به‌دلیل آنچه که تهدیدات امنیتی و انتشار ویروس کرونا عنوان شد(پیشتر مشابه این حرکت توسط نیروهای ارتش چک صورت گرفت).

· ۲۷ مارس: مقاله نیویورک تایمز مبنی بر طرح جدی کاخ سفید برای نابودی کامل کتائب حزب الله عراق

بسامد این اتفاقات در کنار ساز ناکوک ائتلاف فتح به رهبری هادی العامری (نزدیک به ایران) در خصوص جانشینی الزرفی و همچنین ضرورت تشکیل دولت در بحران شیوع ویروس کرونا در عراق، برخی از تحلیل‌گران را به این جمع‌بندی رساند که خبر مداخله نظامی آمریکا و کودتای هم‌زمان، چندان دور از ذهن نیست. در ادامه این مقاله در دو قسمت مجزا به منشاء رسانه‌ای خبر حمله نظامی و جنگ داخلی در عراق و امکان سنجی این سناریو خواهیم پرداخت و در پایان در چند جمله نتیجه‌گیری ایفاد می‌گردد.

منشا رسانه‌ای
از همان ابتدا مشخص بود که به‌جز نیویورک تایمز، رسانه‌های مشهور دیگر از قبیل الجزیره، نیوزویک، نشنال اینترست و... هیچ کدام در خصوص افزایش محسوس ریسک جنگ و کودتا علاقه‌ای نشان ندادند. این درحالی بود که هرکدام از این اتفاقات به تنهایی می‌توانست مبدا تحولات مهمی در خاورمیانه باشد. اما نه در خبرها و نه در ستون مقالات آنها هیچ اثری از آن نبود. حال آنکه از رصد رسانه‌ها به نظر می‌رسید در ایران و عراق، ناظران و رسانه‌ها برای آن شمارش معکوس طراحی کرده بودند. تمام اخباری که در خصوص انتقال تجهیرات و ادوات نظامی برای تدارک یک حمله همه‌جانبه کار شده‌بود، به نقل از رسانه‌های محلی عراقی بود و تنها در فضای مجازی ایران و عراق آتش به پا کرد.

علیرضا مجیدی، پژوهشگر حوزه آسیای عربی که در همین خصوص رسانه‌های عراقی را مورد بررسی قرار داده‌، فضای رسانه‌های عراقی را به قبل و بعد از ۲۸ مارس تقسیم می‌کند. از نظر او این روز، یک نقطه عطف است. خلاصه بررسی‌های وی به شرح زیر است:

۱.  قبل از ۲۸ مارس:

 تقریبا از نیمه دوم ماه مارس، شبکه‌های تلویزیونی عراقی محور مقاومت، از احتمال کودتای آمریکا خبر می‌دادند.

 منبع اولیه گمانه‌زنی‌ها طی دو سه هفته اخیر شبکه‌های تلویزیونی دجله، العهد، آفاق، الشرقیة، الاتجاه و... بوده‌اند. وجه مشترک این رسانه‌ها، وابستگی به یکی از گروه‌های الحشدالشعبی است.

  همین موضوع، در ابتدا منجر به بدگمانی بسیاری از کارشناسان و ناظران عراقی - خصوصا طیف ضد ایرانی آن‌ها- نسبت به انتشار اخبار مربوط به «کودتا» در عراق شد.

 قاطبه ناظران و تحلیلگران عراقی ضد ایران، کل ماجرا را بازی رسانه‌ای ایران می‌خواندند. آن‌ها این ذهنیت را مطرح کردند که گروه‌های طرفدار ایران برای سرپوش نهادن بر ناکارآمدی و فساد خود، نیازمند یک مستمسک خارجی هستند تا با عَلَم کردن آن، هم‌چنان قدرت را در انحصار خود نگاه داشته و مانع انقلاب علیه فساد و ناکارآمدی هیئت حاکمه شوند.

۲.  بعد از ۲۸ مارس: فردای انتشار خبر در نیویورک تایمز

•  از این روز ناگهان ، منابع نزدیک به پنتاگون به این موضوع واکنش دادند و شروع به هراس افکنی و تهدید کردند.

امکان سنجی سناریوی حمله نظامی آمریکا به عراق
۱.  دلایل تضعیف کننده

•  در کشورهای فدراتیو و غیرمرکزی  به ویژه درصورت در اختیار داشتن اسلحه توسط گروه‌های نظامی وابسته به محورهای مختلف، احتمال موفقیت کودتا را کم می‌کند.

•  برخی معتقدند روند تحولات در عراق به سمت کاهش نفوذ ایران است؛ اما ریسک ناشی از کودتا یا جنگ ممکن است به این روند آسیب وارد کند.

•  بر اساس خبر نیویورک تایمز و تایید گروه‌های مخالف ایران، آمریکا صرفا روی کاغذ (به عنوان یک سناریو) این ایده را طراحی کرده و فعلا قصد اجرا ندارد.

•  در استان صلاح الدین، گروه‌هایی مانند داعش، القاعده، بعثی‌ها و... در پوشش شیوع کرونا از زندان آزاد و فعالیت‌شان از سر گرفته شده است. در صورت گسترش تروریسم، هم بغداد و هم اربیل هر دو از آمریکا خواهند خواست که در عراق باقی بماند و احتیاجی به کودتا نخواهد بود.

•  حمله نظامی به عراق باعث افزایش ریسک جنگ با ایران و عواقب ناخواسته ناشی از آن خواهد شد.

•  در حالی‌که آمریکا درگیر بحران اقتصادی و بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا است، درگیر شدن با موضوعات امنیتی و نظامی با نتایج ناخواسته و غیر مشخص معقول و منطقی نخواهد بود (بر مبنای سطح تحلیل ملی و فرض بازیگر عقلانی).

۲.  دلایل تقویت کننده
•  طبقه نخبگان سیاسی عراق در بدترین وضعیت از نظر مشروعیت و پایگاه مردمی خود هستند.

•  ناکارامدی، فساد، عدم اجماع و ضرورت مقابله با بحران ویروس کرونا، بخش عمده‌ای از جامعه عراق را مجاب کرده که دموکراسی طایفه‌ای نمی‌تواند راه حل بحران‌های این کشور باشد و از سوی دیگر موازنه بین تهران و واشنگتن تبدیل به یک موضوع نشدنی است و باعث بی ثباتی سیاسی و امنیتی این کشور می‌گردد.

•  تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا مبتنی بر group think یا دسته همفکر است و ابدا نهادی و مبتنی بر ارزیابی اتاق‌های فکر، اندیشکده‌ها و ... نیست. دسته همفکر ترامپ نیز به کرات نشان داده که به شدت متمایل به درگیر کردن آمریکا با شیوه های نظامی و علاقه‌مند به جنگ با ایران است.

نتیجه‌گیری
در پی بالا گرفتن اختلافات در بیت شیعی و قوت گرفتن احتمال انتخاب الزرفی، از یک سو برنامه پیشنهادی الزرفی مبنی بر خلع سلاح گروه‌های شبه نظامی با یادآوری خطر کودتا به محاق رفت و از سوی دیگر اولویت افکار عمومی و بالطبع احزاب و جریانات سیاسی متوجه مسئله تجاوز احتمالی آمریکا شد. در ادامه، جریان ضدآمریکایی اما غیرهماهنگ با محور مقاومت مجاب به همراهی شد و متعاقبا محوریت آسیاب سیاست در عراق را به خود بازگرداند. در حالی‌که بنابر اخبار غیررسمی، الزرفی ضمن کسب موافقت سائرون (جریان صدر و حزب اول) و در حال یارگیری از ائتلاف فتح (جریان‌هادی العامری- حزب دوم) برای رای‌گیری در پارلمان عراق بود و همراهی تمام قد و کامل ائتلاف نصر(جریان العبادی و حزب سوم) را نیز با خود داشت، جریان مقاومت در بیت شیعی عراق دچار ضعف شد. این تحرکات یک برنامه هماهنگ سیاسی و امنیتی علیه منافع آمریکا در منطقه شکل داد که می‌توانست در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا ابعاد ماجراجویانه‌تری پیدا کند. بسیاری توئیت ترامپ مبنی بر پاسخ قاطع آمریکا، در صورت حمله به پایگاه‌های آمریکایی از سوی نیروهای نیابتی ایران را در همین چارچوب ارزیابی می‌کنند.

اما آنچه که برای ایران مهم است، فارغ از نتیجه و مصداق، حفظ ساختار سیاسی در عراق مبتنی بر ائتلاف سران بیت شیعی است و این موضع اصولی و راهبرد دائم جمهوری اسلامی است که به‌نظر می‌رسد با انتخاب الزرفی خدشه‌دار می‌شد. بنابراین انتخاب کاظمی و یا هر گزینه دیگری که مبتنی بر ائتلاف سران بیت شیعی باشد، هم مطلوب نظر ایران است و هم به کاهش تنش‌ها در عراق و کاستن از ریسک جنگ (با ایران) کمک خواهد کرد.